پيمان جبلي به واگذاري رگولاتوري فضاي مجازي و شبكه خانگي واكنش نشان داد
مردم نگرانطرح صیانت3
گروه سياسي
«فضاي مجازي شبكه نمايش خانگي به ابزار جلوگيري از تخلف نياز دارد.» اين عباراتي است كه رييس سازمان صدا و سيما در واكنش به پرسشهايي كه در خصوص تلاش برخي طيفهاي راديكال در مجلس براي تدوين طرحي با عنوان «رسيدگي به تخلفات حوزه صوت و تصوير فراگير در فصاي مجازي»كه افكار عمومي ايرانيان از آن با عنوان طرح صيانت3 ياد ميكند، مطرح كرده است. به زعم پيمان جبلي از آنجا كه فضاي مجازی و شبكه نمايش خانگي به ابزاري براي جلوگيري از تخلف نیاز دارد، بنابراين بايد رگولاتوري و تنظيمگري در اين بخش به سازمان صدا و سيما سپرده شود تا بتواند منويات خود را در شبكه نمايش خانگي و فضاي مجازي پيادهسازي كند.
واكنشها به طرح صيانت 3
اما در شرايطي كه اعضاي جبهه پايداري تلاش كردهاند تا طرح صيانت را عليرغم همه مخالفتها دوباره از گور بيرون بكشند و با طرح و شمايل جديدي، راهي صدر كنند، برخي نمايندگان مجلس در گفتوگو با «اعتماد» اعلام ميكنند قاطبه نمايندگان موافق تصويب يك چنين طرحي و سپردن وظيفه تنظيمگري شبكه خانگي و فضاي مجازي به صدا و سيما نيستند. احمد فاطمي يكي از اين نمايندگان است كه ميگويد: «يك چنين طرحي هنوز از سوي نمايندگان اعلام وصل نشده، اما حتي اگر فرض شود چنين طرحي وجود داشته باشد و هدف آن محدودسازي رسانهها و اينترنت باشد، بعيد است با نظر مثبت مجلس دوازدهم روبرو شود، چرا كه نگاه غالب نمايندگان، حفظ آزاديهاي مشروع و جلوگيري از ايجاد محدوديتهاي غيرضرور در فضاي مجازي است.» او ادامه ميدهد: «در گذشته نيز افراد و جرياناتي كه به دنبال محدود كردن فضاي مجازي بودند به اهداف خود نرسيدند. در آينده هم اين تلاشها بيثمر خواهد بود چرا كه نسبتي با مطالبات واقعي مردم ندارد. اين روند و رويكردهاي سلبي به جز اينكه هزينههاي ماهانه خانوارهاي ايراني را افزايش دهد و هزينه خريد فيلترشكن را به سرانه مصرفي آنها اضافه كند، نتيجهاي نداشته است.» كامبيز نوروزي چهره ديگري است كه به بحث تنظيمگري صدا و سيما در اثر تصويب اين طرح ورود كرده و مينويسد: «آنگونه كه از تفسير مفاد اين طرح فهم ميشود كاربران رسانههاي اجتماعي كاربرمحور مانند اينستاگرام، يوتيوب، فيسبوك و حتي بخشهاي زيادي از تلگرام بايد براي آنكه بتوانند در اين پلتفرمها فعاليت كنند بايد از سازمان صدا و سيما مجوز بگيرند. شركتهايي هم كه اين رسانههاي اجتماعي را اداره ميكنند بايد از ايران مجوز فعاليت بگيرند.» او ادامه ميدهد: «سايتهايي مانند ديوار، آپارات و امثال اينها براي آنكه كاربرها بتوانند در آنها محتوايي را بارگذاري كنند بايد هويت كاربر را بهطور كامل احراز كنند. هياتهاي بدوي و عالي رسيدگي به تخلفات هم تماما از طرف رييس صدا و سيما منصوب ميشوند.» با يك چنين طراحيهايي مشخص است كه نگرانيهاي تحليلگران، جامعه مدني و عموم شهروندان در خصوص ابعاد و زواياي گوناگون مرتبط با تصويب اين طرح چندان بيراه هم نيست. صدا و سيما نشان داده كه در مواجهه با موضوعاتي كه به نوعي به بحث ارتباطات و حقوق شهروندي مرتبط ميشود، تنها مطالبات و خواستههاي يك اقليت معدود را مد نظر دارد و توجهي به مطالبات اكثريت مردم ندارد. اگر اين طرح به تصويب برسد و سپس توليد هر محتوا در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي منوط به اخذ مجوز از صدا و سيما شود، معنايي جز محدوديتهاي بيشتر، فيلترينگ افزونتر و نارضايتي عمومي بيشتر نخواهد داشت.