• 1404 سه‌شنبه 25 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6219 -
  • 1404 سه‌شنبه 25 آذر

زير پوست حوادث

اجراي حكم قصاص نامادري دختر ۴ ساله در اروميه
رييس كل دادگستري استان آذربايجان غربي از اجراي حكم قصاص نفس نامادري آوا دختر ۴ ساله اروميه‌اي خبر داد. ناصر عتباتي با اعلام اين خبر گفت: «سال ۱۴۰۲ دختربچه ۴ ساله اروميه‌اي به دست نامادري خود به قتل رسيد و موضوع باعث جريحه‌دار شدن احساسات عمومي مردم شد.»  او در ادامه گفت: «رسيدگي‌ها برابر قانون به پرونده در دستور كار قرار گرفت و پس از صدور كيفرخواست در دادسرا حكم اوليه در دادگاه كيفري يك صادر و توسط ديوان عالي كشور تاييد شد.»  رييس كل دادگستري آذربايجان غربي گفت: «علاوه بر مادر آوا كه قصاص نفس مرتكب را به جد مطالبه كرده بود، اذهان عمومي هم اجراي قصاص نفس مرتكب را خواستار بودند تا اينكه حكم قصاص نفس نامادري آوا سحرگاه روز شنبه ۲۲ آذر به مرحله اجرا درآمد.»


پسر نوجواني مادربزرگ  و عموي خود را به قتل رساند
سال گذشته ماموران پليس در جريان قتل مادر و پسري در جنوب تهران قرار گرفتند. با حضور پليس در محل اجساد به پزشكي قانوني انتقال يافت و تحقيقات در اين خصوص آغاز شد. ماموران متوجه شدند آخرين كسي كه وارد خانه بهنام و مادرش شده، نوجواني به نام سعيد، پسر برادر بهنام است. پليس چند روز بعد سعيد را در شهري مركزي بازداشت كرد. او به قتل اعتراف كرد و گفت: «مادربزرگش را عامل بدبختي‌ها و اعتياد مادرش مي‌دانسته و عمويش هم فرد چشم پاكي نبوده به همين دليل آنها را كشته است.»  با تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست پرونده براي رسيدگي به شعبه 4 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسيدگي يكي از اولياي‌دم كه دختر عموي متهم است، درخواست قصاص كرد. دو عموي متهم اعلام گذشت كردند و دو عموي ديگرش گفتند درخواست قصاص دارند. وقتي نوبت به متهم رسيد، او گفت: «چند سال قبل كارهايي كه مادربزرگم كرد باعث شد تا پدر و مادرم از هم جدا شوند. او به شكل‌هاي مختلف در زندگي ما دخالت مي‌كرد. از وقتي پدر و مادرم جدا شدند من و خواهرم كه 7 ساله است وضعيت بدي پيدا كرديم. مادرم به ‌شدت به شيشه اعتياد پيدا كرد و ديگر از ما مراقبت نمي‌كرد. پدرم هم به خاطر سرقت باتري چند خودرو در زندان بود. فروردين ماه بود كه از شهر خودمان به تهران آمدم. خواهرم را هم آوردم. ما به خانه مادربزرگمان آمده بوديم تا چند روزي آنجا باشيم و به ملاقات پدرم هم برويم. شب من متوجه شدم عمويم رفتار ناشايستي نسبت به خواهرم دارد و عصباني شدم. اول با چاقو به عمويم زدم و بعد با پيك‌نيكي ضربه‌اي به او زدم. مادربزرگم وارد دعواي ما شد من هم كه از قبل از دست مادربزرگم عصباني بودم با پيك‌نيكي او را هم زدم. وقتي روي زمين افتادند دست خواهرم را گرفتم و رفتم.»  متهم در پاسخ به اين سوال كه عمويش چه كرده بود، گفت: «خواهرم را آزار داده بود. خواهرم به من گفت وقتي با او تنها بوده از سوي او مورد آزار قرار گرفته است. مادربزرگم زندگي ما را نابود كرده بود، بس نبود حالا پسرش داشت زندگي خواهرم را نابود مي‌كرد.»  سپس اولياي‌دم به حرف‌هاي سعيد اعتراض كردند و مدعي شدند كه او دروغ مي‌گويد. سپس قاضي از سعيد پرسيد در شهر خودمان چه مي‌كرد، او گفت: «بعد از اينكه پدر و مادرم از هم جدا شدند مادرم ما را با خودش به شهر خودمان برد، چون خانواده‌اش آنجا بودند ما خيلي فقير و بدبخت بوديم حتي غذا براي خوردن نداشتيم. مادرم كه به شيشه اعتياد پيدا كرد وضعيت ما بدتر شد. طوري شده ‌بود كه من شش ماه شش ماه به خانه نمي‌رفتم. خواهرم را برمي‌داشتم و به خانه خاله‌هايم مي‌رفتم، بلكه غذايي براي خوردن داشته باشيم. وضعيت ما خيلي بد بود و كسي كه اين وضعيت را درست كرده بود، مادربزرگم بود. وقتي من ضربه‌ها را زدم موبايل عمويم را برداشتم به شهر خودمان به خانه يكي از خاله‌هايم رفتم.»  متهم در پاسخ به اين سوال كه چرا در اعترافات اوليه گفته بودي بعد از اينكه از خواب بيدار شدي با عمويت بحث كردي و فحاشي او باعث شده كه دعوا كنيد، گفت: «دروغ نگفتم همين اتفاق افتاد. دعوا و بحث ما به خاطر رفتار عمويم بود.»  او در ادامه گفت: «بدبختي من همين‌ جا تمام نشد، چون مادرم توانايي مراقبت از خواهرم را ندارد و پدرم هم در زندان است. خواهرم را به بهزيستي سپرده‌اند. من تنها كسي بودم كه از او مراقبت مي‌كردم كه حالا ديگر نمي‌توانم.»  بعد از گفته‌هاي متهم وكيل او در جايگاه قرار گرفت و دفاعيات خود را مطرح كرد. در پايان قضات تصميم گرفتند خواهر متهم را كه حالا 8 ساله است، براي تحقيق به دادگاه فرا بخوانند و ادعاي متهم را مورد بررسي قرار دهند.
مرد جواني برادر خود را  در برج شهرك غرب كشت
مردي بعد از قتل برادرش مرد لابي‌من را با چاقو زخمي و از صحنه جرم فرار كرد. ساعت يك بامداد شنبه ۲۲ آذر ماه جاري، مرد جواني از برجي در شهرك غرب تهران با پليس و اورژانس تماس گرفت و عنوان كرد: «لحظاتي قبل يكي از ساكنان ساختمان با برادرش درگير شد و من براي جدا كردن آنها جلو رفتم، اما او ما را با چاقو زد و متواري شد.»  به دنبال اين تماس، ماموران اورژانس و پليس راهي برجي در شهرك غرب شده و ۲ مرد به بيمارستان منتقل شدند، اما لحظاتي بعد مرد جوان تسليم مرگ شد. مرد لابي‌من پس از بهبودي نسبي به تيم تحقيق گفت: «نمي‌دانم علت درگيري دو برادر چه بود. فقط متوجه صداي درگيري و دعواي آنها شدم. آنها ساكن برج هستند و من براي جدا كردنشان وارد دعوا شدم، اما يكي از برادرها با چاقو حمله كرد و بعد از زخمي كردن برادرش مرا هم زخمي و فرار كرد.»  به دستور بازپرس جنايي تلاش براي دستگيري متهم به قتل فراري ادامه دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون