درباره مستند «محاكمه آزادي» به كارگرداني محمد عبدي
پرتره مردي كه از حقيقت عقب ننشست
مطهره كشاورز محمديان
مستند «محاكمه آزادي» به تهيهكنندگي و كارگرداني محمد عبدي كه در سينما حقيقت ۱۹ روي پرده رفته، از آن دست مستندهايي است كه بيش از آنكه بخواهد صرفا زندگينامهاي خطي از يك چهره سياسي ارايه دهد، ميكوشد در دل يك برهه پرتنش تاريخي، كيفيت چهرهاي را آشكار كند كه نامش همواره ميان ستايش و نقد شناور بوده: مهندس مهدي بازرگان. آنچه اين فيلم را برجسته ميكند، نه بازگويي صرف رخدادهاي سال ۱۳۴۰ و دادگاه نظامي او، بلكه تلاش براي فهميدن مردي است كه از جواني تا پايان عمر، آزادي و دموكراسي را نه شعار سياسي، كه شيوه زيست خود ميدانست. فيلم بهجاي آنكه تمام مسير زندگي بازرگان را بپوشاند، بر دورهاي متمركز شده كه شخصيت او را ساخت؛ دوراني كه از بازداشت آغاز ميشود، به بازجوييها و دادگاه نظامي ميرسد و با محكوميتي سنگين پايان ميپذيرد. در بازخواني همين مقطع است كه فيلم توانسته هم به لايههاي فردي شخصيت برسد و هم به زمينه تاريخي و سياسي آن سالها. زبان فيلم تركيبي از آرشيو، بازسازي و روايت گفتاري است؛ تركيبي كه اگرچه در مستندهاي زندگينامهاي شايع است، اما اينجا دقت در ميزانسن و استفاده از بازيگر براي بازسازي صحنههاي دادگاه، به فيلم بُعد دراماتيكي بخشيده است. انتخاب اين فرم، نوعي فاصلهگذاري هم ايجاد ميكند؛ گويي فيلم ميخواهد بگويد حقيقت تاريخي نه در آرشيو خالص نهفته است و نه در بازسازي مطلق، بلكه در گفتوگو ميان روايتهاست. پژوهش فيلم نقطه اتكاي اصلي آن است. حجم آثار بازرگان و گستره حوزههايي كه در آنها قلم زده، كار را براي هر مستندسازي طاقتفرسا ميكند. آنچه در فيلم ميبينيم نتيجه يك مسير طولاني است: تقسيمبندي اوليه سوژه، استخراج نخ روايي واحد و عبور از آشفتگي پژوهشي. همين انسجام باعث شده فيلم در نگاه مخاطب، مسير خود را «يافته» و نه «تحميلشده» جلوه دهد. با اين حال، آنچه مهمتر از پژوهش است، زاويه ديدي است كه فيلم نسبت به بازرگان اتخاذ ميكند. اينجا نه با يك چهره صرفا سياسي نحيف مواجهيم، نه با چهرهاي افسانهاي. فيلم بر چندوجهي بودن بازرگان تأكيد ميكند: انديشمند، پژوهشگر، سياستمدار عملگرا. اين تأكيد فيلم را از زندگينامههاي ستايشگرانه دور ميكند و به كاري ميرساند كه در آن ساختار ذهني و زيست عملي يك فرد، مكمل يكديگر ديده ميشوند. يكي از جذابيتهاي فيلم، استفاده از تصويرسازي گرافيكي در بخشهايي است كه هيچ سند يا امكان بازسازي وجود نداشته. اين تصميم، فيلم را از تله خشكي اطلاعات نجات ميدهد و لحن ديداري آن را پويا نگه ميدارد. «محاكمه آزادي» مستندي است كه هم مخاطب عام را با چهرهاي كليدي در سياست معاصر آشنا ميكند و هم براي مخاطب خاص، امكان بازخواني دورهاي مهم از تاريخ مدرن ايران را فراهم ميآورد. فيلم نه مقدسسازي ميكند و نه تخريب؛ تنها ميكوشد در لحظهاي كه دوباره بحث «آزادي »، «قانون » و «قدرت » به متن جامعه بازگشته، داستان مردي را روايت كند كه ۶۰ سال از عمرش را براي همين سه واژه گذاشت.