مريم آموسا
جشنواره بينالمللي تئاتر كودك و نوجوان مهمترين رويداد نمايشي كشور در حوزه كودك و نوجوان است. اين روزها (۱۴ تا ۲۰ آذر) سيامين دوره اين رويداد در همدان در حال برگزاري است به دبيري آزاده انصاري و با شعار «كودك امروز، روايت تازه، صحنه فردا» و با حضور گروههاي نمايشي داخلي و خارجي.
با گذشت 30 دوره انتظار ميرود كه اين رويداد تمام آزمون و خطاها را پشت سر گذاشته باشد، اما با توجه به اينكه همواره در تمام دورهها شاهد رفتار سليقهاي در حوزه فرهنگ و هنر بودهايم و تئاتر در مقايسه با ساير هنرها با توجه به تنوع و گستردگي كه دارد از امكانات و بودجه كمتري برخوردار بوده، اين رويداد نه اين دوره، بلكه در تمام دورهها با مشكلات متعددي روبهرو بوده و در 30 سالگي همچنان كودك مانده و حتي به نوجواني نرسيده است.
از دوره بيست و نهم كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و به تبع آن معاون پيشين هنري مطرح كردند كه قصد دارند از رويدادها و جشنوارهها تمركززدايي شود و برگزاري برخي رويدادها را به استانها سپردند؛ مقرر شد تا بودجهاي كه از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي اين جشنوارهها تخصيص داده ميشد، حذف شود و خود استانها مسووليت تامين بودجه جشنوارهها را برعهده بگيرند. اما بيشك اين موضوع آسيبی جدي به جشنوارههاي ملي و جشنوارههاي بينالمللي ميزند و اين موضوع در جريان برگزاري جشنواره تئاتر كودك و نوجوان همدان به خوبي مشهود است.
هر چند كه وزارت فرهنگ و ارشاد همچنان بخشي از هزينههاي جشنواره را تامين كرده بود و در كنار آن همچون دورههاي گذشته دبير جشنواره از سوي سرپرست اداره كل هنرهاي نمايشي منصوب شد، اما جشنواره سيام در مقايسه با دورههاي گذشته ضغيفتر بود.
با توجه به اينكه خود استان ملزم به تامين بخش عمده هزينههاي جشنواره بود و دبير و دبيرخانه رويداد از سوي اداره كل هنرهاي نمايشي انتخاب ميشود، دور از انتظار نبود كه در خود استان نوعي ناهماهنگي به چشم بخورد. اين رويدا د تاكنون ۱۲ دبير عوض كرده و بعضي از دبيران با توجه به اينكه چندين دوره سكان جشنواره را به دست داشتهاند، فرصت بيشتري داشتهاند تا سياستگذاري بهتري بكنند و فرصت اين را داشتهاند كه نقايص دورههاي پيش را در دورههاي بعد برطرف كنند.
مروري بر دورههاي قبل
نخستين دوره اين جشنواره به دبيري محمدحسين صوفي در شهريور و مهرماه ۱۳۷۰ در شهر همدان برگزار شد و سالها اين رويداد در همدان ماند، اما از دوره دهم به شهر بم منتقل شد. در دوره يازدهم به زاهدان، دوره دوازدهم به گچساران، سپس چهار دوره پياپي در شهر اصفهان ماند و درنهايت در دوره هفدهم در سال ۱۳۸۹ به همدان بازگشت و ۱۱ دوره ديگر تا سال ۱۴۰۱ در اين شهر برگزار شد. جشنواره بيست و هشتم در اردكان برگزار شد و خوشبختانه با همت شهرداري استان همدان بيست و نهمين دوره جشنواره تئاتر كودك و نوجوان پس از يك وقفه، مجددا به زادگاه اصلي خود بازگشت و امسال پس از مدتها دومين دورهاي است كه اين رويداد در خانه خود برگزار ميشود.
اين جشنواره كه اين دوره با دبيري آزاده انصاري در حال برگزاري است بدون اغراق تنها عنوان نوجوان را يدك ميكشد و شايد بهتر بود در تمام اين سالها نام خردسال و كودك را بر خود مينهاد و همان طور كه در جدولهاي اجرا اثري از نمايشهاي نوجوان نيست، نوجوان نيز از نام جشنواره حذف ميشد. البته اين جشنواره در زمان خودش توانست شهر همدان را به عنوان «پايتخت تئاتر كودك» معرفي كند و بسياري از گروههاي مطرح تئاتري نخستين تجربههاي حرفهاي خود را در همين جشنواره كسب كردند و بسياري از نمايشهايي كه بعدها به جريان اصلي تئاتر راه پيدا كردند، اولين بار در همين رويداد ديده شدند و فرصت پيدا كردند كه در سالنهاي تئاتر در شهرهاي مختلف روي صحنه بروند.
با توجه به اينكه جشنواره كودك و نوجوان عنوان بينالمللي را يدك ميكشد، اما در دورههاي اخير با توجه به مشكلات منطقه و تاكيد برخي كشورها براي جلوگيري از سفر شهروندانشان به ايران، كمتر شاهد رونق بخش بينالملل اين رويداد بوديم و در اين دوره تنها دو گروه خارجي در اين رويداد حضور دارند. البته تامين هزينه سفر و اسكان گروههاي خارجي در توان برخي استانها نيست و با توجه به اينكه جشنواره تئاتر كودك و نوجوان اصليترين ويترين كودك و نوجوان ايران در جهان به شمار ميرود، ضرورت اين موضوع به شدت احساس ميشود كه اداره كل هنرهاي نمايشي هر چند كه برگزاري اين رويداد را به خود استان سپرده است، اما در سياستگذاري و تامين بخشي از هزينهها و بحث نظارت پشت اين رويداد مهم را خالي نكند و برگزاركنندگان نيز بايد در برگزاري اين رويداد به تجربيات برگزاركنندگان دورههاي پيش توجه كنند.
جاي خالي نشستها و كارگاههاي تخصصي
از جمله مواردي كه در اين دوره جاي خالي آن احساس ميشد، برگزاري نشستها و كارگاههاي تخصصي بود كه در اين دوره تنها يك كارگاه مجازي در روز اول جشنواره و از شب سوم به بعد نشستهاي صميمانه با حضور كارگردانها و اعضاي گروهها برگزار شد و اگرچه برگزاري اين نشستها در تمام جشنوارهها و سمپوزيومها مرسوم است، اما اي كاش برگزاركنندگان اين رويداد در كنار اين نشستها جلسات نقد و بررسي آثار را برگزار ميكردند.
اگرچه در دوره سيام گروههاي متعددي در جشنواره شركت كردند، اما برخي از اين آثار عاري از استانداردهاي تئاتر كودك و نوجوان بودند و در ميان آثار جشنواره با آثاري روبهرو ميشويم كه اتفاقا مخاطب آنها نه كودك است و نه نوجوان و براي گروه بزرگسال است.
همچنين برگزاركنندگان اين رويداد در دورههاي پيش رو بايد به اين نكته توجه كنند كه براي حضور مخاطبان در سالن محدوديت ايجاد كنند تا گروه كودك و خردسال امكان تماشاي نمايشهاي نوجوان را نداشته باشند.
بدون شك جشنواره بينالمللي تئاتر كودك و نوجوان يكي از مهمترين جشنوارههاي فرهنگي و هنري در ايران به حساب ميآيد، چرا كه به مهمترين جامعه هدف كشور يعني كودكان و نوجوانان ميپردازد، اما با توجه به كاهش توليدات در حوزه كودك و نوجوان و پايين آمدن كيفيت آثار جشنواره به نوعي به تكرار رسيده در چنين شرايطي چگونه ميتوان انتظار داشت كه جشنواره بتواند جريانساز شود؟
البته در اين دوره شاهد استقبال مردم همدان بوديم و نمايشهاي خياباني نيز در ايجاد شور و نشاط در سطح شهر بيتاثير نبودند. البته بايد به اين نكته توجه كرد اگر قرار باشد كه خانه دايمي جشنواره تئاتر كودك و نوجوان در همدان باشد ضرورت اين وجود دارد كه سالنهاي جديدي در اين شهر ساخته شود تا بتواند پاسخگوي استقبال مخاطبان نمايشها باشد.
آموزش و پرورش خودش را كنار كشيده
پرستو گلستاني كه يكي از داوران اين رويداد بود، معتقد است اگر تئاتر را يك وسيله فرهنگساز تلقي كنيم، رسالت جشنواره تئاتر كودك و نوجوان فرهنگسازي و آموزش است و برگزاري اين جشنواره در صورتي ميتواند با اهميت باشد كه فقط در حد جشنواره باقي نماند.
او مهمترين رسالت تئاتر كودك و نوجوان را فرهنگسازي ميداند و معتقد است كه تئاتر كودك و نوجوان در كشور ما جدي گرفته نميشود و فعاليت در عرصه تئاتر كودك و نوجوان نياز به فرهنگسازي دارد و اين فرهنگسازي بايد اول از دل خانواده شروع شود. بايد خانوادهها و مدارس كودكان را به تماشاي تئاتر ببرند و در آينده همين كودكان خود مخاطب تئاتر ميشوند.
گلستاني ميگويد: متاسفانه آموزش و پرورش اين هدفي كه تئاتر براي كودك و نوجوان دارد به كلي فراموش كرده و خودش را از اين فضا كنار كشيده؛ در نتيجه ما مطالبهگري در حوزه تئاتر كودك نداريم در حالي كه در همه جاي دنيا كاركرد عملي تئاتر در مدارس شكل ميگيرد.
اين مدرس تئاتر كودك افزود: هر سال تلاش شده جشنواره با رفع نقصهاي قبلي هر چه بهتر برگزار شود اما واقعيت اين است كه جشنواره متاثر از فضاي كنوني جامعه، محدوديتهاي بودجه، نبود آثار درخور توجه بينالمللي مشكلات زيادي دارد. هرچند ميتوان گفت ذات جشنواره پويا و رو به جلو است و به طور قطع روند موجود، ميتواند سبب انگيزه براي نسل علاقهمند به نمايش كودك باشد، اما اين نشانهها خيلي اميدبخش نيست و همه آرزو ميكنيم در شرايط بهتري از تئاتر كودك صحبت كنيم.
بحران تخيل در نمايشنامهنويسي كودك و نوجوان
كورش نريماني يكي از داوران جشنواره تئاتر كودك و نوجوان با بيان اين مطلب كه مهمترين كمبودي كه در عرصه هنرهاي نمايشي و سينمايي با آن روبهرو هستيم، نقصان تخيل است، گفت: ضرورت اين وجود دارد كه شاهد اتفاقات جديد در تئاترمان باشيم و نمايشنامهنويسانمان تخيلشان راه بيفتد و شخصيتها و سوژههاي جديدي را خلق كنند.
نريماني افزود: بعضي تصور ميكنند كه آموزش جدي تئاتر را بايد از دوره دانشگاه شروع كرد، اما اين تصور بسيار اشتباه است بايد آموزش و آشنايي با تئاتر را از دوره كودكي آغاز كنيم. به نظرم بهترين بازيگران اتفاقا كودكان هستند و هيچ بازيگري در اوج نميتواند به خوبي كودكان بازي كند، چون كودكان در هنگام بازي فقط بازي ميكنند، اما بازيگران حرفهاي با وجود تمام دانش و امكاناتي كه صحنه و سينما در اختيارشان ميگذارد به خوبي كودكان بازي نميكنند.
به گفته نريماني تئاتر كودك و نوجوان بايد با تخيل همراه باشد، اما در حال حاضر هم در بحث تخيل و هم در زيرساختهاي اجرايي با كمبود جدي مواجه هستيم. نريماني از اهميت تئاتر كودك و نوجوان اينگونه گفت: بسياري از انديشمندان، بهترين بازيگران تئاتر و سينما را كودكان ميدانند، كودكان در خانه با چند بالش و اسباببازي، تئاتر واقعي خلق ميكنند، آنها كاراكتر را باور ميكنند، تخيل ميسازند و فضا خلق ميكنند، در حالي كه ما بزرگترها قدر اين توانايي را كمتر ميدانيم.
اين كارگردان معتقد است نبايد به تئاتر كودك و نوجوان بياعتنا بود و به نظرم نسل جديد با توجه به افزايش امكانات و آگاهي خانوادهها، فرصت بهتري براي اين دارند كه استعدادهايشان كشف شود. اما در چنين شرايطي وظيفه تكتك كساني كه در حوزه تئاتر كودك فعاليت ميكنند، اين است كه به كودك امروز با رويكرد سنتي نگاه نكنند، چون نياز كودك امروز با كودك ديروز بسيار متفاوت است و كودك امروز ديگر مخاطب آثاري كه بيشتر جنبه تعليمي و نصيحتي دارد، نيست. آموزش بايد در دل يك اثر باشد و به شكلي جذاب، حرفهاي و هنرمندانه به كودك و نوجوان منتقل شود، اما سالها اين مسير را برعكس رفتهايم. به نظرم تئاتر كودك و نوجوان در ايران هنوز به جايگاه واقعي و درخور خود نرسيده، متاسفانه اينگونه نمايشي از ابتدا به درستي مورد توجه قرار نگرفته و كمتر آثار نمايشي درخور توجهي در اين حوزه خلق شده است.
او با بيان اينكه نقش كودك در قصهها بسيار اهميت دارد، عنوان كرد: كودكان امروز آگاهتر و پرسشگرتر از گذشتهاند، كودكان قصهها را نقد ميكنند از قصههاي مذهبي و شاهنامه گرفته تا قصههاي روزمره؛ ذهنشان آماده ساختن قصههاي فانتزي و نو است در حالي كه ما در سينما و تئاتر به تكرار افتادهايم، چون تخيل نميكنيم.
با اين همه او تجربه جشنواره تئاتر همدان را دلنشين توصيف كرد و گفت: امسال اولين دورهاي است كه در جشنواره شركت ميكنم و بسيار خوشحالم، زيرا معتقدم هر اتفاقي كه در حوزه تئاتر كودك و نوجوان رخ بدهد، ارزشمند است و چه شهري بهتر از همدان براي برگزاري اين رويداد مهم فرهنگي و هنري است.
نريماني با بيان اينكه مردم همدان استقبال خوبي از جشنواره دارند، خاطرنشان كرد: كودكان با آرامش مينشينند و نمايشها را دنبال ميكنند و اين براي پرورش نسلي با ذهن باز و خلاق موهبتي مهم است.
موفقيت تئاتر بزرگسال در گروی تئاتر كودك و نوجوان
حميدرضا نعيمي يكي ديگر از داوران جشنواره گفت: من تاكنون نمايشنامههاي متعددي براي كودكان و نوجوانان نوشتهام كه اين آثار بارها در شهرها و جشنوارههاي متخلف روي صحنه رفتهاند و جوايز متعددي هم از آن خود كردهاند و قصد دارم كه از اين پس بخش عمده وقتم را روي نوشتن و حتي روي صحنه بردن نمايشهايي براي كودكان و نوجوانان بگذارم.
او با بيان اينكه اگر ما ميخواهيم در كشورمان تئاتر بالندهاي داشته باشيم بايد تماشاگر تئاتر تربيت كنيم بايد از تئاتر خردسال، كودك و نوجوان شروع كنيم، گفت: تئاتر كودك و نوجوان ما اگر ضعيف باشد و تماشاگر حرفهاي تئاتر نداشته باشيم و اگر خانوادهها براي بردن كودكانشان به تئاتر احساس نياز نكنند، ما هيچ وقت تئاتر موفقي نخواهيم داشت.
اين كارگردان تئاتر گفت: هميشه براي من اين پرسش وجود دارد كه با وجود بزرگاني مثل بيضايي، رادي، ساعدي، استادمحمد، خلج، چرمشير، رحمانيان، امجد و... چرا ما هيچ وقت صاحب جريان تئاتري نيستيم! به نظرم ما نمايشنامههاي استاندارد بزرگسال خوبي داريم، كارگردانيهاي استاندارد در سطح جهاني داريم، استعداد كه تا دلتان بخواهد، اما مديريت نداريم و حاكميت ما در دهههاي گذشته روي خوشي به هنر نشان نداده است. به نظرم دليل اصلي اينكه ما صاحب جريان تئاتري در ايران نشديم، اين است كه تئاتر كودك و نوجوان ما بالنده نيست و در زندگي شهروند ايراني يك ضرورت به حساب نميآيد. اگر تئاتر كودك و نوجوان در كشوري جدي گرفته شود، آينده تئاتري آن كشور درخشان خواهد شد.