بايد هزينه عدم صدور ويزا توسط امريكا را بالا ميبرديم
نگاهي متفاوت به دعوت مهدويكيا به قرعهكشي جام جهاني
دعوت از مهدي مهدويكيا، اسطوره فوتبال كشورمان براي حضور در مراسم قرعهكشي جام جهاني به عنوان يك چهره برجسته در سطح جهاني بار ديگر موضوع حساس و هميشگي تعاملات ورزشي ايران با كشورهاي غربي به ويژه ايالات متحده امريكا را به كانون توجهات بازگرداند. اين دعوت در حالي صورت ميگيرد كه سابقه تاريخي كشورهاي غربي در زمينه صدور ويزا براي مقامات و چهرههاي ورزشي ايراني همواره با چالشها و ملاحظات سياسي همراه بوده است. آخرين نمونهاش هم همين عدم صدور ويزا براي رييس فدراسيون فوتبال و چند عضو ديگر بود كه ورودشان به ينگه دنيا ممنوع شد تا نتوانند در همين مراسم قرعهكشي حاضر باشند.
جايگاه اسطورهها و هزينه سياسي
حضور چهرههايي مثل مهدي مهدويكيا در رويدادهاي بينالمللي هرچند يك موفقيت فرهنگي و ورزشي براي ايران محسوب ميشود اما در پسزمينه آن وزن و اهميت شخصيتهاي ورزشي ايران در سطح جهاني را آشكار ميكند.اين موضوع يادآور اظهارات رييس سابق فدراسيون فوتبال است. به ياد داريم كه همين چند روز قبل، امير عابديني در بخشي از مصاحبهاش با «اعتماد » يك واقعيت تلخ در مناسبات ديپلماتيك ورزشي را مطرح كرد كه اگر پاي نام فردي مثل علي دايي براي دريافت ويزا جهت حضور در قرعهكشي جام جهاني وسط بود كسي جرات نميكرد به او ويزا ندهد! شايد در نگاه اول اينطور به نظر برسد كه عابديني در تمجيد از اعتبار جهاني اسطوره فوتبال كشورمان به اين نكته اشاره كرده اما اين بخش از صحبتهاي اين مدير سياسي و ورزشي كشورمان يك تحليل دقيق از نحوه برخورد نظام بينالملل با شخصيتهاي داراي نفوذ و مقبوليت جهاني است. چند روز بعد با دعوت رسمي فيفا از مهدويكيا اظهارات عابديني اثبات شد.
هزينه سياسي در برابر هزينه ديپلماتيك
همانطور كه پيش از اين نيز نوشتيم مساله عدم صدور ويزا توسط امريكا و سياسيكاري دولت ترامپ اقدامي است كه از منظر ما كاملا غيرقابل قبول و ضد ايراني تلقي ميشود و ماهيت سياسي دارد. اين رويكرد، به ويژه در مورد مقامات رسمي ابزاري براي اعمال فشار سياسي است كه يك بحث خارج از حيطه ورزشي و روحيات آن است. اما در مقايسه حضور چهرههايي نظير علي دايي، مهدي مهدويكيا، كريم باقري يا ديگراني كه وزن و اعتبار بينالمللي در حوزه فوتبال دارند ميتوانست يك وضعيت متفاوتي رقم بزند. مساله نخست هزينه است. واقعيت اين است كه عدم صدور ويزا توسط دولت امريكا براي اعضاي اجرايي فدراسيون فوتبال ايران هزينه سياسي و رسانهاي ناچيزي داشت. اين اقدام تقريبا بازخورد رسانهاي قابل توجهي در مدياي بينالمللي به وجود نياورد.
حال تصور كنيد شخصي مثل علي دايي رييس فدراسيون فوتبال ايران بود آن وقت ويزا ندادن امريكا با تيتر «ممنوعيت سفر آقاي گل فوتبال جهان به امريكا» بازتاب داده ميشد. اين يعني اگر امريكا از صدور ويزا براي علي دايي يا مهدي مهدويكيا در يك رويداد مهم جهاني مانند قرعهكشي جام جهاني خودداري كند اين اقدام فورا به يك خبر بينالمللي تبديل شده و بهشدت وجهه سياسي امريكا را نزد افكار عمومي جهاني خدشهدار ميكند. اسطورههاي فوتبال به دليل محبوبيت فراگير و بيطرفي نسبي در مسائل سياسي ابزاري قدرتمند براي طبيعيسازي چهره يك كشور در عرصه جهاني هستند.
عدم اعطاي ويزا به اين افراد به معناي اعمال فشار مستقيم بر بزرگترين نمادهاي فرهنگي و ورزشي يك ملت تلقي ميشود كه سر و صداي زيادي بهپا ميكند.
در هرحال، دعوت از مهدويكيا نشان ميدهد كه در سطح فوتبالمان داراي سرمايههايي هستيم كه مرزهاي سياسي را درهم ميشكنند. درحاليكه سياستهاي سختگيرانه ويزا عليه مقامات اجرايي ايراني توسط امريكا كمهزينه است استفاده از همان سياست عليه چهرههايي مانند دايي و مهدويكيا هزينهاي بسيار سنگين از بابت تصويرسازي منفي بينالمللي در پي خواهد داشت. درنهايت ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه شايد اتفاقات اخير بيش از گذشته نشان داد چقدر اهميت دارد كه چهرههاي محبوب و معتبر فوتبالي ايران در ساختار مديريت فدراسيون حضور داشته باشند.