• 1404 چهارشنبه 5 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6199 -
  • 1404 چهارشنبه 5 آذر

مسووليت در عصر هوش مصنوعي

نسيم محمدپور

هر عصر تازه‌اي، پرسش‌هاي تازه‌اي درباره مسووليت به همراه دارد. وقتي آتش را شناختيم، ياد گرفتيم كه گرم كند و نه بسوزاند. وقتي برق را مهار كرديم، دانستيم كه نور و خطر، هر دو در سيمي واحد جريان دارند و امروز، با هوش مصنوعي روبه‌رو هستيم؛ نيرويي كه نه جسم دارد و نه مرز، اما مي‌تواند بر تصميم، احساس و حتي قضاوت انساني اثر بگذارد. در برابر چنين نيرويي، پرسش قديمي دوباره بازمي‌گردد: مسوول كيست؟ وقتي الگوريتمي اشتباه مي‌كند، وقتي تصميمي از دل داده‌ها بيرون مي‌آيد كه جان يا حيثيت انساني را تغيير مي‌دهد، چه كسي پاسخ‌گوست؟ ماشين؟ برنامه‌نويس؟ يا جامعه‌اي كه چشم بسته، به ماشين‌ها اختيار داده است؟ هوش مصنوعي هنوز اخلاق ندارد، چون احساس ندارد. او فقط بازتاب داده‌هايي است كه از ما مي‌گيرد. اگر در جهان انسان، تبعيض و خطا وجود دارد، اين الگوها در رفتار او نيز تكرار مي‌شود. به همين دليل، هر بار كه از بي‌عدالتي يك الگوريتم سخن مي‌گوييم، در واقع داريم از بي‌عدالتي پنهان در داده‌هاي انساني حرف مي‌زنيم. هوش مصنوعي، آينه‌اي است كه نه‌ فقط توانايي، بلكه وجدان جامعه را هم نشان مي‌دهد. در دنياي امروز، مهم‌ترين مسووليت ما اين است كه نگذاريم فناوري از اخلاق جلو بزند. پيشرفت، اگر بدون تأمل اخلاقي باشد، دير يا زود، به شكلي از آسيب مي‌انجامد، شايد نه در جسم، اما در اعتماد، در حقيقت، در كرامت انسان. ما بايد ياد بگيريم كه ميان «آنچه ممكن است» و «آنچه شايسته است»، تمايز بگذاريم. همه‌ كارهايي كه مي‌توانيم با هوش مصنوعي انجام دهيم، الزاما نبايد انجام دهيم. در اين ميان، نقش آموزش، رسانه و سياست‌گذاري، از هميشه حياتي‌تر است. وقتي هوش مصنوعي مي‌تواند درباره استخدام، سلامت، عدالت يا حتي احساسات انسان تصميم‌سازي كند، بايد چارچوب‌هايي روشن براي استفاده‌اش تعريف شود. شفافيت در داده‌ها، حفظ حريم خصوصي و احترام به كرامت انساني بايد خطوط قرمز دنياي هوش مصنوعي باشند. اگر اين خطوط را فراموش كنيم، ممكن است روزي بيدار شويم و ببينيم كه ماشين‌ها از ما ياد گرفته‌اند چگونه «بي‌رحم و دقيق» باشند. اما اميد هم هست. هوش مصنوعي مي‌تواند همان‌قدر كه تهديدآميز به نظر مي‌رسد، ابزارِ فهم و عدالت نيز باشد، اگر درست هدايت شود. مي‌تواند در شناسايي الگوهاي تبعيض كمك كند، در جلوگيري از اشتباهات انساني، در ارتقاي سلامت، در نجات جان‌ها و در گسترش فرصت‌ها براي كساني كه در سكوت مانده‌اند. به شرطي كه ما، صاحبانش، فراموش نكنيم كه تصميم نهايي، هنوز بايد انساني بماند. شايد مهم‌ترين پيام اين عصر همين باشد: هوش مصنوعي قرار نيست جاي وجدان ما را بگيرد. او مي‌تواند فكر كند، اما نمي‌تواند احساس كند. مي‌تواند تحليل كند، اما نه قضاوت اخلاقي. اگر در آينده، ارزش‌هاي انساني در داده‌ها كم‌رنگ شوند، هيچ فناوري‌اي قادر به بازگرداندنشان نخواهد بود. پس شايد بهتر باشد پيش از هر الگوريتم تازه، خودمان را بازآموزي كنيم -نه در كدنويسي، بلكه در اخلاق، در همدلي، در تصميم‌گيري آگاهانه، زيرا درنهايت، آينده را نه هوش مصنوعي، بلكه انسان‌هايي خواهند ساخت كه مسووليت آن را مي‌پذيرند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون