• 1404 يکشنبه 25 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6191 -
  • 1404 يکشنبه 25 آبان

تاريخ جامعه ملل

اشاره- فريدون زندفر (۱۳98-۱۳03ش.) از سال ۱۳۲۷ به خدمت وزارت امور خارجه درآمد و تا زمان بازنشستگي در سال ۱۳۵۹، مسووليت‌هاي مختلفي را عمدتا در ارتباط با سازمان‌هاي بين‌المللي و خليج‌فارس در آن وزارتخانه برعهده داشت. پيش‌تر به معرفي كتاب «سرگوراوزلي، طراح عهدنامه گلستان» به قلم اين ديپلمات، مورخ، نويسنده و مترجم توانا پرداختيم. امروز به معرفي كتاب «تاريخ جامعه ملل» به قلم اف.‌پي. والترز استاد افتخاري دانشگاه آكسفورد كه سال‌ها معاون دبيركل جامعه ملل بود، مي‌پردازيم كه از‌جمله ترجمه‌هاي فريدون زندفرد در سال ۱۳۷۲ش. است. در بخشي از متن جلد اين كتاب نوشته شده كه منابع كتاب والتزر، عمدتا عبارت بوده از: انتشارات رسمي جامعه ملل، اسناد موجود در دبيرخانه جامعه، روزنامه‌ها و مجلات آن زمان، اسناد و مكاتبات  رسمي دولت‌ها، خاطرات و زندگي‌نامه‌هاي رجال دست‌اندركار امور جامعه ملل، كتاب‌هاي مربوط و نيز خاطرات و ملاحظات شخصي و عيني. بر اين ‌اساس، اكنون بخشي از «مقدمه» كتاب حاضر بدين شرح است: 

«عنصري زنده به وجود آمد.» با اين كلمات بود كه وودرو ويلسن اولين پيش‌نويس «ميثاق» را به كنفرانس پاريس و جهان عرضه داشت. چنين مقدر بود كه بسياري از پيش‌بيني‌ها درباره سرنوشت جامعه ملل، دوستانه يا خصمانه، ناتمام بماند. ولي آنچه در آن هنگام ويلسن با سادگي هوشمندانه‌اي از پيش گفته بود به حقيقت پيوست. جامعه ملل از همان ابتدا چيزي بود بيش از معتقدات اخلاقي و سياسي كه ميثاق پيش‌بيني مي‌كرد و نيز چيزي بود بيش از موسسات بزرگ سياسي و حقوقي كه ميثاق به وجود آورد. مقاصد و ارگان‌هاي جامعه ملل با همت و كوشش سازنده اراده بشر درهم آميخت و كل زنده‌اي به وجود آمد، چون عنصري زنده ولادت يافت؛ رشد كرد؛ موفقيت به دست آورد؛ موجب برانگيختن عشق و تنفر شد؛ قرين ناكامي و شكست گرديد. نقش اين كتاب سيري است در داستان پر فراز و نشيب جامعه ملل در خلال بيست‌ سال پرحادثه كه طي آن قسمتي بزرگ از اميال خوشبختي‌هاي بشريت را با خود همراه داشت. گرچه دوران حيات جامعه ملل كوتاه و آشفته، موفقيت آن زودگذر و فرجامش بي‌عزت بود، هميشه بايد جايگاهي بس مهم را در تاريخ حفظ كند. جامعه ملل نخستين حركت موثر درجهت ايجاد نظام سياسي و اجتماعي جهاني بود كه در آن منافع مشترك بشريت در وراي سنن ملي، اختلاف نژادي يا تفرقه‌اندازي جغرافيايي قابل رويت و خدمت بود. به تعبيري، جامعه ملل اقدامي انقلابي نبود، چراكه متكي بر آرمان‌هايي بود كه نسل‌هاي بسياري براي دستيابي به آن اهداف به كندي طي طريق كرده بودند، ولي اقدامي انقلابي محسوب مي‌شد به اين تعبير كه جهشي رو به جلو و از لحاظ وسعت و سرعت بي‌سابقه بود و تغييرات شگفتي را در تصدي روابط بين‌الملل همراه آورد: تغييرات در اصول، تغييرات در روش‌ها و حتي تغييرات در اعتقادات كلي كه پايه افكار عمومي به شمار مي‌آيند. بعضي از اين تغييرات چنان تكامل يافته‌اند كه آحاد مردم از ياد برده‌اند كه از پيدايش آنها بيش از زماني اندك نمي‌گذرد.
قبل از جامعه ملل، در نظر و عمل، اين عقيده حاكم بود كه هر دولتي تنها قاضي مطلق اعمال خويش است، تعهدي ندارد كه فرمانبردار قدرت بالاتري باشد و حق دارد از انتقاد و حتي پرسش دول ديگر به خشم‌ آيد. چنين مفاهيمي براي هميشه منسوخ شده‌اند: جاي شك نيست و هرگز مورد ترديد نخواهد بود كه اجتماع ملل حق اخلاقي و قانوني دارد تا رفتار بين‌المللي هر يك از اعضاي خود را مورد بحث قرار دهد و قضاوت كند. اين اعتقاد كه جنگ تعرضي جنايتي است عليه بشريت و مصلحت و حق و وظيفه هر دولتي ايجاب مي‌كند تا در جلوگيري از آن با ديگران متحد شود، حالا همه‌جا امري عادي تلقي مي‌شود. 
صحيح است كه قبول اين اصل، تنها گام نخستين در جهت براندازي واقعي جنگ است، ولي همين كيفيت نتايجي به بار آورد كه به نحوي عميق و دايمي روابط بين دول و رويه افراد عادي را نسبت به تمامي مسائل سياست خارجي تحت‌تاثير قرار داد. حرمتي جديد براي حقوق ملل كوچك، تفاهمي جديد براي ضرورت همكاري در امور اقتصادي و اجتماعي، عادت به بحث علني پيرامون حساس‌ترين موضوعات سياسي و ايجاد يك دستگاه اداري بين‌المللي -اينها نمونه‌هايي از ابتكارات عظيمي است كه در مدتي كمتر از بيست‌ سال تحقق پذيرفت... جامعه ملل، به عنوان يك سازمان فعال، از بين رفت؛ ولي آرمان‌هايي كه درصدد ترويج‌شان بود، موسساتي كه به وجود آورد، همه و همه، بخشي عمده از تعقل سياسي دنياي متمدن شد و نفوذ اين عوامل پايدار مي‌ماند تا آنكه بشريت وحدتي فراسوي تفرقه‌هاي موجود بين دول و ملل به دست آورد.  در نظر افراد عادي، تاسيس جامعه ملل به صورت تجربه‌هاي جديد نمودار شد. خواهيم ديد كه مباني اخلاقي، سياسي و حقوقي جامعه ملل، از طرف پيشكسوتاني چند، در طول صد و اندي سال تبليغ شده بود؛ در حالي كه اساسنامه آن با منطبق كردن تشكيلات متعارف يك دولت دموكراتيك با نيازهاي ارتباطات بين‌المللي شكل گرفت... تحولاتي كه بر اثر فشارهاي مهيب جنگ جهاني اول به وجود آمد چنان عميق، وسيع، سريع و فراگير بود كه چيزي كه به وجود آورد، در اصول، طريقتي جديد بود... با گذشت زمانه، دول چندي كه دوست جامعه ملل بودند تركش كردند و عده‌اي كه با آن خصومت مي‌ورزيدند به حلقه‌اش پيوستند... مفاهيم عظيمي كه جامعه ملل بر آنها استوار بود، غالبا بر اثر فشار وقايع روزمره از انظار مستور مي‌ماند يا فراموش مي‌شد؛ ولي براي درك تاريخ جامعه ملل، اين حقيقت عمده بايد به خاطر سپرده شود كه هميشه، چه در كميابي و چه در ناكامي، از لحاظ شكل اساسنامه‌اي مظهر آرزوهاي بشريت به سوي صلح و جهاني عقلاني بود.
منابع: كتابخانه‌هاي شماره يك 
و ايرانشناسي مجلس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون