به عنوان يك معلم هنر در منطقه بازفت، من شاهد بودهام كه چگونه طبيعت زيباي اطرافمان، با تمام گنجينههايش، در معرض تهديد قرار گرفته است. جنگلهاي بلوط، اين قلب تپنده منطقه ما، سالها است كه با چالش جدي تخريب روبهرو است. متاسفانه، بخشي از اين تخريب ناشي از قطع درختان توسط برخي از اهالي منطقه براي تهيه زغال و مصارف ديگر بوده است؛ عواملي چون مشكلات اقتصادي، ريشه اصلي اين اقدام است اگرچه جريمههاي سنگين براي مقابله با اين عمل درنظر گرفته شده، اما اين معضل همچنان پابرجاست و تاثير آن بر اكوسيستم منطقه مشهود است. در چنين شرايطي، من به عنوان يك معلم، همواره به اين فكر ميكردم كه چگونه ميتوانم از دريچه آموزش و پرورش، در جهت افزايش آگاهي و ايجاد تغييري پايدار گام بردارم، تغييري كه هم به حفظ طبيعت كمك كند و هم گرهي از مشكلات اقتصادي باز كند.
جرقه اميد
«لال بهيگ»؛ عروسك سنتي منطقه ما، يادگاري از دوران گذشته است كه براي دختران عشاير، ابزاري براي انتقال مهارتهاي زندگي و خانهداري بود. اين عروسك، تجسمي از ظرافت و هنر زنان بختياري است. تصورش را بكنيد: يك تكه چوب بلوط كوچك (حدود ۱۰ تا ۱۵ سانتيمتر) كه با پارچههاي رنگي، شبيه لباسهاي سنتي زنان بختياري، تزيين ميشود. هر عروسك، داستاني از فرهنگ و هنر منطقه را روايت ميكرد. «لال بهيگ» نمادي از مادران و زنان اين ديار بود و همين نماد، جرقهاي شد براي ايجاد حركتي در جهت آگاهيبخشي و حفاظت از ميراثمان، حركتي كه با جنبه اقتصادي نيز گره خورده بود.
دانشآموزانم؛ سفيران كوچك آگاهي و كارآفريني
ايده اين بود كه اين عروسك سنتي را به ابزاري براي تقويت آگاهي در مورد ارزش جنگلهاي بلوط تبديل كرده و همزمان، فرصتي براي درآمدزايي پايدار براي دانشآموزان و خانوادههايشان فراهم كنيم. هدف اين بود كه دانشآموزانم، با خلاقيت و ذوق خود، نه تنها اين هنر سنتي را بياموزند، بلكه پيام حفاظت از طبيعت را نيز با خود به خانهها و جامعه ببرند و از فروش اين عروسكها، كسب درآمد كنند. به جاي تاكيد بر قطع درختان، به آنها ياد داديم كه چگونه با استفاده از تكههاي چوب بلوط و ضايعات آن، اين عروسكهاي زيبا را بسازند.
اين پروژه، چند اثر داشت: اول، شكوفايي مهارتهاي دستي و هنري در بچهها، دوم، آموزش مسووليتپذيري زيستمحيطي و درك اهميت منابع طبيعي و سوم، ايجاد يك منبع درآمدزايي از طريق فروش اين عروسكها به مسافران و علاقهمندان.
روزي در دل طبيعت با آگاهيبخشي و كارآفريني
در يك روز ارديبهشتي، كارگاهي عملي در حاشيه روستاي گزستان برپا كرديم؛ با حال و هواي سنتي، سياه چادر و عطر خاك بارانخورده. اين كارگاه، بيش از يك كلاس درس بود؛ جشني بود براي فرهنگ، طبيعت و كارآفريني. دانشآموزان، مادران روستا، مسوولان محلي و فرهنگي و همكاران محيطزيست گردهم آمديم. من درباره اهميت فرهنگي «لال بهيگ» و ضرورت حفظ جنگلهاي بلوط گفتم و بر نقش آن در ايجاد فرصتهاي اقتصادي براي مردم منطقه تاكيد كردم. يكي از بانوان باتجربه منطقه، هنر ساخت «لال بهيگ» را به بچهها آموخت. همكاران محيطزيست نيز بر اهميت حياتي جنگلهاي بلوط و پيامدهاي تخريب آنها تاكيد كردند.
انرژي خلاق دانشآموزان؛ حامل پيام آگاهي و ارزش اقتصادي
شيرينترين بخش كار، اشتياق و خلاقيت دانشآموزانم بود. آنها با ذوق فراوان، ساخت عروسكها را ياد گرفتند و خود تبديل به سفيران پروژه شدند. با شور و شوق، پيام حفاظت از جنگل را به خانوادهها و دوستانشان منتقل كردند و مهمتر از آن، با فروختن عروسكهاي دستسازشان به مسافران، اولين تجربه كارآفريني خود را پشت سر گذاشتند. ديدن دستان كوچكي كه با عشق عروسك ميساختند و پيام عشق به طبيعت را در دل آن جاي ميدادند، در كنار كسب درآمد از اين راه، براي من بهترين پاداش بود؛ دانستم كه هر چند اين طرح به تنهايي مانع قاچاق و قطع درختان نشده، اما گامي مهم در جهت آگاهيبخشي، تغيير نگرش و ايجاد فرصتهاي اقتصادي پايدار براي نسل آينده برداشته است.
ثمرات فرهنگي، آموزشي و اقتصادي؛ بذري براي آينده
اين پروژه، فراتر از يك گزارش يا يك پروژه درسي، ثمرات فرهنگي، آموزشي و اقتصادي ارزشمندي داشت:
تقويت آگاهي زيستمحيطي و اقتصادي: با ترويج هنر ساخت عروسك از ضايعات چوب، توجه به ارزش منابع طبيعي و كاهش تقاضا براي چوب درختان سالم (به طور غيرمستقيم)، همراه با ايجاد منبع درآمدزايي جايگزين، به طور همزمان تقويت شد.
احياي سنت و خلاقيت: «لال بهيگ» با هويتي جديد، دوباره زنده شد و مهارتهاي سنتي به نسلي رسيد كه شايد در شلوغي زندگي مدرن، فراموش ميشدند. اين احيا، همراه با فرصت كسب درآمد، انگيزه بيشتري براي ادامه اين مسير ايجاد كرد.
آموزش در عمل: اين پروژه نشان داد كه چگونه ميتوان با تلفيق هنر، فرهنگ و محيطزيست، درسهاي مهمي به بچهها آموخت و آنها را نسبت به مسووليتشان درقبال حفظ منابع طبيعي آگاه ساخت و همزمان، مهارتهاي كارآفريني را به آنها آموخت.
ميراثي براي آينده، فراتر از يك عروسك
ثبت «لال بهيگ» به عنوان ميراث ناملموس فرهنگي كشور با كد 1119، افتخارآفريني بينظيري است كه ارزش فرهنگي و هنري اين عروسك سنتي را در سطح ملي تثبيت ميكند و گامي مهم در جهت حفظ و انتقال آن به نسلهاي آينده است. اين پروژه، تاثير مستقيم دانشآموزان بر جامعه و حفاظت از محيطزيست را نشان داد.
«لال بهيگ» براي من، فقط يك عروسك نيست، بلكه نمادي است از اميد، خلاقيت، خودكفايي اقتصادي و توانايي نسل آينده براي درك و مسووليتپذيري در قبال حفظ ميراث طبيعيمان. اين پروژه، بذري است كه اميدواريم در آينده، ثمرات بيشتري در پي داشته باشد.
دبير هنر مدارس منطقه بازفت استان چهارمحال و بختياري