نگران نيويورك در قلب تهران
فاطمه باباخاني
از همان وقت كه اسم «زهران ممداني» به عنوان شهردار نيويورك مطرح شد، جدا از نيويوركيها، ايرانيها هم در دو صف موافق و مخالف صف كشيدهاند. جالب اينكه در صف مخالفان ممداني دو سر طيف مذهبي و غيرمذهبي در كنار هم قرار دارند. براي مثال دبير ستاد امر به معروف به پيروزي زهران ممداني گفته «ترفند سياسي است؛ ميخواهند كاري كنند كه در آينده فردي متاثر از انديشه انقلاب اسلامي در امريكا به قدرت نرسد.» در مقابل آنها كه مخالف هر گونه دخالت مذهب در سياست هستند معتقدند زهران ممداني در آينده چنان عرصه را بر زندگي مردم تنگ خواهد كرد كه نيويوركيها را از انتخابشان پشيمان ميكند.
آنها كه موافق اقتصاد آزاد هستند هم با ممداني مخالفند، از نظر آنها قدرت گرفتن چپها در قلب اقتصاد آزاد و والاستريت نشانه خوبي نيست. گروهي با حجاب همسر ممداني مشكل دارند، برخي آن را سفيدنمايي از مسلمانان ميدانند. گروه ديگري معتقدند وعده اتوبوس رايگان پوپوليستي است. كساني هم هستند كه با ساختن كليپهاي مختلف ميخواهند نشان دهند كه ممداني بارها سخنانش را عوض كرده و قابل اعتماد نيست، همچنان كه سياستمداران مسلماني كه روي هويت خود تاكيد دارند، قابل اعتماد نيستند.
آش درباره ممداني آنقدر شور و جامعه ايراني به حدي به اين شهردار جوان و حواشي زندگياش علاقهمند شده كه حتي برايش محتواي طنز تهيه كردهاند و برخي بياطلاع از نادرستي اين مطالب در حال پخش آن هستند. براي مثال در يكي از اين مطالب آقاي ممداني گفته «من خودم را يك ايراني آريايي از تبار كوروش ميدانم. پدربزرگ من يك ايراني اصيل از شهر همدان بود. نام او حاج ابوالحسن همداني بود. او يك شيعه ۱۲ امامي بود. در دوران جواني به هندوستان مهاجرت كرد تا بنابر حديث پيغمبر اسلام علم را حتي اگر در چين باشد بايد ياد بگيرد. همانطور كه ميدانيد در زبان هندي حرف «ه» وجود ندارد. لذا مردم او را ممداني صدا ميكردند. به همين دليل فاميلي ما ممداني شد. پدربزرگ من حتي به ما فارسي همداني را هم ياد داده بود.»
اينكه زهران ممداني چقدر در اداره نيويورك موفق خواهد بود را نميدانم، همچنان كه درباره ميزان توجه به اين انتخاب فارغ از هند، اوگاندا و امريكا اطلاع ندارم. با اين حال برايم واكنش مسوولان و شهروندان جالب است، اينكه فكر ميكنيم بايد موافق يا مخالف ممداني باشيم و براي آن استدلالهايي ارايه دهيم، انگار كه انتخاب او قرار است در زندگي من كه در تهران زير بار فشار آلودگي هوا نفسم ميگيرد تاثيري دارد. در توان من لااقل نيست كه بخواهم در ميانه اين همه مسالهاي كه در حوزه محيطزيست، سياست و اجتماع ايران وجود دارد، به ممداني، والاستريت و... فكر و وعدههايش را راستيآزمايي كنم . شما چطور؟