• 1404 جمعه 16 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6183 -
  • 1404 پنج‌شنبه 15 آبان

يك كشف بزرگ و دردناك براي هواداران فوتبال

ارتباط سرود باشگاه چپ‌گراي آلماني با نازي‌ها

از فوريه ۲۰۲۵، بخشي از آيين هميشگي روز مسابقه باشگاه فوتبال زانكت پاولي ناپديد شده است.ترانه «قلب زانكت پاولي»  (Das Herz von St. Pauli )كه از دو دهه پيش در ورزشگاه «ميلرن‌تور» پخش مي‌شد، ديگر شنيده نمي‌شود. اوايل امسال، تحقيقي از سوي موزه باشگاه فاش كرد كه نويسنده، آهنگ‌ساز و خواننده اين ترانه همگي به نحوي با حزب نازي و تبليغات يوزف گوبلز در ارتباط بوده‌اند.
پخش اين آهنگ در فوريه متوقف شد و از آن زمان ديگر در ورزشگاه اجرا نشده است. براي باشگاهي كه چپ‌گراترين تيم فوتبال آلمان شناخته مي‌شود، اين موضوع دوره‌اي دشوار، پرتنش و حساس بوده است.اين اتفاق در آلمان چندان غيرعادي نيست. آلماني‌ها واژه‌اي دارند به نام «Vergangenheitsbewältigung» كه به معناي «رويارويي با گذشته» است. هشتاد سال پس از پايان جنگ جهاني دوم، هنوز بحث درباره اينكه چه كسي در آن دوران چه كرده و تا چه اندازه با ميل خود عمل كرده است ادامه دارد، و همچنين درباره اينكه با آثار آن افراد بايد چگونه برخورد كرد.
سلينا آلبرتز، دانشمند علوم سياسي و رسانه و يكي از اعضاي موزه باشگاه زانكت پاولي است. او مسوول تحقيق درباره اين ترانه بود؛ تحقيقي كه ناخواسته او را در مركز بحراني محلي قرار داد كه باعث اختلاف شديد شد.
او مي‌گويد:«ما در موزه پادكستي داريم كه در آن موضوعي را انتخاب، درباره‌اش تحقيق، و سپس با هم بحث مي‌كنيم. كسي برايمان ايميلي فرستاد و پيشنهاد كرد درباره رابطه زانكت پاولي و بندر هامبورگ تحقيق كنيم، چون ارتباط تاريخي نزديكي ميان آنها وجود دارد. در شعر ترانه هم به اين بندر اشاره شده: «بندر، چراغ‌ها»، و من فكر كردم بررسي پيشينه آهنگ جالب خواهد بود. از هانس آلبِرس شروع كردم.»
هانس آلبِرس، پيش و پس از دوران نازي‌ها، ستاره مشهور تئاتر و سينماي آلمان بود. او در هامبورگ به دنيا آمد و بسياري از فيلم‌هايش در همان شهر و در محله بندري زانكت پاولي ساخته شد. چند سال پيش از مرگش در ۱۹۶۰، او در فيلمي با همين نام (قلب زانكت پاولي) بازي كرد و ترانه آن را نيز در فيلم اجرا نمود.
نسخه‌اي كه در ورزشگاه پخش مي‌شد، بازخواني پانك از گروه محلي Phantastix & Elf بود، اما همانطور كه آلبرتز توضيح مي‌دهد: «آلبِرس بود كه آهنگ را مشهور كرد، و بيشتر مردم آن را از طريق او مي‌شناسند.»
آلبرتز مي‌گويد: «به روش سنتي رفتم سراغ كتابخانه و درباره زندگي هنري او بعد از جنگ مطالعه كردم.»
در سال ۱۹۴۴، گوبلز، وزير تبليغات رايش، فهرستي محرمانه از افراد «محافظت‌شده» تهيه كرد؛ كساني از جمله بازيگران و موسيقيداناني كه براي اهداف تبليغاتي رژيم ارزشمند محسوب مي‌شدند و نبايد به جبهه فرستاده مي‌شدند. در اين فهرست هيچ مخالف سياسي يا يهودي وجود نداشت.
نام آلبِرس و ميشائل ياري، آهنگ‌ساز «قلب زانكت پاولي»، در اين فهرست ديده مي‌شد. حضورشان شگفت‌انگيز نبود، زيرا هر دو چهره‌هايي مشهور بودند. هيچ‌كدام داوطلبانه در فهرست قرار نگرفتند، اما هر دو در ساخت آثار تبليغاتي رژيم شركت كردند و بدين ترتيب از آن حمايت نمودند.
ياري، كاتوليكي اهل «اُبِرشلسين» (كه اكنون در لهستان است) بود و نام اصلي‌اش ماكسيميليان يارچيك. او براي فرار از آزار يهودستيزانه و حفظ حرفه‌اش، نامش را تغيير داد. شريك ترانه‌سرايي او، برونو بالتس، در سال ۱۹۳۶ به جرم همجنس‌گرايي بازداشت شد و سپس در ۱۹۴۱ توسط گشتاپو دستگير، زنداني و شكنجه شد. او تنها پس از آن آزاد شد كه ياري از گوبلز خواست و گفت بدون او نمي‌تواند آهنگ بنويسد.
وضعيت آلبِرس هم دوگانه بود. آلبرتز توضيح مي‌دهد:«او در فيلم‌هاي تبليغاتي نازي‌ها بازي كرد، اما موضوع به آن سادگي نيست. از يك سو درباره نازي‌ها اظهارنظرهاي منفي داشت و هيچ‌وقت در كنار مقامات بلندپايه حزب ديده نشد؛ از سوي ديگر، به ساخت فيلم‌هاي تبليغاتي ادامه داد و از عواقب ويرانگر آن چشم پوشيد. خودش را فردي غيرسياسي مي‌دانست. وقتي نازي‌ها از او خواستند رابطه‌اش را با دوست‌دختر يهودي‌اش، هانسي بورگ، قطع كند، به‌صورت رسمي از هم جدا شدند، اما در خفا همچنان همديگر را مي‌ديدند. وقتي بورگ پس از واقعه كريستالنخت (شب شيشه‌هاي شكسته) ناچار به فرار شد، آلبِرس در آلمان ماند و به كارش ادامه داد. من فكر مي‌كردم ماجرا همين‌جا تمام مي‌شود.»
اما چنين نبود. آلبرتز با جست‌وجوهاي بيشتر متوجه نكات جديدي شد: «در يكي از كتاب‌ها درباره آلبِرس نوشته شده بود كه ترانه قلب زانكت پاولي را در دهه ۱۹۵۰ فردي به نام يوزف اُليگ سروده است. بنابراين دنبال او رفتم.» اوليگ در فهرست گوبلز نبود، اما او نيز چهره‌اي مساله‌دار به حساب مي‌آمد.
پيش از سال ۱۹۳۳، خبرنگار روزنامه‌اي در هامبورگ بود كه از رژيم نازي حمايت مي‌كرد. در جنگ جهاني دوم به نيروي هــوايي (لوفت‌وافه) پيوست و سپس به عنوان خبرنگار جنگي (Kriegsberichter) فعاليت داشت- عنواني كه آلبرتز تأكيد مي‌كند نبايد آن را با خبرنگار واقعي اشتباه گرفت. او توضيح مي‌دهد: «بعد از جنگ جهاني اول، ملي‌گرايان راست‌گرا اين ايده را تبليغ كردند كه آلمان به‌خاطر ضعف نظامي شكست نخورد، بلكه به خاطر پشت‌جبهه و ضعف تبليغات بود. هيتلر هم در نبرد من نوشت كه شكست آلمان ناشي از شكست در بسيج فكري مردم بوده است. بنابراين نازي‌ها مي‌خواستند تمام اخبار از جبهه تحت كنترل باشد. اوليگ گزارش‌هايي مي‌نوشت كه مستقيما به وزارت تبليغات فرستاده مي‌شد تا به‌صورت كنترل‌شده در روزنامه‌ها چاپ شود. برخي گزارش‌ها لحن نسبتا خنثي داشتند، اما برخي ديگر سرشار از تبليغات بودند. و در ميان همه خبرنگاران جنگي، اوليگ از كساني بود كه نوشته‌هايش بيش از ديگران رنگ و بوي تبليغاتي داشت.»
اين يافته‌ها دوره‌اي دشوار براي آلبرتز و باشگاه رقم زد. در پي انتشار نتايج تحقيق، باشگاه در فوريه اعلام كرد كه پخش ترانه را به‌طور موقت متوقف مي‌كند. رييس باشگاه، اوكه گوتليش، گفت: «مي‌دانيم اين ترانه براي بسياري از هواداران معنا و احساس عميقي دارد. اما سرود ورزشگاهي بايد لحظه‌اي جمعي و وحدت‌بخش باشد. با توجه به بحث‌هاي پيش‌آمده، ديگر نمي‌توان چنين لحظه‌اي ايجاد كرد، چون بسياري از هواداران اعلام كرده‌اند كه با شنيدن آن احساس راحتي نمي‌كنند.»ر بازي بعدي مقابل فرايبورگ، وقتي گوتليش براي توضيح تصميمش وارد زمين شد، گروهي كوچك از هواداران او را هو كردند.
سفن بروكس، چهره شناخته‌شده جامعه زانكت پاولي و رييس امنيت باشگاه، ميكروفن را گرفت و گفت: «همه ما به اين آهنگ دلبستگي داريم، خود من هم همين‌طور. اما وقتي ۲۰ تا ۴۰ درصد از هواداران با آن مخالفند، ديگر نمي‌توان آن را سرود ورزشگاه دانست. بايد گفت‌وگويي عميق درباره‌اش شكل بگيرد.»
در پايان فصل، در ژوئن، تحقيق مفصل آلبرتز و مورخ پيتر رومر در وب‌سايت رسمي باشگاه منتشر شد. گزارش پيشنهادي در مورد آينده ترانه نداشت، اما جلسه‌اي در ابتداي ژوئيه برگزار شد تا اعضا بتوانند حضوري يا آنلاين يافته‌ها را بشنوند و نظر بدهند.
آلبرتز از آن نشست خاطره خوبي دارد: باشگاه از تحقيق او قدرداني كرد و هرچند ميان هواداران درباره سرنوشت آهنگ (از جمله پيشنهاد تغيير شعر و حفظ ملودي) بحث‌هاي زيادي درگرفت، اما او با انتقاد خصمانه‌اي روبرو نشد.
در نهايت تصميم گرفته شد كه آهنگ ديگر به عنوان سرود رسمي پخش نشود.سخنگوي باشگاه، پاتريك گنسينگ، گفت:«با كمك موزه باشگاه، بررسي دقيقي انجام شد و نتايج تحقيق براي بحث عمومي منتشر گرديد. بر اساس همين گفت‌وگوها تصميم گرفته شد كه ديگر اين آهنگ در ورزشگاه ميلرن‌تور پخش نشود. مهم است كه اجازه ندهيم احساسات يا بحث‌هاي داغ در شبكه‌هاي اجتماعي مسير تصميم را تعيين كنند؛ بايد با دقت و ثبات عمل كرد.»
در آغاز فصل جديد، باشگاه اعلام كرد كه در طول سال ترانه‌هاي مختلفي را به‌صورت آزمايشي در روز مسابقه پخش خواهد كرد تا شايد به‌تدريج يكي از آنها به سرود جديد بدل شود. اين روند همچنان ادامه دارد. اما واكنش‌ها در فضاي مجازي يك‌دست نبوده است.
كريستوفر رادكه، همكار آلبرتز در موزه، مي‌گويد:«وقتي درباره سمت ديگر ناسيونال‌سوسياليسم صحبت مي‌شود- يعني نه قربانيان بلكه عاملان- گاهي مردم طوري حرف مي‌زنند كه انگار يك سفينه فضايي ۵۰۰۰ نازي را در آلمان پياده كرده و آنها حكومت را در دست گرفته‌اند! گفت‌وگو با نوه‌هاي آن نسل هنوز هم ممكن است خيلي تند و تلخ شود. بعضي‌ها مي‌گويند: پدربزرگ من نازي نبود، فقط دستور مي‌گرفت.»
آلبرتز مي‌افزايد:«تا دهه ۱۹۷۰ بسياري از خانواده‌ها اصلا درباره گذشته صحبت نمي‌كردند. جامعه بحثي نداشت جز اينكه بگويد «ما هم قرباني بوديم»  شهرها ويران شدند، پدران و پسرانمان را از دست داديم. مردم اكثرا از مسووليت خود چشم پوشيدند تا بتوانند با گذشته زندگي كنند. تغيير زماني رخ داد كه نسل جوان‌تر شروع به پرسش از والدين و پـــدربزرگ‌هايشان كرد.» 
اين ماجرا براي آلبرتز نيز آسان نبود. بعــضي از مــردم به او تاختند و گفتند: «چرا نمي‌گذاري اين مسائل در گذشته بماند؟» يا «خودت خانواده‌ات را بررسي كن!» و او واقعا چنين كرد: «من هــم گذشته خانواده‌ام را بررسي كردم و بــرايم سخت بود. چيــزهايي پيدا كردم كه دوست نداشتم. گفت‌وگو با پــدربــزرگ و مادربزرگم دشــوار بود، اما اين كاري است كه به همه توصيه مــي‌كنم: با خانــواده‌تان حرف بزنيد، تحقيق كنيد و سوال‌هاي سخت بپرسيد. امروز حدود يك‌ســوم آلماني‌ها باور دارند اجــدادشان در مقاومت شركت داشتند يا به يهوديان كمك كردنــد، اما پژوهش‌هاي تاريخي نشان مي‌دهد فقط حدود ۰.۳ درصد واقعا چنين كرده‌اند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون