• 1404 چهارشنبه 14 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6182 -
  • 1404 چهارشنبه 14 آبان

تاملي بر سياست‌گريزي جوانان

آغازي بر پايان كهنه‌گرايي

اميد علي‌بابايي

نسل جوان فعلي، مثل جوانان چند دهه‌ قبل نيست كه بايد براي انجام هر فعاليتي اعم از فرهنگي، هنري و...، از دريچه تشكل‌ها و نهادهاي سياسي وارد مي‌شدند و چون هر كدام از اين تشكل‌ها هم طرز فكر خاص و گرايش به جرياني متفاوت را داشتند، در آن دوره، داشتن هويت سياسي به‌نوعي اجباري بود. البته ناگفته نماند كه در بسياري از موارد، سكوي پرتاب جوانان آن نسل در هر زمينه‌اي، همين كارهاي سياسي بودند و اين اتفاق به مرور زمان باعث شد تا گرايش‌هاي سياسي حتي در تخصصي‌ترين وزارتخانه‌ها و نهادها تاثير مستقيمي بر انتصابات و تصميم‌گيري‌ها داشته‌ باشند و مسوولان را از انجام امور مهم فني، مهندسي، تخصصي و... به سمت درگيري‌هاي مذموم سياسي و ارتباط متعصبانه با جريان‌هاي قدرتمند سوق بدهند كه همين داستان موجب فرسودگي و عملكرد نامناسب دستگاه‌هاي اجرايي طي سال‌هاي اخير و تلنبار شدن مشكلات روي هم شده است. البته نگارنده اين مطلب، برخلاف بسياري از افراد، موافق اين است كه هر دولت نيروهاي هم‌سو با گرايش فكري خود را در امور و زمينه‌هاي سياسي، اجتماعي و... (البته به‌جز زمينه‌هاي فني، مهندسي و علمي) منصوب كند يا به قول برخي، مديران را به‌صورت اتوبوسي عوض كند چون راي مردم به دولتي متفاوت يعني برخي افراد هم‌فكر و هم‌جريان با دولت قبل و همچنين سيستم اجرايي و كشورداري مطبوع آن دولت در بسياري زمينه‌ها از طرف مردم رد شده‌اند پس بايد نيروهاي طيف فكري جديد، جاي آنها را بگيرند. نسل ميانسال يا كهنسال جامعه ايران گويا رسالت اجتماعي و سياسي خود را در جواني‌شان در قالب گرايش و تعصب به جريان‌هاي سياسي تعريف مي‌كرده و نگاهي آسماني به آن جريان‌ها داشته به‌طوري كه مطالبات اقتصادي، فرهنگي و... در پنهان‌ترين و كم‌اهميت‌ترين بخش قرار داشته و توسعه در اين موارد بايد توسط جريان‌هاي سياسي انجام مي‌شده؛ اما نسل جوان امروز با گذر از جريان‌هاي سياسي مختلف و عدم توجه به آنان، به‌صورت كاملا مستقيم درصدد تحقق مطالبات خود است و باتوجه به دسترسي سريع و گسترده به انواع اخبار و اطلاعات، متوجه شده كه برخي جريان‌هاي سياسي به بنگاه‌هايي اقتصادي تبديل شده‌اند كه اولين و جدي‌ترين هدف آنان تقويت مالي جريان و اعضاي خودشان است كه تعارض منافع واضحي بين جريان‌ها و عموم جامعه به‌خصوص جوانان ايجاد مي‌كند. به قول يكي از اقتصاددانان مشهور: «قدرت، اهرم بسيار خوبي است اما مبناي اقتصادي دارد. ما تا زماني كه متوجه نشويم مبناي قدرت، اقتصاد است و بعد از قدرت گرفتن اقتصاد، قدرت‌هاي ديگر ظاهر مي‌شوند، نمي‌توانيم به جايگاهي كه دوست داريم دست يابيم.» نسل‌هاي قبلي حتي اگر قائل به چنين برداشتي از قدرت بودند، مسير موفقيت خود را بعد از موفقيت جريان سياسي مطبوع‌شان تعريف مي‌كردند و حتي اعضاي جريان‌ها هم براي گسترش و پايگاه‌سازي جريان خود، اولويت اول را تقويت اقتصادي مجموعه و سپس كسب ثروت توسط شخص‌ِ خودشان در نظر مي‌گرفتند ولي با گذر زمان و تبديل شدن برخي جريان‌هاي سياسي به بنگاه‌هاي اقتصادي و سهم‌خواهي شخصي اعضاي اين بنگاه‌ها، واقعيت وجودي آنها تغيير كرده و تعارض منافع درون جريان‌ها هم ايجاد شد؛ اين درحالي است كه نسل جوان امروز با آگاهي و شناخت از جريان‌هاي سياسي حاكم و باتوجه به كارنامه ناموفق بسياري از جريان‌ها در تقويت و توسعه اقتصاد كشور، مسيري كاملا مخالف را در مقايسه با نسل‌هاي پيشين مدنظر دارد و اصلي‌ترين هدف را كسب ثروت براي خودش در نظر مي‌گيرد و قائل به اين است كه اگر دستاورد مادي وجود دارد بايد با تقسيم عادلانه آن بين مردم و جريان‌ها، ابتدا حسن‌نيت جريان‌ها ثابت شود و سپس آن جريان سياسي براي كسب ثروت و تقويت خودش تلاش كند. از آنجايي كه بدنه اعضا و تصميم‌گيران جريان‌هاي سياسي كه متولي دولت‌ها در مقاطع مختلف بوده‌اند با يك پايستگي قاطع، در دوره‌هايي مجددا در نهادهاي تصميم‌گير كشور جايگاهي كسب كرده‌اند اما با گذشت زمان و تغييرات ظاهري، باز هم وفاي به عهدي از خود نشان نداده‌اند پس نسل جوان با ديدن واقعيت‌ها و مصاديق اين موارد، به مطالبات شخصي خود نگاهي حيثيتي مي‌كند و حتي با اين مطالبات، نسل‌هاي پيشين را به چالش مي‌كشد. از طرف ديگر، سياست براي نسل جوان به نوعي صفر و يكي شده يعني يك جوان يا گرايش‌های سياسي دارد يا به كلي هيچ  سياستمداري را  قبول ندارد و در اين زمينه با هيچ كس  به توافق  نخواهد  رسيد.
در نهايت با نگاهي منصفانه مي‌توان گفت كه سياست‌گريزي مسير كاملا درستي است كه نسل جوان فعلي براي از بين بردن پايستگي سياستمداران كهنسال و پايان كهنه‌گرايي  در پيش‌گرفته  است.
خوب است كه جريان‌هاي كهنه و كهنسال سياست ايران به داستان معروف زير دقت كرده و آن را دوباره مرور كنند تا بيش از اين از نسل جوان جامعه دور نشوند: 
 «در دوران اوج قدرت روم، فرماندهان سپاه روم كه به پيروزي‌هايي چشمگير دست يافته بودند، با نشان دادن غنائم جنگي از ميان شهر رژه مي‌رفتند. فرماندهان رژه‌رونده، حمايل‌هاي آييني مي‌انداختند، تاجي از برگ بو بر سر مي‌گذاشتند، چهره خود را سرخ‌رنگ مي‌كردند، با تختي روان از درون شهر گذرانده مي‌شدند و مورد تشويق، تحسين و بزرگداشت قرار مي‌گرفتند؛ اما در اين مراسم و در تمام روز، سربازي جوان در كنار فرمانده گام برمي‌داشت و پشت سر هم در گوش وي زمزمه مي‌كرد: (Memento mori) يعني فناپذيري‌ات را  از ياد  مبر!»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون