• 1404 چهارشنبه 14 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6182 -
  • 1404 چهارشنبه 14 آبان

چرخه بي‌پايان «نه‌»ها

عباس عبدي

يكي از نشانه‌هاي فرسودگي سياست در ايرانِ امروز، گرفتار شدن آن در چرخه‌اي بي‌پايان از «نه»هاست؛ چرخه‌اي كه به جاي خلق و اصلاح، تنها به انكار و درجا زدن مي‌انجامد. در چنين وضعي، سياست از ميدان عمومي و پويا به محيطي بسيار كوچك و بسته و فاقد خلاقيت عقب مي‌نشيند. اين همان چيزي است كه مي‌توان آن را «سياست در فنجان» ناميد؛ سياستي در مقياس كوچك، خودارجاع و بي‌ارتباط با جريان واقعي جامعه، به‌ويژه با نسل پويا و جريان رو به رشد آن. در سياست در فنجان، هيچ سخني براي گشودگي شنيده نمي‌شود و گفت‌وگو در عمل ممتنع است. اگر هم باشد، صوري و بي‌نتيجه است؛ زيرا گفت‌وگوها از پيش با سوء‌ظن آغاز مي‌شوند، ايده‌ها در نطفه با ترديد و نفي خفه مي‌شوند و هر اصلاحي با طرح عوارض منفي آن - كه بعضا هم واقعيت دارد -از گزينه‌هاي سياسي حذف مي‌شوند. سياست تبديل به بازي «صفر و صد» مي‌شود؛ سياستي براي كسب حداكثر سود، بدون پرداخت هيچ هزينه‌اي؛ سياستي خيالي كه در عالم واقع هيچ‌گاه تحقق نيافته است. اين نوع سياست در واقع محصول ناتواني در پذيرش پيچيدگي‌هاي جامعه است. در چنين فضايي « نه» گفتن ديگر نشانه عقلانيت و آگاهي و رشد نيست، بلكه واكنشي غريزي براي حفظ وضع موجود است. اين «نه‌ها» نه از سر آگاهي كه به علت ترس از تغيير گفته مي‌شوند. گمان مي‌كنند كه با از دست دادن يك چيز، همه ‌چيز را از دست خواهند داد. در عمل براي حفظ يك چيز همه را از دست مي‌دهند. چنين سياستي لجوجانه و مشكل‌پسند است، مانند كساني كه در تصميم‌هاي حياتي زندگي آنقدر بهانه مي‌گيرند تا فرصت از دست برود و روزي كه مي‌خواهند كوتاه بيايند، ديگران آنان را نمي‌پذيرند. بازتاب اين ويژگي در نظام اداري كشور، سياست پشت گوش انداختن مي‌شود و با هر مانعي كار را عقب انداخته و مي‌گويند« حالا ببينيم چي ميشه». در روان‌شناسي و تربيت، تاكيد مي‌شود كه به فرزندان خود نه گفتن را آموزش دهيد و درست هم هست. ولي «نه گفتن آگاهانه» كه بر مبناي شناخت و علم است، نه عادت و غريزه و نه ابزار طرد و نفي دايمي ديگري. كسي كه مهارت چنين نه گفتني را دارد، مي‌تواند ميان خواستن و نخواستن؛ پذيرش و رد و بر پايه شناخت تصميم بگيرد . 

چنين نه گفتني ديوار نمي‌سازد، بلكه افق را روشن مي‌كند. سياستي كه از اين معنا تهي شود، در نهايت به تكرار خود مشغول مي‌ماند؛ مانند آبي راكد در فنجان كه حتي اگر زلال باشد، باز از زندگي خالي است، چه رسد به آنكه گل‌آلود و ناسالم هم باشد. بازگرداندن سياست به جريان واقعي، در گرو آموزش همين نه گفتنِ هوشمند و در پي آن، آري گفتنِ شجاعانه است؛ آري به اصلاح، به تفاهم و به مسووليت در برابر آينده. مصاديق فراواني در تاييد اين ادعا براي وضعيت جاري سياست ايران وجود دارد. تقريبا در همه حوزه‌هاي اصلي جامعه، دروازه‌هاي ورود براي ساختن آينده با «نه»هاي بزرگ بسته شده‌اند. در واقع، نخست به تبعات هر ايده نگاه كرده و بلافاصله ردش مي‌كنند، بي‌آنكه به تبعات وحشتناك ادامه وضع موجود بينديشند. عوارض منفي ادامه وضع موجود را نسيه و احتمالي مي‌پندارند، در برابر، هزينه‌ ايده‌هاي تازه را نقد و قطعي مي‌دانند و برعكس، منافع وضع موجود را نقد و قطعي ولي منافع تغيير را نسيه و احتمالي ارزيابي مي‌كنند. در بهترين حالت معتقدند سيلي نقد به از حلواي نسيه. در نتيجه، هميشه و به ‌صورت پيش‌فرض آماده نه گفتن‌اند. محافظه‌كاري افراطي و ترس از تغيير را در قالب بيش‌برآورد كردن از هزينه‌هاي تحول و كم‌برآورد كردن از هزينه‌هاي ماندن در وضع موجود را توجيه مي‌كنند؛ اينها دو خطاي بزرگ و مانع هر تحولي است. البته اين تحليل خوش‌بينانه است، زيرا در واقع بسياري از آنان بر اساس منافع خود عمل مي‌كنند و تحليل‌هاي محافظه‌كارانه فقط پوششي براي موجه كردن حفظ منافع است.
اصلاحات و تغيير در وضعيت قيمت حامل‌هاي انرژي، رسانه‌ها -به‌ويژه رسانه رسمي- مساله حقوق زنان و پوشش آنان، پرونده هسته‌اي و سياست خارجي، موضوعات آب، آلودگي هوا و محيط زيست، فضاي مجازي، قوانين مدني و كيفري، گزينش‌ها و توسعه نيروهاي داخل قدرت، و نيز دسترسي آزاد به اطلاعات، همه و همه با «نه»هاي بزرگ و بي‌پايان مواجهند. در همه اين موارد، تغييرات به صورت اجباري و بيرون از اراده رسمي و پرهزينه رخ مي‌دهد، بي‌آنكه نفعي از آن حاصل شود. پايان اين راه روشن است: سياستي كه به همه‌ چيز نه مي‌گويد، سرانجام از سوي واقعيت متصلب حذف مي‌شود. نديدن و نشنيدن راه چاره نيست؛ بايد از امروز آموزش «آري گفتن» را آغاز كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون