گردشگران از توسعه پايدار عقب ماندهاند
                        مرجان يشايايي 
                        روستاي فهرج در جنوب شرقي شهر يزد و در 22 كيلومتري جاده بافق - يزد قرار دارد. روستايي است ريشهدار كه قدمت آن به پيش از اسلام ميرسد. روزگاري تاريخي داشته و حكايتهاي مقاومت مردمان آن در سالهاي ورود اعراب به ايران هنوز بر زبان اهالي روستا و راهنماهاي گردشگري جاري است. فهرج در دل كوير واقع شده و مانند همه شهرها و روستاهاي ايران مسجد جامعي دارد كه مركز و چشم شهر و فاخرترين بناي آن است، حمامي و گذرگاهها و كوچههايي مرمت شده و زيبا كه ميتوان در آنها گشت و لذت برد. نمادهايي يگانه نيز دارد مانند نخل عظيمي با چندين پايه كه از قديمالايام تا امروز در ايام عاشورا در مراسمي با عنوان نخلگرداني بر دست عزاداران گردانده ميشود. نخل، نماد عزاداري، حرمتي دارد و هر پايه آن متعلق به خانوادهاي است و نخلكشي ميراثي كه نسل به نسل به ارث ميرسد. ساباطها يا كوچههاي سقفدار كه در بسياري از روستاها و شهرهاي ايران خانهها و محلات را به هم متصل ميكنند، در فهرج هم ديده ميشوند، اما آنچه دستمايه اين يادداشت قرار گرفت، اين بود كه اغلب افراد بدون مطالعه قبلي به سفر آمده بودند و درواقع بار ارايه اطلاعات انگار فقط بر دوش راهنمايان سفر بود. 
 گردشگران جزيي از گردشگري پايدار هستند. آنها علاوه بر در نظر گرفتن ملاحظات اوليهاي مانند تميز نگه داشتن محيطي كه به آن وارد شدهاند و حفظ احترام و سنتهاي جوامع محلي، بايد با آگاهي به محل گردشگري وارد شوند، خود را در پيوند با جوامع محلي ببينند و درواقع با ذهني خام در معرض اطلاعات تاريخي قرار نگيرند. در بهترين حالت، اغلب گردشگران ما اگر حتي با علاقهمندي به اطلاعات راهنما گوش دهند و با بيحوصلگي براي پايان يافتن توضيحات او در و ديوار را تماشا نكنند، معمولا جز عكس يادگار ديگري از سفر با خود ندارند. كمتر كسي قبل از سفر مطالعهاي دارد و ميداند قرار است كجا برود و كمتر از آن، افرادي كه خاطرات و برداشتهاي خود را در دفترچه خاطراتي حفظ ميكنند و انگشتشمار آنها كه خاطرات و نوشتههاي ديگر گردشگران را درباره جايي كه ديدهاند، خوانده باشند. بهطور معمول، گشتي ميزنند و وقتي ميگذرانند و تمام.
به عنوان مثال همه ما در محل متوجه شديم كه فهرج ضمن دارا بودن بسياري از معيارها براي ثبت ميراث ملي، اولين روستايي است كه دسترسي آسان براي افراد داراي معلوليت را فراهم كرده، خصوصياتي دارد كه باعث شده امسال كانديداي ثبت جهاني يونسكو باشد. دستنخوردگي و قدمت و وجود برخي معيارهاي گردشگري پايدار مانند داشتن جاذبههاي فرهنگي و تاريخي و حضور جامعه محلي و برخورداري از زيرساختهاي رفاهي مانند آب و برق و خدمات بهداشتي فضايي در دل كوير پديد آورده كه هم جانتان را صفا ميدهد و هم مايه سربلندي است، يعني ما توانستهايم قدمي ديگر به معيارهاي جهاني گردشگري پايدار كه جاذبههاي فرهنگي و تاريخي و خير و بهرهمندي جوامع بومي و پايداري محيط زيستي را در يك قاب ميبيند، نزديك شويم، اما بايد پرسيد گردشگر ما تا چه اندازه توانسته با معيارهاي توسعه همراه شود؟