به مناسبت انتشار مجموعه پژوهشهاي اجتماعي درباره ايران
درباره اينجا و اكنون
محسن آزموده
چهارمين شماره از مجموعه پژوهشهاي اجتماعي درباره ايران در نشر ني، با عنوان «افيونزدگان» نوشته اصغر ايزدي جيران منتشر شد. اين كتاب عنوان فرعياش «مردمنگاري در جنوب تهران» است، روايتهايي تكاندهنده، سرراست و بيواسطه از زندگي نويسنده در محلههايي فقيرنشين است، در كنار مردماني كه از فقر شديد و عمدتا از اعتياد رنج ميبرند. توصيف از نزديك و همدلانه اصغر ايزدي جيران، استاد مردمشناسي دانشگاه تهران از اين مردمان و شيوه زندگيشان، با توضيحهاي كليشهاي رايج و از دريچه تعبيرهايي رايج چون «آسيبشناسي اجتماعي» فاصله گرفته و تصويري زنده و تا سر حد امكان واقعي و - باز تاكيد ميكنم- تا سر حد امكان بدون پيشداوري از زندگي آنها ارايه ميكند. روايت او از ساكنان دو محله «لب خط» و «دروازه غار» صرفا بر تيرگيها و سياهيها متمركز نشده، او همچنين نكوشيده قصهاي پر آبچشم و سوزناك و به اصطلاح سانتيمانتال از وضعيت اين محلهها و ساكنانش ارايه كند. او همچنين دچار خطاي جزئينگري و نقالي نشده و در كنار عوامل فردي و شخصي و روانشناختي، از تاثير عوامل كلان و سياستگذاريها و برنامهريزيها غافل نشده و كوشيده همهچيز را در كنار هم ببيند. او براي اين شكل بينش، همچنين از ابزارهاي نظري و مفهومي بهره گرفته و جابهجا با فاصله گرفتن از موضوع مورد مشاهده، نظريهورزيها و مفاهيمي را كه براي فهم دقيقتر و درستتر وضعيت به كار ميآيند، به خدمت گرفته است.
براي نمونه او در جايي از كتاب، بعد از شرح زندگي دردبار و سراسر رنج ثريا، زني معتاد كه شوهر معتادش او را عاصي كرده و سرگذشتي سياه را براي ثريا و بچههايش و خودش رقم زده، چنين نتيجهگيري ميكند: «زندگي ثريا... را نظامهاي در هم تنيدهاي از سطح فردي تا بينالمللي خراب كردهاند كه از پايين به بالا عبارتند از: تربيت خانوادگي و خلق و خوي تنبل شوهر كه امور را به خدا حواله ميداد، فرهنگ سنتي ازدواج در سن پايين كه خود او هم آن را در مورد دخترش، كه حتي يك سال كوچكتر از ثريا در زمان ازدواج بود، به اجرا گذاشت، جامعه زندانيان مواد كه شوهرش را كريستالي و قرصي كردند، بازار مواد منطقه رنج در مشهد كه كار در خانه تيمي فروش مواد را به شوهر پيشنهاد داد، مهاجرتهاي غيرقانوني از مرز پاكستان به شرق ايران كه باعث آشنايي خانواده ثريا با خانواده يك بلوچ پاكستاني بدون شناسنامه شد. به اين ترتيب خلق و خوي فردي، فرهنگ محلي ازدواج، فرهنگ نهادي زندان، الگوي بازار مواد و مهاجرتهاي بينالمللي در هم ميپيچند تا «يك زندگي» را پيكربندي كنند.» (ص 78)
درباره اين كتاب و اهميت و ضرورت آن بهتر است همكاران سرويسهاي اجتماعي كه تخصص و آشنايي بيشتري با موضوع دارند، بنويسند و توضيح دهند. من در اين مختصر و با اشاره به اين كتاب خوب و خواندني، ميخواستم به نكته ديگري اشاره كنم و آن قرار گرفتن اين كتاب در مجموعهاي تازه است كه بالاتر به آن اشاره شد. چنان كه اشاره شد، «افيونزدگان» چهارمين شماره از مجموعه «پژوهشهاي اجتماعي درباره ايران» است و سه مجلد قبلي آن عبارتند از: «تشيع، همبستگي و مخاطره هويتگرايي: ادوار اجتماعي فعاليتهاي خيريه نهاد دين» نوشته آرمان ذاكري، «انقلاب در صنعت سيمان» نوشته سارا كريمي و «قشربندي اجتماعي در بلوچستان: از دوره قاجاريه تا پس از انقلاب 1357» نوشته داريوش مباركي.
وجه اشتراك بسيار مهم و قابل توجه همه اين آثار آن است كه از آثار معمول و مرسوم اصطلاحا جامعهشناسي در ايران فاصله ميگيرند و به اينجا و اكنون جامعه ايران ميپردازند، خواه آنها كه نگرشي تاريخي دارند و ميكوشند وضعيت كنوني جامعه را از منظري تاريخي و در زماني مورد بررسي قرار دهند و به معناي دقيق كلمه توضيح دهند كه جامعه يا اجتماع مورد بررسي يا وضعيت اجتماعي مدنظر چگونه چنين شده و خواه آنها كه برشي از لحظههاي حال را برجسته و مورد تحقيق و مداقه قرار ميدهند و به توصيف عميق و گسترده آن ميپردازند.به عبارت ديگر اين كتابها از آثار خستهكننده و پرمدعايي كه بخش عمده آنها به نظريهبازيها و ادعاهاي قلنبهسلنبه اختصاص يافته، متفاوتند، كتابها و مقالاتي كه به زبانهايي زرگري اسم يك كاميون نظريهپرداز و فيلسوف و كتاب را سر هم ميكنند و بعضا در نهايت هيچ توضيح و تبييني از آنچه فيالواقع در جريان است، ارايه نميكنند يا در نهايت نتيجه ميگيرند كه ما درباره اينجا و اكنون هيچ چيز نميتوانيم بگوييم و به قول يكي از جامعهشناسان، لحظه حال را معلق ميكنند و وامينهند، آن هم پشت الفاظي پر طمطراق و عامهپسند مثل زوال و انحطاط و استبداد تاريخي و امتناع و ...
انتشار و ترويج كتابها و آثاري مثل افيونزدگان را بايد به فال نيك گرفت و اميدوار بود كه بخشي از اهالي علوم اجتماعي، اگر نه همه ايشان، دست از سر نظريهها و مفاهيم بر دارند يا به تعبير بهتر آنها را براي توضيح و تبيين اينجا و اكنون به كار گيرند. اين سخن البته به معناي نفي و طرد نظريهورزي يا تامل بر مفاهيم نيست. سخن بر سر انحصار و تورم است. قطعا جامعهشناسي و علوم اجتماعي از رويكردها و رهيافتهاي گوناگون شكل گرفته و همه آنها بايد مورد توجه قرار گيرد. ايدون باد. با اميد.