تصميم شوراي امنيت ملي درست بود
جعفر گلابي
بعد از برگزاري نشست شرمالشيخ و مشاهده وقايع آن معلوم شد كه عدم شركت ايران در اين اجلاس درست بود و در صورت شركت نه تنها تهران منفعتي به دست نميآورد كه برخي برگهاي برنده خود را از دست ميداد.احتمالا موافقان حضور ايران از پروتكلهاي اين اجلاس خبر نداشتهاند و بدون اطلاع از كم وكيف آن به اظهارنظر پرداختهاند. همانطور كه همه مشاهده كردند در كنفرانس مذكور هيچ بحث و تبادل نظري صورت نگرفت و حتي در انتها بيانيهاي هم صادر نشد. جديترين جنبه اين رويداد امضاي طرح رييسجمهور امريكا توسط خود او و ميانجيگران عرب به علاوه تركيه بود كه مبناي حقوقي آن مشخص نيست. در رد و بدل كردن اسناد يك توافق كه دو دوسوي اصلي ماجرا يعني حماس و دولت خودگردان و از طرف ديگر اسراييل حضور نداشتند چه بار حقوقي ميتواند داشته باشد جز اينكه طرفين امضاكننده به عنوان شاهد و ناظر بر مفاد طرح تاكيد كنند؟ در اين صورت و در غياب بحث و گفتوگوهاي جدي حضور ايران چه اثري ميتوانست داشته باشد جز اينكه بدون هيچ امتياز گرفتني بر روند يكجانبه طرحريزي شده از سوي امريكا صحه بگذارد؟ ناظران بهتر ميدانند كه نشست شرمالشيخ يك دورهمي صرف براي خودنمايي آقاي ترامپ و دريافت تعريف و تمجيد از سوي دولتهايي است كه براي همين منظور به صف شده بودند و اغلب آنها نه سخني گفتند و نه نقشي در موضوع داشتند. بر همين اساس رييسجمهور امريكا اجلاس را به محلي براي رفتار خارج از عرف خود تبديل كرد؛ با يكي دست نداد، با ديگري مچ انداخت، از زيبايي همسر سومي تعريف كرد، در وصف چهره خانم نخست وزير ايتاليا زبان گشود و در نهايت سران كشورها در نوبت قرار گرفتند تا يكييكي خدمتش برسند و عكسي بگيرند و دلشاد شوند! خب در چنين شوئي اگر آقاي پزشكيان حضور مييافت چه ميتوانست بكند و چه نفعي را به دست ميآورد؟ در سطحي پايينتر هم كه اصلا به چشم نميآمد و فقط تاييد طرح امريكا را در بر داشت كه با يك بيانيه و حتي ارسال پيام از طريق واسطهها انجام شدني بود كه تا حدودي انجام شد .
اگر واقعا قائلان به شركت ايران حاضرند اعلام كنند كه صرف همين حضور حتي يك تحريم از دهها تحريم را برطرف ميكرد يا يك منفعت عملي به نفع مردم ايران به وجود ميآورد، ميتوان با آنها همراه شد و از سرشكستگي دست دادن با متجاوز به خاك ايران غمض عين كرد. نكته بسيار مهم اين است كه رفع يك خصومت ديرپا كه از كودتاي ۲۸ مرداد آغاز شد و اوجهاي فراوان داشته است مقدمات فراوان ميخواهد كه با شركت در يك نمايش صوري امكانپذير نيست و حتي آغازي بر آن نخواهد بود. ايران با شركت خود در اجلاس مصر تلويحا از تمام حقوق خود يك قدم عقب مينشست و به تاييد محوريت امريكا وادار ميشد. اما كاملا روشن است كه ايران در رويكرد خود در مناسبات جديد منطقه و جهان بايد تغيير و تحول متناسب ايحاد كند ولي اين تغيير به مقدماتي نياز دارد كه هنوز از طرف هيچ كدام از طرفين طرحريزي نشدهاند. امريكا گفته است كه دست خود را به سوي ايران دراز ميكند و ميخواهد با ايران هم به صلح برسد.بسيار خب اين معنا كه با تعارفات جاري ديپلماتيك محقق نميشود.ابتدا امريكا بايد به اين سوال مهم پاسخ بدهد كه ميز مذاكره رفع سوءتفاهمها و رسيدن به توافق تا چه حد امن است و چگونه ميتوان مطمئن شد كه در اثناي مذاكرات دوباره به ايران تجاوز نميشود؟ مهمتر اينكه اگر توافقي صورت گرفت اين توافق چقدر معتبر است و چه تضميني وجود دارد كه دوباره و يكجانبه لغو نشود؟ ايران البته بايد در اين زمينه ابتكار عمل را به دست گيرد و متوجه خطر جنگ سياسي و رسانهاي باشد.در پاسخ به اظهار تمايل واشنگتن به صلح رفتار شعاري و حتي آرماني پاسخگو نيست. چه بسا پشت اين اظهار تمايل تفرقه شديد در داخل باشد كما اينكه برخي چنان شايق به مذاكره با امريكا هستند كه از واقعيتهاي مسلم در همين چند ماه اخير چشمپوشي ميكنند و چه بسا فضايي در كشور ايجاد شود كه گويي امريكا طالب صلح است و ايران لجبازي ميكند و متمايل به تشنج و درگيري است! دستگاه ديپلماسي با تمام توان بايد از انفعال پيش رو پرهيز كند و با طرحهاي كارشناسي شده ميزان جديت امريكا براي رفع تخاصم را مورد ارزيابي قرار دهد و افكار عمومي را نسبت به آن روشن كند. البته در يك روند عادي اين امريكاست كه بايد حسن نيت خود را ثابت و مثلا براي ورود به مذاكرات برخي تحريمها را لغو كند.قطعا در مقابل چنين اقدامي ايران هم گامهاي اعتمادساز را برميدارد كما اينكه در برجام هم صادقانه عمل كرد ولي با بدعهدي طرف مقابل روبهرو شد. در هر حال نكته اساسي آن است كه تصميمگيران كشور در مواجهه با اوضاع پيش آمده برخوردهاي احساسي و شعاري را چاره كار ندانند و مواظب ترفندهاي طرف مقابل باشند.براي رفع تحريمها و خروج كشور از وضعيت سخت كنوني نهايت دقت و هوشمند و حتي فداكاري و گرو گذاشتن آبروها ضرورت دارد. مهمتر از همه مسائل حفظ ايران، معيشت مردم و رونق اقتصادي است و اين همه اگر با صلح امكانپذير است و مقدمهاي در داخل كشور نياز داشته باشد بايد تمهيد شود و به تعويق نيفتد.همانطور كه اميرمومنان در نامه مشهور به مالك اشتر ميفرمايد: هرگز صلحي را كه از جانب دشمن پيشنهاد ميشود، رد مكن؛ چراكه صلح، براي سپاهت آرامش و براي خودت مايه راحتي از همّ و غمها و براي كشورت موجب امنيت است؛ اما در برابر دشمنت پس از صلح، با او هوشيار باش و دورانديشي را به كار گير.