تيم ملي فوتبال ايران پس از شكست دو بر يك مقابل روسيه در دومين ديدار دوستانه خود، امروز به مصاف تيم ناشناخته تانزانيا تيم صدوهفتم جهان ميرود. اين بازي دوستانه در حالي برگزار ميشود كه عملكرد شاگردان قلعهنويي در ديدار با روسيه با انتقادات گستردهاي مواجه شد. بسياري از كارشناسان و هواداران، نمايش تيم را دور از انتظار توصيف كردند. اما حريف بعدي ايران، تيم ملي تانزانيا است؛ تيمي كه اطلاعات چنداني از سطح فني آن در دست نيست و حريف دندانگيري به حساب نميآيد. در خصوص وضعيت اين روزهاي تيم ملي با محمد نصرتي يكي از پيشكسوتان پرسابقه فوتبال ايران، گفتوگويي ترتيب داديم كه حاصل را در زير ميخوانيد.
ارزيابي شما از بازي ايران مقابل روسيه چيست؟
به لحاظ فني خيلي نتوانستيم كنترل بازي را در اختيار داشته باشيم و آنها كنترل بازي را در اختيار داشتند و با هايپرسي كه انجام ميدادند عملا اجازه بازيسازي ما از عقب زمين را گرفته بودند. اگر يك ذره آنها خوششانستر بودند يا در فاز حمله با دقتتر بودند چه بسا نتيجه ديگري رقم ميخورد. تيم ملي ما بعد از چند وقت يك بازي سنگين انجام داد و واقعا در اين بازي تحت فشار قرار گرفت و نقاطضعفمان نسبت به گذشته بيشتر عيان شد.
از نظر شما نقاط ضعف تيم ملي در كدام قسمتهاي زمين است؟
كادر فني و در راسش آقاي قلعهنويي بايد به يك ثبات خيلي خوب در خط دفاعي برسند. عناصر دفاعي و خود دروازهبان. تغيير پستها باعث شده تا بازيكنان كمي در شرح وظايفشان سردرگم شوند. مثلا شجاع چندين سال است كه اكثرا در قلب دفاع و سمت چپ بازي ميكند و در باشگاهش هم همينطور است اما تغيير پست صورت ميدهند يا علي نعمتي در باشگاهش در دفاع مركزي است اما براي اين بازي، دفاع چپ بازي كرد يا رامين رضاييان جلوتر از قبل بازي ميكند. اين جابهجايي بازيكنان و تغيير پست آنها، باعث سردرگرمي آنها ميشود. يك بازي عارف آغاسي با كنعانيزادگان و يك بازي كنعاني با حزباوي و يك بازي آغاسي با حزباوي و... يا يك بازي نيازمند با اين مدافعان و چند وقت هم بود كه بيرانوند نبود. خب اين تغييرات باعث ميشود آن هارموني كم و كمتر شود. در صحنهاي گلي كه خورديم اگر آفسايدگيري را لحاظ كنيم تمام دفاع در يك خط نبودند. عرض دفاعها خيلي باز بود، مثلا نعمتي بايد جمعتر بازي ميكرد و ابرقويي ارتباط كلامي مناسب برقرار ميكرد و مهاجم حريف را ميگرفت.
الان زمان مناسبي براي اين تغييرات و جابهجاييها است؟
حداقل چهار تا پنج تا بازي مناسب تا اولين بازي جام جهاني فرصت داريم و بايد به يك آرايش و تركيب ثابتي برسيم. نهايتا يك تا دو تغيير اما تغييرات زياد است كه باعث عدم هماهنگي ميشود. تغييرات يك بحث است و اينكه بازيكنان در يك پست بازي كنند هم بحث ديگري است. نفرات جلو زياد عيبي ندارد اما نفرات عقب كه بايد كمريسكتر و كماشتباهتر باشند مدام تغيير ميكنند. اين تغييرات آسيب بسياري ميزند. خودم را مثال ميزنم كه در برههاي هم دفاع چپ و هم راست و دفاع وسط بودم؛ در باشگاه دفاع وسط بودم كه نياز به ويژگي فيزيكي خاصي دارد و اگر وزن شما بالا برود با توجه به اينكه بايد با فورواردهاي تنومند رودرو شويد، ايرادي ندارد. چون نياز به هوازي زياد نداري چون زياد نفوذ نميكني اما در تيم ملي وقتي در دفاع چپ و راست بازي ميكني بايد وزن خودت را پايينتر بياوري و چابكتر باشي و هوازي را بيشتر كني. خب اين تغيير پست خيلي آسيب ميزند. بايد به نتيجه برسند و از بازيكناني دعوت كنند كه در همان پستهايي كه در باشگاه بازي ميكنند استفاده شوند. تعامل بين باشگاه و تيم ملي باشد تا آن بازيكن در پست خودش بازي كند و تغيير پست ندهند.
عملكرد بعضي از بازيكناني مثل جهانبخش و خليلزاده كه پاي ثابت حضور در تيم ملي هستند را چطور ديديد؟
درباره جهانبخش اين را بگويم كه ساليان سال براي تيم ملي زحمت كشيده و نميشود انكار كرد اما سوال من از آقاي قلعهنويي اين است كه او با خطايي كه كرد صد در صد اخراج داشت. اما آيا به جاي جهانبخش مثلا نميتوانستند هاشمنژاد را بازي بدهند؟ كسي كه شرايطش خوب است و در شرايط بازي قرار دارد؟ قلعهنويي در كنفرانس مطبوعاتي ميگويد ما كسري طاهري را بازي داديم آخر اين ميشود توهين به شعور مخاطب. 5 دقيقه بازي دادن چه دستاوردي دارد؟حالا دوتا خطا كرد و يك بار هم در آفسايد قرار گرفت! اين دستاورد است؟ بايد كامل او را بازي ميداديد يا حداقل يك نيمه بازي ميكرد تا بگوييم درست است يا بازيكني مثل جهانبخش را بازي ميدهيد كه نه در شرايط تمرين و نه مسابقه است و بعد ميخواهيد ميانگين سني تيم را پايين بياوريد. خب هاشم نژاد يا صيادمنش را بازي ميداديد تا ببينيم شرايطش چطور است. تيم ملي براي مردم است نه شخص خاصي. بايد اينها را ديد و درباره شرايطشان بفهميم. يك نكته ديگر را بگويم. شصت، هفتاد درصد دنيا رشد اصليشان مربوط به بازيكنان است. در چند بازي كه بازيكنانمان آسيب ديدهاند و نيستند عملا برنامه و تاكتيك خاصي نداريم. سردار آزمون و كنعاني زادگان نباشند شرايطمان سخت ميشود.
با اين شرايط ميتوانيم در جام جهاني موفق بشويم؟
در ليگ برتر انگليس كه الگويي براي تمام تيمهاي دنياست نگاه ميكنند كه تيمها چطور به يك سوم دفاعي حريفانحمله ميكنند و همچنين نفوذ به باكس حريف. روسها در چند صحنه خيلي خوب به باكس ما نفوذ كردند كه يك هشدار است. كاري به كيروش ندارم اما كاري كرده بود تا حريفان به يك سوم دفاعي ما نميرسيدند يا به سختي ميرسيدند و بازيكنان را كامل توجيه كرده بود كه دفاع كنيد و ضد حمله بزنيد. اين موضوع را در مغز اينها جا انداخته بود اما الان ببينيد روسها چند بار به باكس ما آمدند و كارهاي تركيبي كردند و نهايتا ضربه آخر بد ميشد يا دفاع ما توپ را دفع ميكرد. وقتي روسها اين طور نفوذ ميكنند تيمهايي مثل اسپانيا و ديگر ابرقدرتها در جام جهاني به راحتي نفوذ ميكنند.
نظر شما درباره مربي ايتاليايي كه قرار است به كادرفني اضافه شود، چيست؟
بايد ديد در چه سطحي است. او با مورينيو هم در فنرباغچه و هم در رم نتيجه نگرفتند. او جوان است و اتفاقا در زمان محروميت مورينيو در رم او خيلي به كنار خط ميآمد. با توجه به سن و سالش كه جوان است اميدوارم با انگيزه زياد كمك كند.
بازي با تانزانيا را چطور ميبينيد؟
هيچ شناختي از اين تيم ندارم! اما همين كه بازيكنان دور هم باشند، خوب است چون ميتوانند بيشتر كنار هم تمرين كنند و به خصوصيات فني و اخلاقي هم بيشتر آشنا شوند. نميگويم بازي با اين تيمها كار بدي است اما بايد رقيبان بهتري را پيدا كنيم. مثلا همين روسيه طوري تيم ملي را تحت فشار گذاشت كه فهميدند چه خبر است! از اين به بعد كار را جدي ميگيرند و درك ميكنند كار به همين آساني نيست كه راحت تيمهايي را شكست داد. بايد بازي را در نظر بگيرند كه اين تفكر نباشد كه فقط ببرند و در رنكينگ صعود كنند بايد با تيمهاي قوي بازي كنند و به رنكينگ فيفا كاري نداشته باشند و خودشان را به خوبي ارزيابي كنند.