ادامه از صفحه اول
لزوم بازنگري در شيوه پذيرش كنكور سراسري (1)
رخوت، سستي و تنبلي و روزمرّگي به هر دليلي به عينه قابل مشاهده است. دانشجويان به صرف پذيرش در دانشگاه اكتفا كرده و كمتر فضاي رقابت و جنب و جوش در بينشان مشاهده ميشود. لذا بيعلت نيست كه وجود درصد قابل توجهي از دانشجويان سنواتي يعني مشروطي و دچار عقبماندگي تحصيلي (گاهي تا يك سوم دانشجويان) و در حقيقت افت تحصيلي فاحش به يكي از معضلات جدي مراكز علمي-دانشگاهي و در يك دهه اخير تبديل شده است[متاسفانه اين افت تحصيلي در مدارس ما نيز به وضوح قابل مشاهده است؛ كه خود يك دغدغه ملي است. مراكز و نهادهاي رسمي، ميانگين نمره نهايي دانشآموزان سراسر كشور در آزمون پايان سال تحصيلي1404-1403 را بين 8 تا 10 اعلان داشتهاند كه خود در تاريخ آموزش و پرورش اين سرزمين بيسابقه بوده و در عين حال جاي تاسف جدي دارد].
حال به نظر ميرسد تنها راهحل براي برونرفت از بحران فعلي، بازنگري جدي و در عين حال عاجل در نحوه پذيرش دانشجو است كه خود البته اهتمام جدي مسوولان امر را در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و سياستگذاران علمي كشور ميطلبد. زيرا پس از دههها يكنواختي در شيوه پذيرش كنكور، يك جراحي جدي ضروري است؛ گرچه البته نميتواند بدون واكنش باشد. جراحي كه نه تنها از ورشكستگي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي جلوگيري خواهد كرد، بلكه مهمتر از آن به تكاپويي علمي و در بين دانشجويان كمك جدي خواهد نمود.
در همين راستا و در ميان انواع پيشنهادات، نوشتار حاضر معتقد است كه شيوه پذيرش كنكور ميبايست از دو مدل اصلي روزانه و نوبت دوم (به اصطلاح شبانه) تنوع يافته و تقريبا سه مدلي شود. بدينترتيب كه حتي دانشجويان نوبت روزانه نيز خود به دو گروه اول و دوم تقسيم شوند؛ با مزاياي متفاوت. تمركز بحث بر دانشجويان روزانه بدان علت است كه يكنواختي مزايا و تسهيلات در دوران تحصيل و در خصوص اين گروه از دانشجويان خود موجب ركود علمي-آموزشي گرديده و هماكنون نياز جدي به ايجاد محركها و انگيزههاي مادي و معنوي و در حقيقت ايجاد فضاي رقابت دارد. بر اساس مدل پيشنهادي به فرض اگر دانشگاهي 40 نفر دانشجوي تاريخ و در مقطع روزانه پذيرش ميكند، آنها را به دو گروه اول و دوم تقسيم نمايد و اين امر با كد رشته مخصوص در دفترچه كنكور درج گردد. هر دو گروه روزانه، از پرداخت شهريه معاف هستند. ليكن صرفا 20 نفر نخست از غذا و خوابگاه بسيار يارانهاي (صبحانه حدود 11، ناهار حدود 17 و شام حدود 22 هزار تومان) بهرهمند شوند. گروه دوم روزانه گرچه در زمينه پرداخت شهريه و به مانند گروه نخست معاف هستند، ليكن در خصوص هزينههاي غذا و اسكان ميبايست به مانند دانشجويان نويت دوم با قيمت تمام شده از اين خدمات بهرهمند شوند. فوائد هزينهاي اين طرح براي دانشگاههاي در حال ورشكستگي قابل اعتناء خواهد بود. نه تنها سطح انتظارات دانشجويان از همان آغاز تنظيم خواهد شد، مهمتر از آن اين امر خود به بوميگزيني كمك خواهد كرد. دانشجويان گروه دوم روزانه عمدتا كمتر نياز به اسكان و غذا خواهند داشت و البته اين امر از بار سنگين مالي دانشگاه و در اين زمينه خواهد كاست.
بعد آموزشي اين پيشنهاد نيز قابل اعتناست و به سادگي نميتوان از كنار آن عبور كرد. از همان آغاز پذيرش كنكور ميتوان در دفترچه پذيرش سنجش كنكور،بندي را منظور كرد كه در آن آمده باشد كه هر يك از دانشجويان گروه دوم روزانه اگر به فرض معدل 17 به بالا را در نيمسال تحصيلي كسب كنند، به گروه نخست روزانه صعود خواهند كرد و از غذا و اسكان بسيار يارانهاي بهرهمند خواهند شد. بالعكس نيز اگر دانشجويان از گروه اول روزانه معدلشان به زير 17 سقوط كند، شامل گروه دوم خواهند شد كه ميبايست با هزينه تمام شده از امكانات رستوران و اسكان دانشگاه استفاده كنند. بيترديد از هماكنون قابل پيشبيني است كه اين تحول در نحوه پذيرش كنكور و در حقيقت ايجاد رقابت سالم بين دانشجويان، بهشدت بر كيفيت آموزشي دانشگاهها تاثير خواهد گذاشت كه خود در نهايت بر رشد علمي كشور كه در سالهاي اخير دچار تنزل شده است، اثرگذار خواهد بود. قطعا با ايجاد اين فضاي رقابتي سالم، دانشجويان تمام سعي و تلاش خود را براي مطالعه و در نتيجه كسب نمره بهتر به كار خواهند بست كه خود در ارتقای رتبه دانشگاهها در سطح ملي و بينالمللي و در نهايت رشد علمي كشور موثر خواهد بود. ضمن آنكه كاهش محسوس هزينههاي سنگين مادي دانشگاهها نيز غير قابل انكار است. در همينجا البته دغدغه تعيين معيار معدل نكته به جايي است كه گروههاي آموزشي ميتوانند در هماهنگي با معاونتهاي آموزشي دانشگاهها به نرم، معيار و در حقيقت عدد قابل قبولي دست يابند.
در خاتمه اين مبحث گرچه ممكن است نسبت به اين پيشنهاد در خصوص تغيير و در حقيقت تنوع در شيوه پذيرش كنكور، انتقاداتي مطرح باشد، ليكن فوائد و مزاياي آن براي رشد آموزشي-علمي كشور و در فضاي نه چندان قابل قبولي كه دههها در آن به سر ميبريم؛ قابل اعتناء و غير قابل عبور خواهد بود. البته پژوهش معتقد است كه پيرامون ابعاد و چگونگي اجراي آن ميبايست با ايجاد كارگروههاي تخصصي در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، بحث و بررسي فراواني صورت پذيرد. ضمن آنكه اجراي اين طرح به صورت پايلوت و در جهت كاستن از معايب و نواقص آن امر ضروري خواهد بود. در هر صورت ترديدي نيست كه نظام آموزش عالي ايران در زمينه نحوه پذيرش دانشجو در راستاي ايجاد شور و نشاط علمي از يكسو و نيز كاستن از فشار سنگين و كمرشكن هزينههاي اداره دانشگاه از ديگر سو نيازمند به تغيير و تحول جدي است.
1- پژوهش از دکتر بهروز ملکي استاد شيمي دانشگاه مازندران در طرح اوليه اين ايده سپاسگزاري مينمايد.
عضو هيات علمي و معاون دانشجويي
دانشگاه مازندران
نقش روابط عمومي در مقابله با فساد
روابط عموميها ميتوانند اخلاق را در جامعه تقويت كرده و حافظ آن در سطح سازمان و جامعه مخاطب خود شوند هرچند اين روزها بسيار مشكل است ولي با شفافيت و زلالسازي و صداقت نسبي و بيان واقعيتها و پرهيز از دروغگويي ميشود اعتماد نسبي براي مخاطبين خود ايجاد كرد. اگر روابط عمومي نتواند براي سازمان خود گزارشهاي تحليلي از بازخورد و نگاه مردم به دست آورد، پنهانكاري و فساد را بيشتر كرده و سازمان خود را به سوي ناكارآمدي بيشتر سوق ميدهد. بايد قبول كنيم روابط عمومي در شرايط حاضر به تنهايي نميتواند بسياري از مشكلات ايجاد شده را درمان كند ولي با اخلاقگرايي و ارتباط بهتر و با ايجاد فرهنگ پاسخگويي و كمك گرفتن از رسانهها نقش موثري براي بهبود شرايط به وجود ميآورد. روابط عمومي جايگاهي است كه ميتواند پنهانكاري و فساد را ترميم كرده و هزينههاي اشتباهات سازمان خود را بسيار كاهش دهد. اتاق فكر و كمك گرفتن از ديدگاه كارشناسان و طرح مشكلات و نگرانيهاي درونسازماني و برونسازماني ابزاري است كه شرايط را براي بهبود فعاليتها آماده ميكند. هيچ مديري، هيچ مسوولي دوست ندارد كه او را به عنوان عامل فساد در سازمان خود بشناسند و قطعا براي مقابله با آن نياز به ابزار لازم براي جلوگيري از فساد ميباشد و روابط عمومي مهمترين اسلحه در دست يك مدير است تا از آن براي بهبود شرايط سازمان خود استفاده كند.
شرايط امروز ايران كه اقتصاد با چالشهاي گستردهاي چون تورم، ركود، رانت، تقلب و پنهانكاري مواجه است، روابط عمومي ميتواند با اتخاذ رويكردي حرفهاي و اخلاقمدار، نقش موثري در شفافيت و اعتمادسازي و اميدآفريني ايفا كند. روابط عمومي نبايد فقط به تبليغات فكر كند. روابط عمومي، نهاد استراتژيك براي ايجاد ارتباط دو سويه ميان مردم و سازمان است كه ميتواند سرمايه اجتماعي را براي سازمان خود به دست آورد. بازسازي اعتماد عمومي، ارايه گزارشهاي تحليلي، ايجاد ساز و كار داخلي، براي شناخت فساد ايجاد شده، شفافسازي تدريجي با برگزاري نشستهاي مختلف داخلي و رسانهاي، راهاندازي سامانههاي پاسخگويي آموزش و آگاهي بخشي براي همكاران و مخاطبين و انعكاس نمونههاي موفق از شفافيت ايجاد شده و الگوسازي براي ساير فعاليتها ميتواند به عنوان يك كاتاليزور، تغيير ايجاد كرده و شفافيت را براي سازمان خود بازسازي كند. با اينگونه فعاليتها روابط عمومي از يك نهاد تشريفاتي و تبليغاتي صرف جدا شده و به عنوان تصميم ساز براي تصميمگيران خود براي مقابله با فساد و بازسازي اعتماد عمومي حركت ميكند. روابط عمومي بايد دانش مديريت افكار عمومي را داشته باشد تا بتواند نقش محوري در كاهش آثار منفي فساد داشته و به ارتباط دو سويه متكي باشد و از ارتباط يكسويه و تبليغات پرهيز كند. تبليغات براي يك سازمان از اهميت بالايي برخوردار است، ولي اگر اين تبليغات بدون ارتباط دو سويه باشد خود ابزاري براي كاهش اعتماد عمومي ميشود. بايد يك روابط عمومي حرفهاي از تبليغات در جهت ايجاد ارتباط بهرهمند شود و آن هم نياز به شناخت افكار مخاطبين و نگرش آنها دارد. فساد و پنهانكاري تنها يك معضل اقتصادي نيست بلكه پيامدهاي سنگين و عميقي بر فرهنگ عمومي، اخلاق اجتماعي و باور مردم دارد. انتقادها را بجا يا نابجا بايد پذيرا باشيم و از آن بهره مناسب گرفته و به جاي مقابله با انتقاد، تشكر كنيم و در مقابل آن ايستادگي نكنيم. با پذيرش انتقاد راه را براي بهبود فعاليتها بازتر و از نگاه و نگرش مخاطبين در مورد فعاليتهاي خود آگاه ميشويم. روابط عمومي در شرايط امروزي در صورتي ميتواند از سطح تشريفات اداري جدا شده و جايگاه واقعي خود را به دست آورد كه ابزارهاي شفافيت و اميدآفرين را در دست داشته و اعتماد عمومي را افزايش دهد و اگر جز اين باشد هزينه فساد و پنهانكاري بيشتر شده و سازمان را به سوي شكست ميكشاند. اگر امروز سازمانهاي ما از روابط عمومي استفاده ميكنند و نامي از روابط عمومي را در سازمان خود به وجود آوردهاند، بايد نقش روابط عمومي را كاملا شناخته و درك كنند و براي تغييرات مثبت و بازسازي سرمايه اجتماعي و بهبود برند خود از آن بهرهمند شوند. خوشبختانه امروز رياستجمهوري و سازمان استخدامي كشور به اهميت اين نقش بيشتر پي برده و برنامههاي بسيار ارزشمندي براي يك روابط عمومي حرفهاي تدوين كردهاند كه بايد اجرايي شود و سازمانهاي خصوصي هم بايد با نقش روابط عمومي بيشتر آشنا شوند. علم و دانش و تجربه بشري ثابت كرده است كه پيروزي و بهرهوري در صداقت و راستي است. دروغ، مخالفت با هنجار اجتماعي و فساد، نظم و سامان زندگي را به هم ميريزد. چه زيبا و خردمندانه فردوسي بزرگ ما را راهنمايي ميكند:
كه گفتار تلخ است با راستي/ ببندد به تلخي در كاستي/ خردمند را شاد و نزديك دار/ جهان بر بدانديش تاريك دار/ همه راستي كز از راستي / بپيچد سر از كژي و كاستي روابط عمومي
آموزش كودكان براي فرداي بهتر سرزمين
در اين راه، همكاري با ديگر دستگاهها، گروههاي تاثيرگذار همچون آموزگاران، فرهنگيان و فعالان محيط زيست و رسانهها در جهت ارايه محتواي آموزشي، از جمله اقدامات مستمر اين سازمان محسوب ميشود.
اميدواريم تعاملات مثبت شكل گرفته با نهادهاي مسوول در حوزه آموزش و فرهنگسازي كشور از جمله آموزش و پرورش، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، صداوسيما و ساير بخشهاي مرتبط، زمينهساز تحول اثربخش و موفقيتهاي بيشتر در زمينه آموزش محيط زيستي كودكان باشد، چراكه پايداري و فرداي بهتر اين مرز و بوم در گرو تربيت نسلي آشنا و آگاه به اصول حفاظت محيط زيست است.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست