• 1404 سه‌شنبه 8 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6151 -
  • 1404 سه‌شنبه 8 مهر

نگرشي به نخستين جشنواره «باج‌نيوز»

سرطان پنهان رسانه به روايت كاريكاتور

اين رويداد با هدف ايجاد آگاهي در مورد ابعاد اجتماعي و فرهنگي پديده «باج‌نيوز» به تازگي در خانه هنرمندان ايران برگزار شد

حسين نوروزي

 در روزگار ما كه گردش اطلاعات با شتابي سرسام‌آور در شبكه‌هاي اجتماعي، خبرگزاري‌ها و رسانه‌هاي رسمي و غيررسمي جريان دارد، پديده‌اي تازه در قامت يك زهر خاموش پا به ميدان گذاشته است؛ پديده‌اي كه نه تنها حقيقت را مي‌پوشاند، بلكه باج مي‌گيرد تا خبر را جهت بدهد. اين پديده كه ما از آن با عنوان «باج‌نيوز» ياد مي‌كنيم، مانند يك سرطان پنهان در رگ‌هاي رسانه‌اي كشور نفوذ كرده و اعتماد عمومي را از درون مي‌خورد. باج‌نيوز محصول همزيستي نادرست رسانه، منفعت‌طلبي و فساد ساختاري است. در نگاه نخست، شايد شبيه شايعه و خبر جعلي به نظر برسد، اما تفاوت آن در همين «باج‌خواهي» است: خبري كه نه صرفا براي فريب افكار عمومي، بلكه براي معامله پشت پرده و گرفتن امتياز منتشر يا سانسور مي‌شود. اين همان نقطه‌اي است كه اخلاق رسانه‌اي فرو مي‌ريزد و رسانه به جاي چشم ناظر جامعه، به دكان معامله و فشار بدل مي‌شود. در چنين فضايي كاريكاتور به عنوان يكي از قديمي‌ترين و نافذترين ابزارهاي نقد اجتماعي، نقشي تازه پيدا مي‌كند. كاريكاتور فقط تصوير نيست، روايت فشرده‌اي است كه مي‌تواند پرده از چهره پنهان باج‌نيوز بردارد، كنايه بزند و افشاگري كند. وقتي واژه‌ها آلوده مي‌شوند، تصوير پاك مي‌ماند و ضربه‌اش كاري‌تر است. جشنواره‌هاي كاريكاتور، در ايران و جهان نشان داده‌اند كه چگونه مي‌توانند با قدرت طنز و اغراق، افكار عمومي را بيدار كنند و مخاطب را متوجه بيماري‌هاي پنهان جامعه سازند. امروز بيش از هر زمان ديگري، برگزاري يك جشنواره مستقل و پرقدرت درباره «باج‌نيوز» ضرورت دارد. در چنين جشنواره‌اي، كاريكاتوريست‌ها مي‌توانند بدون لكنت و هراس، ماهيت باج‌نيوز را به تصوير بكشند، شبكه‌هاي فساد رسانه‌اي را نشان دهند و در قالب طنز تصويري، نقش واكسن اجتماعي را بازي كنند. رسانه‌هاي آلوده به باج، چون زالو بر جان اعتماد عمومي افتاده‌اند. باج‌نيوز اگر در نطفه افشا نشود، مي‌تواند همچون سرطان در بدن جامعه تكثير شود، نهادهاي دموكراتيك را تضعيف كند و آزادي بيان را به گروگان بگيرد. مقابله با اين پديده تنها با قانون و آيين‌نامه ممكن نيست؛ فرهنگ عمومي بايد در برابر آن حساس شود و افكار عمومي نسبت به آن ايمني پيدا كند. كاريكاتور و هنرهاي تجسمي، به سبب زبان جهاني و مستقيمشان، اين توان را دارند كه چنين حساسيتي را در مردم بيدار كنند. در ايران، سابقه استفاده از كاريكاتور براي نقد سياسي و اجتماعي طولاني است؛ از نشريات مشروطه تا مطبوعات دهه‌هاي اخير، كاريكاتور به عنوان زبان اعتراض بي‌واسطه عمل كرده است. حالا زمان آن رسيده كه اين زبان اعتراضي بر پديده تازه «باج‌نيوز» تمركز كند. كاريكاتوريست در اين ميدان بايد نه تنها هنرمند بلكه پژوهشگر باشد؛ بايد شبكه منافع پنهان را بشناسد، مكانيسم‌هاي باج‌گيري خبري را بفهمد و آن را به زبان تصوير ترجمه كند. قدرت اين نوع آثار در صداقتشان است؛ صداقتي كه هيچ باجي آن را نمي‌خرد. در كنار اين، روزنامه‌ها و رسانه‌هاي سالم بايد از چنين حركت‌هايي حمايت كنند، كاريكاتوريست‌ها را تنها نگذارند و ميدان را به رسانه‌هاي آلوده نسپارند. بايد مخاطب را آگاه كرد كه هر خبري كه مي‌بيند، ممكن است محصول معامله‌اي پشت پرده باشد. بايد به او آموخت كه پرسشگري كند، منبع بخواهد و فريب ظاهر شيك خبر را نخورد. جشنواره كاريكاتور عليه باج‌نيوز مي‌تواند با جمع‌آوري آثار از سراسر كشور، يك بانك تصويري از فساد رسانه‌اي بسازد؛ بانكي كه هم سند تاريخي باشد و هم ابزار آموزش. اين جشنواره مي‌تواند بخش‌هاي آموزشي داشته باشد، كارگاه‌هايي براي جوانان برگزار كند تا ياد بگيرند چگونه با طنز تصويري در برابر دروغ و باج‌خواهي رسانه‌اي بايستند. در چنين روندي، هنر به رسالت اصلي خود بازمي‌گردد: آگاهي‌بخشي، نقد قدرت و دفاع از حقيقت. رسانه سالم، هنرمند مستقل و مخاطب هوشيار سه ضلع مثلثي هستند كه مي‌تواند باج‌نيوز را محاصره كند. اگر هر كدام از اين اضلاع ضعف داشته باشد، باج‌نيوز فرصت رشد پيدا مي‌كند. تجربه كشورهاي ديگر نشان مي‌دهد كه در برابر فساد رسانه‌اي، شفافيت و افشاگري بهترين سلاح است؛ افشاگري‌اي كه وقتي با تصوير همراه مي‌شود، ضربه‌اش دوچندان است. ما بايد به جاي انفعال، به سمت كنشگري برويم. كاريكاتوريست‌ها بايد بدانند كه هر تصويرشان مي‌تواند مانند تيري در تاريكي باشد كه هيولاي پنهان را آشكار مي‌كند. اين مسووليت سنگين اما افتخارآميز است. امروز در ايران، ما در آستانه شكل‌گيري يك جنبش تازه هنري هستيم؛ جنبشي كه كاريكاتور را از قالب سرگرمي بيرون مي‌آورد و به آن نقش واكسن اجتماعي عليه باج‌نيوز مي‌دهد. اين جنبش مي‌تواند الگويي براي ديگر كشورها هم باشد. رسانه‌ها اگر مي‌خواهند اعتماد عمومي را بازسازي كنند، بايد نخست از خود آغاز كنند؛ بايد شفاف باشند، بايد منافعشان را آشكار كنند و باج‌نيوز را از درون خود طرد كنند. بدون اين اصلاح دروني، هيچ جشنواره و كاريكاتوري نمي‌تواند معجزه كند. اما هنر مي‌تواند آغازگر باشد؛ مي‌تواند تلنگر بزند، بحث بسازد و افكار عمومي را به حركت درآورد. اين همان چيزي است كه ما به آن نياز داريم: هنري كه بيدار كند، رسانه‌اي كه پاسخگو باشد و مخاطبي كه چشم بسته نماند. باج‌نيوز پديده‌اي تازه است، اما اگر امروز درباره‌اش حرف نزنيم و تصويرش نكنيم، فردا ديگر دير خواهد بود. پس بايد اكنون اقدام كرد، اكنون افشا كرد و اكنون مقاومت كرد. اين مقاله و اين فراخوان براي جشنواره كاريكاتور عليه باج‌نيوز تلاشي در همين راستاست؛ تلاشي براي اينكه هنرمند، روزنامه‌نگار و شهروند در كنار هم بايستند و اين سرطان پنهان را از رگ‌هاي رسانه بيرون بكشند. تنها در اين صورت است كه رسانه دوباره مي‌تواند نقش اصلي‌اش را بازي كند: آينه حقيقت و زبان مردم بودن، نه ابزار 
باج‌خواهي و پنهانكاري.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون