زنان و اقتصاد غيررسمي؛ نسل ناپيدا و بحرانهاي مالي
از منظر اجتماعي، اين وضعيت پيامدهاي گستردهاي دارد. خانوادهها و جوامع كوچك كه زنان بخش اصلي نيروي كار و پشتيبان اقتصادي آنها هستند، به دليل عدم شناسايي و حمايت رسمي، در معرض آسيبهاي اقتصادي و رواني قرار ميگيرند. ناديده گرفته شدن اين زنان در سياستهاي اقتصادي و اجتماعي، ميتواند نابرابريها را افزايش داده و ثبات اجتماعي را تهديد كند.
مثالهاي واقعي
ميتوان نمونههايي از زنان فعال در اقتصاد غيررسمي را مرور كرد:
-فاطمه، ۳۵ ساله از كرج، روزانه در خانه خود توليد صنايع دستي انجام ميدهد و آن را در شبكههاي اجتماعي ميفروشد. درآمد او تنها براي پوشش بخشي از هزينههاي زندگي كافي است و هيچ بيمه يا حمايت قانوني دريافت نميكند.
-مريم، ۴۰ ساله، در محلهاي در اصفهان به فروش مواد غذايي خانگي ميپردازد. او با فشارهاي بهداشتي و مالي مواجه است و امكان توسعه كسب و كار خود را ندارد، چراكه قوانين موجود حمايت نميكنند و دسترسي به بازارهاي رسمي محدود است.
اين نمونهها تنها بخش كوچكي از ميليونها زن ايراني است كه هر روز تلاش ميكنند خانوادهها و جامعه را سرپا نگه دارند.
ضرورت سياستگذاري و حمايت اجتماعي
كارشناسان بر اين باورند كه شناسايي و حمايت از زنان در اقتصاد غيررسمي نه تنها يك ضرورت اخلاقي، بلكه يك الزام استراتژيك براي تابآوري اقتصادي و اجتماعي ايران است. سياستگذاريهاي موثر ميتواند شامل موارد زير باشد:
1- دسترسي به تسهيلات مالي و خرد: اعطاي وامهاي كوچك و تسهيلات حمايتي براي گسترش فعاليتهاي اقتصادي زنان.
2- آموزش و مهارتافزايي: برگزاري دورههاي آموزشي براي بهبود كيفيت توليد، بازاريابي و مديريت كسب و كار.
3- شناسايي قانوني و حمايت اجتماعي: ثبت فعاليتهاي اقتصادي زنان، بيمه و دسترسي به شبكههاي حمايتي براي كاهش آسيبهاي اقتصادي و اجتماعي.
4- ايجاد شبكههاي محلي و حمايتي: فراهم كردن فضاهاي مشاركتي، بازارچههاي محلي و انجمنهاي حمايتي براي تقويت سرمايه اجتماعي و همكاري بين زنان.
پيامدهاي بلندمدت
ناديده گرفتن نقش زنان در اقتصاد غيررسمي ميتواند نسلهاي آينده را تحتتاثير قرار دهد. كاهش امنيت اقتصادي، محدوديت دسترسي به منابع و فشارهاي اجتماعي ممكن است باعث افزايش نابرابري و كاهش فرصتهاي رشد اجتماعي شود.
در مقابل، حمايت از اين زنان و ارتقاي نقش آنها در اقتصاد رسمي و اجتماعي، ميتواند نه تنها زندگي فردي و خانوادگي آنها را بهبود بخشد، بلكه به ثبات اجتماعي و توسعه پايدار كشور كمك كند.
سخن پاياني
داستان زنان فعال در اقتصاد غيررسمي، داستان تابآوري، خلاقيت و تلاش خاموش است. جامعه و سياستگذاران بايد اين تلاشها را به رسميت بشناسند، نابرابريها را كاهش دهند و ابزارهايي فراهم كنند تا زنان و خانوادههايشان بتوانند نه تنها زندگي روزمره خود را مديريت كنند، بلكه به رشد و شكوفايي دست يابند.
بدون توجه به اين نسل ناپيدا، بخش عظيمي از پتانسيل انساني و اقتصادي ايران به هدر ميرود و چالشهاي اجتماعي آينده، پيچيدهتر و عميقتر خواهد شد.