باشگاه، مهمترين فضاي شهر مدرن
بهروز مرباغي
شهر بايد جاها و فضاهايي براي گذران اوقات فراغت داشته باشد. اين فضاها ميتوانند پارك، سينما، تئاتر يا بازار باشد. اما يكي از مهمترين فضاهاي شهر مدرن «باشگاه» است. چرا؟ دليلش در تعريف كاربري اين فضاست. دو تا پرسش اوليه ميتواند پاسخ را تعريف كند:
چه فعاليتهايي در يك باشگاه اتفاق ميافتد؟ فرق باشگاه با مثلا سينما در چيست؟ از همين جا شروع ميكنيم. باشگاه يعني يك خانواده اجتماعي. باشگاه «عضو» دارد. اعضا از امكانات آن استفاده ميكنند. هر كسي نميتواند وارد آن شود و از فضاها و فعاليتهايش استفاده كند. پس، شما وقتي عضو يك باشگاه ميشويد، در حقيقت، عضويت در يك خانواده اجتماعي را دريافت ميكنيد. انگار گروهي از خويشان هستيد كه گاه، به مناسبت يا بيمناسبت، به باشگاه ميرويد و با دوستان و خويشان اجتماعي خود ساعاتي را ميگذرانيد. اما باشگاه يعني چه؟ متاسفانه در ميهن ما اين عنوان لوث شده. مثلا باشگاه «ورزشي/فرهنگي» داريم ولي هيچ يك از هواداران آن نه وارد فضاي باشگاه ميشوند نه ارتباطي با هم دارند. وظيفه هواداران هورا كشيدن و كري خواندن است و وظيفه «باشگاه» تامين حقوق و مزاياي مدير و دستمزد بازيكنان! اين باشگاه نيست. يك بنگاه اقتصادي است.
باشگاه از اجتماع ارادي و شخصي افراد بر گرد يك مفهوم يا هدف فرهنگي، اجتماعي يا مثلا ورزشي تشكيل ميشود. اين اجتماع در پي يك فراخوان نيست، تدريجي و پلكاني است. يك مثال را با هم مرور كنيم: حدود سي سال پيش يك معمار در نقطهاي از اين عالم خاكي، به يكي، دو دوست معمارش زنگ ميزند و از آنها براي ديداري و صرف قهوه و چاي در دفترش دعوت ميكند. اعلام ميكند فقط ديدار است و گپي و قهوهاي. در آن ديدار، مطرح ميشود هفته بعد هم دوباره دور هم بنشينيم و گپي بزنيم و بهتر است فلانيها هم دعوت شوند، چند وقتي است همديگر را نديدهايم و اينچنين نشستهاي هفتگي و دوستانه چند معمار و شهرساز تبديل ميشود به تشكلي بزرگ و منسجم به نام ديدهبان شهر.
به مرور، اين مجموعه صاحب فضا و مكان متعلق به خودش ميشود و تبديل به پاتوق بخشي از جامعه فرهنگي ميشود. هميشه بوفه و كافهاش به راه است، هميشه فيلمي در سينماي كوچكش بر اكران است، هميشه در يكي، دو سالن كنفرانساش نشستي برقرار است و هميشه به صورت مرتب بولتن خبري مجموعه منتشر ميشود. به اين ترتيب يك «نهاد» فرهنگي زاده ميشود كه به صورت كاملا ارادي و داوطلبانه توسط شماري از افراد درست شده كه هم هزينه و هم درآمد احتمالي آن متعلق به اعضاست. درهاي ساختمان اين مجموعه كه در آستانه «باشگاه شدن» است هميشه به روي اعضا باز است و اعضا ميتوانند از امكانات آن بهرهمند شوند. شهر به چنين فضاهايي نياز دارد. اين را در روزهاي ملتهب بيشتر حس ميكنيم.
معمار و مدرس دانشگاه