هزارتوي ورزش زنان
زهرا محمودوند
مسائل مربوط به زنان از مواردي چندوجهي است كه در هر كشوري فارغ از توسعهيافته و توسعهنيافته، غربي و شرقي يا شمال و جنوب بودن، با شدت و ضعفهاي متفاوت نمود دارد.
برابري ظاهري حقوق زنان درنهايت باعث شرايط نامتوازن در زمينههاي مختلف شده است. يكي از اين زمينهها ورزش است؛ ورزشي كه علاوه بر خلق معجزه در ابعاد مختلف زندگي در عصر حاضر تبديل به ابزار مهمي در ديپلماسي شده است و به تبع آن ورزش زنان.
در سالهاي اخير نهادهاي بينالمللي تاكيد فراواني بر عدالت جنسيتي در ورزش زنان دارند و كمكم اين تاكيد جاي خود را به اجبار خواهد داد. اما عدالت جنسيتي در ورزش ايران در كجاي مسير قرار دارد؟ شايد نهادينه شدن توانمند بودن زنان در ورزش، مسير را براي تحقق عدالت جنسيتي در ورزش ايران فراهم كند. اما به راستي هنوز ساره جوانمرديها، هاجر صفرزادهها، فرشته كريميها و دهها ستاره ورزشي ديگر باور به توانمندي زنان را ايجاد نكردهاند؟ زهرا نعمتي ستارهاي در دنياي تيراندازي با كمان كه سالها توجه جهان را به خود جلب كرد و حالا سكاندار تيم ملي است نگاهها را در داخل كشور به سوي ورزش زنان نكشانده است؟ چند ناهيد كياني در سراسر جهان داريم كه ناهيد ما در ايران به چشم نميآيد؟ امروز ايران بانو بيش از هر زمان ديگري به ورزش زنان نياز دارد. بله درست خوانديد ورزش زنان كه سالها مورد بيمهري واقع شده است حالا ميتواند نقطه وصلي باشد ميان فرزندان افتخارآفرين و وطن. امروز كه در وطن زنان توانمند در عرصه ورزش كم نداريم، از مديريت در ورزش گرفته تا داوران مطرح و مربيان كاربلد، وقت آن رسيده كه درهاي رسانه ملي با عدالت به روي ورزش زنان گشوده شود، هر چند تا به امروز هم ميدان را خوب خالي كردهايم اما به جاي گفتن «ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است» پناه ميبرم به كلام هوشنگ ابتهاج: من بارها به سوي تو باز آمدم ولي هر بار دير بود!