موضوع فلسطين و جاي خالي ميكيس تئودوراكيس
محمود فاضلي
ديدگاههاي ميكيس تئودوراكيس، سياستمدار و موسيقيدان برجسته يوناني كه در 2 سپتامبر 2021 در 96 سالگي درگذشت همچنان از سوي رسانههاي گروهي مورد توجه قرار ميگيرد. تئودوراكيس، آهنگساز محبوب يوناني با موسيقي پرشور و زندگي سرشار از مبارزه سياسياش تحسين جهانيان را برانگيخت و الهامبخش ميليونها نفر در داخل كشور بود. دوران پربار موسيقي تئودوراكيس كه از ۱۷ سالگي آغاز شد، مجموعهاي بسيار متنوع از آثار را به همراه داشت كه از سمفونيهاي غمانگيز و سرودي براي سازمان آزاديبخش فلسطين گرفته تا برنامههاي تلويزيوني پرطرفدار و موسيقي فيلمهاي مختلف را شامل ميشد. اما اين مرد بلندقامت با كت و شلوار كارگري مخصوص، صداي گرفته و موهاي موجدار، از سوي يونانيها به خاطر مخالفت سرسختانهاش با رژيمهاي پس از جنگ كه او را آزار و اذيت و موسيقياش را غيرقانوني اعلام ميكردند، به ياد آورده ميشود.
تئودوراكيس آهنگسازي افسانهاي بود و در مقاومت يونان (۱۹۴۱-۱۹۴۴) در طول جنگ جهاني دوم فعال بود. ارتباط تئودوراكيس با سياست در سال ۱۹۴۳ در آتن آغاز شد و با كار موسيقي او ارتباط نزديكي داشت. او عضو ارتش آزاديبخش خلق يونان (ELAS) شاخه نظامي جبهه آزاديبخش ملي چپگرا (EAM) شد كه در طول جنگ جهاني دوم در برابر نيروهاي محور در يونان مقاومت ميكرد. تئودوراكيس پس از بازگشت از پاريس كه از قتل «گريگوريس لمبراكيس» فعال سياسي و ضدفاشيست يوناني، توسط افراطگرايان راست افراطي در سال ۱۹۶۳ خشمگين بود، گروه «جوانان دموكراتيك لمبراكيس» را تشكيل داد و در سال ۱۹۶۴ از هيات چپ دموكراتيك متحد به پارلمان يونان انتخاب شد. در اين زمان، آهنگسازيهاي او بر اساس اشعار، انقلابي فرهنگي در كشور ايجاد كرد.
وقتي حكومت نظامي در سال ۱۹۶۷ در يونان به قدرت رسيد، تئودوراكيس به زندگي مخفي روي آورد و جبهه ميهني را تشكيل داد. در واكنش، حكومت نظامي يونان آثار او را ممنوع و تئودوراكيس را دستگير و زنداني كرد. در سال ۱۹۶۸، حكومت نظامي او را در اردوگاه كار اجباري «اوروپوس» زنداني كرد. در نتيجه ضرب و شتم و شكنجه شديد، تئودوراكيس دچار شكستگي اندام، مشكلات تنفسي و ساير جراحات شد كه تا آخر عمر سلامت او را تحت تاثير قرار داد. به بيمارستان رواني منتقل شد و مورد اعدامهاي ساختگي قرار گرفت.
با اين حال، فشارهاي بينالمللي توسط هنرمندان و سياستمداران مشهور افزايش يافت و مقامات نظامي يونان را مجبور كرد تا در سال ۱۹۷۰ به آنها اجازه خروج از كشور را بدهند. در دوران تبعيد (۱۹۷۰-۱۹۷۴)، ميكيس سفرهاي زيادي براي مبارزه عليه حكومت نظامي وقت يونان انجام داد. با وجود سختيها، او توانست خود را به عنوان يك موسيقيدان تاثيرگذار تثبيت كند.
آثار تئودوراكيس به دليل ديدگاهها و فعاليتهاي سياسياش سانسور شد. او بيشتر عمر خود را با چپهاي يونان همراه بود و چندين بار به نمايندگي از چپ يونان وارد پارلمان شد. او در اين دوره با بسياري از رهبران كشورهاي در حال توسعه، از جمله سالوادور آلنده، جمال عبدالناصر، تيتو، اولاف پالمه و ياسر عرفات ملاقات كرد. او آهنگهاي سياسي ساخت و در سراسر جهان اجرا كرد تا افكار عمومي بينالمللي را عليه حكومت نظامي يونان برانگيزد. او پس از سقوط ديكتاتوري در۱۹۷۴، به يونان بازگشت و دوباره در سياست يونان فعال شد و با حزب كمونيست يونان (KKE) همكاري نزديكي داشت. در سالهاي ۱۹۸۱ و ۱۹۸۹ با حمايت حزب راستگراي نئودوكراسي (ND) دوباره به پارلمان يونان راه يافت. او همچنين در كابينه «كنستانتينوس ميتسوتاكيس» (۱۹۹۰-۱۹۹۲) به عنوان وزير خدمت كرد.
او زندگياش وقف موسيقي، هنر، ايدههاي آزادي، عدالت، برابري و همبستگي اجتماعي شد. او موسيقياي نوشت كه با تحولات تاريخي و اجتماعي يونان در سالهاي پس از جنگ در هم تنيد، موسيقياي كه در دورههاي تاريكتر تاريخ معاصر، دلگرمي، تسلي، اعتراض و حمايت فراهم ميكرد. تئودوراكيس كه در سالهاي پاياني عمرش خستگيناپذير بود، به همكاري با هنرمندان نوظهور و آهنگسازي از جمله موسيقي مراسم افتتاحيه المپيك بارسلونا در سال ۱۹۹۲ ادامه داد.
او با صداي بلند، بمباران يوگسلاوي (سابق) به رهبري ناتو در سال ۱۹۹۹ و تجاوز امريكا به عراق را مورد انتقاد قرار داد. همچنين بهطور گسترده براي دوستي، صلح و وحدت يونان و تركيه در جزيره قبرس كه از نظر قومي تقسيم شده بود، مبارزه كرد. او در آخرين سالهاي زندگي خود، از دولت چپگراي وقت يونان به دليل بدهي وام از صندوق بينالمللي پول (IMF) انتقاد كرد.
ميكيس در طول زندگي خود، مخالف سرسخت اشغال فلسطين توسط اسراييل باقي ماند و به ساخت سرود ملي فلسطين كمك كرد. اين موسيقيدان همچنين به خاطر مخالفتش با اشغال كرانه باختري و غزه توسط اسراييل شناخته ميشود.
او در تجمعات حمايت از كشور فلسطين، عليه جنگ امريكا و متحدانش در عراق و در مخالفت با توافق براي پايان دادن به اختلاف بر سر نام بين يونان و مقدونيه شمالي سخنراني كرد. مدافعانش او را به عنوان يك متحدكننده ميديدند كه مايل به اتخاذ تصميمات جسورانه براي تلاش جهت التيام اختلافات سياسي تلخ و ديرينه كشور بود كه بسياري از آنها ريشه در جنگ سرد داشتند. همانطور كه جهان آهنگهاي زورباي يوناني را به ياد ميآورد، آزادگان جهان حمايت او از فلسطينيها در مبارزهشان عليه اشغال اسراييل را نيز فراموش نميكنند. هميشه نماد بينالمللي مقاومت در جهان بود. او به راهحل دودولتي اعتقاد داشت و در اجراهاي خود چفيه فلسطيني را به عنوان ابراز همبستگي و غرور به دوش ميكشيد.
او چند سالي است كه از صحنه سياسي كشورش غايب است تا زبان به انتقاد همراهي بيسابقه دولت راستگراي كنوني يونان با حاكمان اسراييل در حوادث خونبار غزه بگشايد. البته همفكران چپ او در يونان اين مسووليت را با برپايي اعتراضات گوناگون و انتقادات تند از حزب حاكم يونان به دوش كشيده و بارها تاكيد كردهاند حوادث غزه جنگي است كه قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي و دولتهاي سرمايهداري درگير در منازعه خاورميانه و حاميان آشكار اسراييل همچون امريكا، انگليس، فرانسه و آلمان راه انداختهاند.