روزبه دلاور
تيم ملي واليبال جوانان ايران با نمايشي مقتدرانه و درخشان بر بام جهان ايستاد و براي سومين بار در تاريخ، عنوان قهرماني رقابتهاي جهاني را از آن خود كرد. مليپوشان شايسته كشورمان در ديدار فينال، با غلبه سه بر يك بر تيم قدرتمند ايتاليا، حريف ديرينه خود، جام قهرماني را بالاي سر بردند و افتخاري بزرگ براي ورزش ايران به ارمغان آوردند. اين قهرماني نه تنها نشاندهنده استعدادهاي بينظير واليبال ايران در ردههاي پايه است، بلكه نويدبخش آيندهاي روشن براي تيم ملي بزرگسالان خواهد بود. در پي اين موفقيت بزرگ و تاريخي با غلامرضا مومني مقدم، سرمربي موفق تيم ملي به گفتوگو نشستيم. مومنيمقدم ضمن ابراز خرسندي از عملكرد شاگردانش به يكي از دغدغههاي اصلي اين قهرمانان جوان اشاره كرد. او ابراز اميدواري كرد كه با تمهيدات لازم، مسير پيشرفت اين ستارههاي آيندهساز كشور هموار شده و با عفو سربازي از توقف در اوج و عقبماندن در مسير حرفهاي خود جلوگيري شود تا اين سرمايههاي ملي بتوانند با تمام توان به افتخارآفريني ادامه بدهند. در ادامه چكيدهاي از گفتوگوي اختصاصي «اعتماد » با مومنيمقدم را ميخوانيد.
از حال و هواي خود پس از كسب رسيدن به اين موفقيت بگوييد.
اول از هرچيزي، خدا را شكر ميكنم كه بنده و كادرفني و بازيكنان مورد عنايتش قرار گرفتيم و با اقتدار قهرمان جهان شديم. ما ايتاليا را در فينال شكست داديم كه ديگر حرفي براي گفتن باقي نماند. خيلي خوشحال هستم كه نتيجه و مزد زحمات ۵، ۶ماهه كه از دهم فروردينماه شروع كرده بوديم تا روز مسابقات را گرفتيم. بچهها سختيهاي زيادي كشيدند و توانستيم به آن هدفگذاري كه تنها هدفمان هم، همين قهرماني در جهان بود، برسيم. ويديو صحبتهايم هست كه از ابتدا گفتيم براي قهرماني بجنگيم و ذهنيت برنده را به بچهها انتقال داديم كه فقط و فقط براي قهرماني بجنگيم. مطمئنا براي قهرماني بايد سختي كشيد و با توجه به برنامهاي كه داشتيم، واقعا بچهها تلاش كردند و روزي هشت ساعت تمرين ميكردند و مزدش را در فينال گرفتند و قهرمان شدند.
از روند آمادهسازي تيم بگوييد. چه زماني كار را شروع كرديد و اردوها چطور بود؟
اگر بخواهيم دقيق حساب كنيم از همان بازيهاي آسيايي كه سال پيش برگزار شد و بچهها قهرمان شدند. از پانزدهم فروردينماه، استارت تمرينات ما براي قهرماني جهان بود كه از ۱۲۰ تا ۱۳۰ بازيكن در كل كشور بهعلاوه بچههايي كه در مسابقات آسيايي بودند، دعوت كرديم و بعد از برگزاري 8 تا اردوي 15 روزه نفرات برتر را مشخص كرديم. ما در سختترين شرايط، حتي در شرايط جنگ هم، تمرينات را رها نكرديم و بچهها را خانه نفرستاديم. حتي وقتي در سه روز اول جنگ، كسي در تهران نمانده بود اما ما در حال تمرين بوديم. در شرايط سخت، به خاطر رسيدن به هدفمان، پا پس نكشيديم. خدا را شكر ميكنم كه تمام زحماتمان به ثمر نشست تا براي لحظه دل مردم عزيزمان را شاد كنيم كه بزرگترين هديه براي ما بود.
در زمان جنگ چطور توانستيد بچهها را به لحاظ روحي آماده نگه داريد؟
خب در دو، سه روز اول كه اردويمان در تهران بود، خانواده بچهها نگران بودند. بچهها از لحاظ روحي رواني واقعا شرايط خوبي نداشتند و حتي گريه ميكردند! چون شرايط خيلي سخت بود. با توجه به اينكه، چارهاي نداشتيم و ميخواستيم تمريناتمان را ادامه دهيم و براي همين تيم را به شهرستان نور برديم و در آنجا ادامه داديم. تنها تيمي كه در اين شرايط تمرين ميكرد، فكر ميكنم تيم ملي جوانان بود و همه تيمها و فدراسيونها تعطيل كرده بودند اما به واسطه هدفي كه داشتيم، به هيچ عنوان تمرينات را تعطيل نكرديم و خدا را شكر با مدالي خوشرنگ و افتخار براي كشورمان به اتمام رسيد.
مهمترين عامل موفقيت تيم ملي در مسابقات چي بود؟
تمرين، تمرين، سختكوشي، همدلي، اعتماد به نفس بالا و هدفي كه داشتيم. مهمترين عامل هم همدلي كه بين كادر و بازيكنان بود و تمرينات سختي كه پشت سرگذاشتيم. همان مثال معروف نابرده رنج، گنج ميسر نميشود. بچهها واقعا رنج كشيدند تا توانستند گنج كه همان مدال طلاي جهاني بود را به دست بياورند.
قبلا دو بار در فينال ايتالياييها را شكست داده بوديم. اين موضوع به لحاظ روحي و رواني تاثيري روي بچهها نداشت؟
صد در صد تاثير داشت. در رده جوانان تيم ما رنك يك دنيا است و همه دنيا يك نگاه ويژه به تيمملي جوانان ما دارند. ما به همين دليل محكوم بوديمكه در دوره آمادهسازي طوري تمرين كنيم كه حداقل از عنوان قهرماني دفاع كنيم و اجازه نداديم كه اين نگاه خوب را ساير تيمها از ما بردارند. هرچه جلوتر ميرفتيم، احترام بيشتر ميشد به واليبال ما و در روز فينال هم با تيم بسيار خوب ايتاليا كه بيشكست آمده بود و ميخواست قهرمان شود تا انتقام دو سال پيش را هم بگيرند بازي كرديم. آنها سِت اول را هم بردند اما با تغيير سيستم و تنوع تاكتيك و جابهجايي كه داشتيم، توانستيم در نهايت سه بريك برنده شديم. مخصوصا ست آخر كه انتقامي بود. ما ست اول را به ۱۵ باختيم اما در آن ست به 14 برنده شديم كه نشان ميدهد هم سرمايه خوبي داريم و هم واليبال ما روي غيرت و تعصب خيلي حساب ميكند. كلا مردم ما مردمي هستند كه پا پس نميكشند و خوشحالم در اين شرايط بسيار سخت اقتصادي و سياسي و حتي شرايط جنگي، توانستيم لبخندي روي لب مردم عزيزمان بياوريم.
جوانهاي ما چه برتري نسبت به رقبا دارند كه اينطور نتيجه ميگيرند؟
فقط خوب كار كردن و تلاش زياد است و همين طور دوري از حاشيه باعث ميشود كه ميتوانيم بر آنها غلبه كنيم. بچهها را دور از مسائل حاشيهاي، چه مالي و چه غير واليبالي دور نگه داريم. استراحت و تغذيه و همهچيز بچهها در اردوها زيرنظر ما قرار دارد كه بايد از فدراسيون هم به خاطر حمايتهايشان تشكر كنم.
وضعيت بچههاي تيمبه لحاظ مالي چطور است؟
همه از خانوادههاي زحمتكشيده هستند. البته من هيچوقت شغل پدر بچهها را نميپرسم اما اردوها سعي ميكنيم هم البسه، هم تغذيه و رفت و آمد بچهها را مديريت كنيم.
بچههايي در تيم ملي داريم كه مشكل تغذيه دارند؟
بله، خيليهايشان همين وضعيت را دارند. از قشر زحمتكش هستند، چون اگر نبودند اصلا نميتوانستند شرايط اردويي را تحمل كنند.
چه جايزهاي براي تيم در نظر گرفتند؟
از وزارت ورزش و فدراسيون به استقبال آمدند اما هنوز خبري نيست! فقط منتظر هستيم مثل دوره قبل كه بچهها قهرمانجهان شدند و مورد عنايت رهبري قرار گرفتند از سربازي معاف شوند تا دو سال از عمرشان در شرايط سربازي نباشد و بتوانيم سرمايهمان را به سمت تيمملي بزرگسالان سوق بدهيم و همچنان افتخار كسب كنند.
براي اينكه اين بچهها را به بزرگسالان برسانيم بايد چه كار كرد؟
مديريت فدراسيون است. از اينجا به بعد دست آنها است كه قطعا برنامه دارند. من تصميمي نگرفتم براي آينده اما ماموريت من تا همين امروز بود كه تمام شد.