ابهام در پرونده قتل يك مرد
پرونده قتل مردي كه با قاچاق ۲۰۰ كيلو مرفين گره خورده بود، حالا با قاچاق اشياي عتيقه ارتباط پيدا كرده و دوباره به جريان افتاده است. اواسط سال ۹۹ گزارش كشف جسد مردي در اطراف شهريار به پليس اعلام شد. بررسيهاي اوليه نشان ميداد كه مقتول با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده است. در جريان تحقيقات بعدي مشخص شد مقتول احتمالا از قاچاقچيان حرفهاي مواد مخدر بوده و در زمان قتل حدود دويست كيلوگرم مواد مخدر همراهش بوده كه ناپديد شده است. برادر مقتول به پليس گفت: «چند ساعت پيش از آنكه تلفن برادرم خاموش شود، او به من پيامكي داد كه در آن نوشته بود با خسرو قرار دارم و اگر خبري از من نشد در جريان باش كه ممكن است او بلايي سرم آورده باشد.» با ضميمه اين پيامك به پرونده، ماموران سراغ خسرو رفتند تا او را دستگير كنند، اما وقتي به خانه او رفتند دريافتند كه خسرو از مدتي قبل خانهاش را تخليه كرده و به مكان نامعلومي رفته است. در حالي كه تلاش براي دستگيري تنها مظنون پرونده ادامه داشت، ماموران در سال ۱۴۰۲ خسرو را رديابي و بازداشت كردند. متهم در جريان بازجوييها منكر اتهام قتل شد و ادعا كرد نقشي در ماجرا نداشته است.
تحقيقات نشان ميداد خسرو در چهار سالي كه متواري بوده وضعيت مالي خوبي پيدا كرده و اين احتمال مطرح بود كه او از فروش مواد مخدر مقتول به اين ثروت رسيده باشد. همچنين سيمكارت متهم در زمان قتل در همان محل آنتندهي داشت. با تكميل تحقيقات متهم در دادگاه كيفري شهريار پاي ميز محاكمه ايستاد و به قصاص محكوم شد. بعد از صدور اين حكم متهم اعتراض كرد و پرونده به ديوان عالي كشور رفت. قضات ديوان به خاطر برخي نواقص در پرونده حكم را نقض كردند و پرونده براي رسيدگي به شعبه ۱۳ دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در ابتداي اين جلسه اولياي دم درخواست قصاص كردند.
پس از آن متهم به جايگاه رفت و با رد اتهام قتل گفت: «از دو سال قبل كه دستگير شدم در همه مراحل بازجويي تاكيد كردم كه نقشي در ماجرا نداشتم. حالا هم همين را ميگويم.» قاضي از متهم پرسيد: طبق گزارش پليس، تلفن همراه شما در نزديكي محل كشف جسد آنتندهي داشته در اين باره چه دفاعي داريد؟ متهم جواب داد: آن روز براي انجام كاري از شهرستان به شهريار رفته بودم و از آن محل رد ميشدم اين دليل نميشود كه چون از آنجا رد شدم پس قاتلم. قاضي پرسيد: چطور در اين چهار سال آنقدر پولدار شدي؟
متهم پاسخ داد: كار كردم. از خريد و فروش ماشين و موتور تا دلالي. من با تلاش خودم توانستم وضعيت ماليام را سر و سامان دهم و از مواد مخدر همراه مقتول هم خبري ندارم. اصلا نميدانستم كه او به قتل رسيده هنوز هم از اينكه متهم به قتل هستم در تعجبم. هر چند حكم بر برائت متهم صادر شد، اما با اعتراض اولياي دم پرونده به ديوان عالي كشور فرستاده شد. مداركي كه اولياي دم به قضات ديوان عالي كشور ارايه دادند، نشان داد مقتول درگير يك شيء زيرخاكي بوده و خسرو كه خريدار آن بوده براي مقتول پيام فرستاده كه اگر زيرخاكي را نياوري خريدار اصلي آن حسابت را ميرسد. همچنين مشخص شد خسرو يك زن صيغهاي داشته و به خواهر او ۳۰۰ ميليون تومان پول داده است و به نظر ميرسد ناشي از فروش زيرخاكي باشد.
به اين ترتيب ديوان عالي كشور حكم برائت را نقض كرد و پرونده با مدارك جديد به شعبه ۱۳ بازگردانده شد و متهم به زودي پاي ميز محاكمه ميرود.