سنت بنیانگذار در مورد آتشبس و خاتمه جنگ(۱۱)
احمد مازنی
زیر پوست جنگ
در ادامه بحث از بیاعتمادی امام خمینی(ره) نسبت به ابرقدرتها و اکثر حکومتهای منطقه و به صورت ویژه حکومت بعث عراق به چند نمونه از روایات مقامات حکومت بعث در این مورد اشاره میشود. اظهارات صلاح عمر العلی، عضو شورای رهبری انقلاب و عضو کابینه دولت بعث، سفیر عراق در سويیس و سازمان ملل، در ادوار مختلف در گفتوگو با برنامه «شاهد علی العصر» شبکه الجزیره خواندنی است؛ گوشهای از این گفتوگو را در این یادداشت ملاحظه می کنید. وی در پاسخ به این سوال که کدام کشورها این جنگ را از نظر مالی تامین و تشویق کردند خصوصا که تو در سازمان ملل حضور داشتی؟ گفت: یکی از موارد بسیار عجیب و نادر تاریخی این است که وقتی صدام [با کنار زدن البکر] قدرت را در دست گرفت و مدت کوتاهی بعد جنگ را به راه انداخت، در این زمان رقابت شدیدی بین بلوک غرب و بلوک کمونیستی [شرق] بر سر دوستی با صدام به راه افتاد و رقابت شدیدی برای کمک به او و پشتیبانی برای رفع همه احتیاجات نظامی و غیرنظامیاش به وجود آمد. حتی یک کشور را هم در این بین استثنا نمیکنم، به صورت کامل، چه اروپایی و چه امریکایی، از صدام حمایت و او را با پول، سلاح و همه امکانات پشتیبانی کردند؛ شوروی هم همینطور و این واقعا یک مساله نادر و عجیب تاریخی است که صدام در این نقطه از تاریخ دو قطب جهانی را [در حمایت از خود] به نقطه اشتراک رسانده بود؛ امریکا و اروپا [همراه] با شوروی.
و البته همینها از ایران هم حمایت میکردند.
جواب: بله، از ایران هم حمایت میکردند، درست است، ولی حقیقتا نه به این حجم. باید دقیق باشیم. از ایران برای رسیدن به چند هدف تاکتیکی حمایت میکردند. آنها خیلی اصرار داشتند که جنگ تا بیشترین زمان ممکن طول بکشد تا دو کشور ویران شوند. وقتی میدیدند که برتری صدام ملموس شده است، در یک حد معین و محدودی از ایرانیها حمایت میکردند.
تازه آن هم نه همه کشورها [در حالی که همه کشورها بدون استثنا از صدام حمایت میکردند] این صحیح است. [با توجه به آنچه] اسناد و اطلاعات منتشر شدهشان نشان داد، [مثل] ماجرای موسوم به «ایران گیت» و غیره، بله، درست است.
٭ آیا برخی کشورها به عنوان واسطه رسیدن سلاح به عراق عمل میکردند؟
جواب: بگذار این [مطلب مهم] را برایت بگویم. همه کشورهای عربی به استثنای سوریه، همهشان از صدام حمایت میکردند یا به صورت مستقیم یا به صورت غیرمستقیم. ولی کشوری که در این زمینه از همه فعالتر بود، مصر بود، در دوره ريیسجمهور «انور سادات».
٭یعنی با وجود اینکه صدام به دلیل سفر سادات به اسرايیل و امضای معاهده «کمپ دیوید» به او بد و بیراه میگفت، در پشت پرده چیز دیگری جریان داشت؟
جواب: بله، همینطور بود. دقیقا همینطور بود ولی بعد از شروع جنگ، ماجرا تغییر کرد و روابط با سادات از سر گرفته شد و اصلا ارتباط طور دیگری شد. در دوره سادات یک افسر عالیرتبه عراقی با درجه سرلشکری به واشنگتن فرستاده و در سفارت مصر مشغول به کار شد. ماموریت او فقط این بود که نیازهای عراق از سلاحهای امریکایی را پیگیری کند. حکومت عراق درخواستهایش را از طریق این شخص مطرح میکرد و از آنجا که قوانین امریکا اجازه نمیداد به دو کشوری که در حال جنگ با یکدیگر هستند به صورت رسمی سلاح فروخته شود، لذا این درخواستها و فهرست نیازهای تسلیحاتی به اسم ارتش مصر ارائه و سپس خریداری میشد و به مصر میآمد و از مصر به طور مخفیانه به دست صدام میرسید. البته در حقیقت مخفیانه نبود با اطلاع امریکاییها صورت میگرفت.
٭ آماری از میزان اموالی که عراق در این جنگ 8 ساله برای خرید سلاح هزینه کرد، داری؟
جواب: بگذار برایت چیزی بگویم، چون این مساله از مسائل خیلی مهم است، زیرا نوع تفکر صدام و راه و روش نادر و عجیبش نشان میدهد، او به یکی از واردکنندگان سلاح از کشور آفریقای جنوبی تبدیل شد.
٭ که در آن دوره تحت رژیم آپارتاید و تبعيض نژادی بود.
جواب: بله، صدام از طریق امریکا هيات هایی را برای خرید سلاح به آفریقای جنوبی میفرستاد. صنایع نظامی آفریقای جنوبی، در برخی محصولات از جمله توپ، خیلی خوب بود. بنابراین صدام اینها را از آفریقای جنوبی میخرید. این گفتوگو گوشهای از رفتار حکومتهای شرق و غرب در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است.
صلاح العلی راوی دیدار مهم ابراهیم یزدی، وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران با صدام در حاشیه کنفرانس عدم تعهد در هاواناست که تصریح میکند در حالی که نماینده ایران صادقانه در پی حل و فصل مسائل فیمابین بود، اما صدام وضعیت داخلی ایران را فرصتی تاریخی و استثنایی برای حمله و رسیدن به هدفهایش میدانست و حدود یکسال بعد از این ملاقات به حریم ایران حمله کرد.
ادامه دارد...