زندانيان عقيدتي و سياسي و وفاق پس از جنگ!
ابراهيم اميني
ازجمله موارد مورد تأكيد سران مملكت اعم از سران قوا، سران نظامي و امنيتي و همچنين عقلاي جناحهاي مختلف درون حاكميت پس از جنگ 12 روزه و در شرايطي كه كشور كماكان در حال حفظ آرايش نظامي خود براي مقابله با خطرات احتمالي پيش رو هست، صحبت از حفظ وفاق، همدلي و اتحادي است كه زير سايه جنگ به وجود آمد. در دوران جنگ 12 روزه، مردمان ما فارغ از مواضع سياسي خود و فارغ از اينكه ذيل عنوان موافق يا مخالف نظام مستقر قرار ميگيرند، يكصدا و واحد از تماميت ارضي كشور از نام نامي «ايران» دفاع كردند و وحدتي ستودني و تاريخي را از خود نشان دادند. شايد بتوان مخالفت قاطع زندانيان سياسي با جنگافروزي نتانياهو و حمايت آنان از ايران را در روزهاي جنگ ۱۲ روزه، نمادي زيبا و تاريخي از دفاع همهجانبه ايرانيان از تماميت كشور در برابر دشمن متجاوز دانست. از سوي ديگر، همچنان كه مسوولان قوه قضاييه نيز بارها بيان داشتهاند، در زمان حمله رژيم اسراييل به زندان اوين، در حالي كه بسياري از زندانيان امكان فرار از زندان را داشتند و چه بسا در آن روز كسي تصور نميكرد كمتر از 24 ساعت ديگر جنگ به اتمام برسد و طبيعتا در صورت تداوم جنگ امكان يافتن زندانيان فراري به حداقل ميرسيد، اما زندانياني كه امكان كمك به ديگران داشتند، ماندند و كمك به مجروحان ازجمله مقامات و نگهبانان زندان را بر فرار ترجيح دادند. از سويي نبايد از ياد برد كه جنگ 12 روزه، هنوز تمام نشده. آنچه تمام شده، تبادل آتش ميان طرفين درگيري است. تلاشهاي بيوقفه ديپلماتيك طرفين و تهيه تداركات لازم براي حمله يا دفاع بعدي در جريان است. بيم فعالسازي مكانيزم ماشه و بازگشت تحريمهاي حداكثري بينالمللي وجود دارد، تنش آبي بخش گستردهای از كشور را در بر گرفته و چه بسا بخش مهمي از پايتخت را در هفتههاي پيش رو با بيآبيهاي طولاني روبهرو سازد، فعاليت اقتصادي هنوز حتي به شرايط قبل از جنگ برنگشته و اخبار خوشي از وضعيت تعديل نيرو در بنگاههاي اقتصادي به گوش نميرسد. قطعي آب و برق، فعاليت شهركهاي صنعتي و بنگاههاي توليدي را با اختلال جدي مواجه ساخته است و مقامات نظامي و امنيتي خطر جنگ را هنوز آنچنان دور نميپندارند.
در چنين شرايطي، بيگمان تصور و خواست گروه عمدهاي از مردم اين است كه از ميراث گرانبهاي وحدت و همدلي ايجاد شده در زمانه جنگ 12 روزه و روزهاي پس از آن، آنچنان كه حتي در عزاداري ايام محرم نيز شاهد بوديم، به نيكي پاسداري شود. لذا در چنين شرايطي نياز به وحدت، انسجام و همدلي و از همه مهمتر، كاشتن بذر اميد و ساختن آينده روشن براي فرداي ايرانمان و گذر از اين روزهاي سخت و دشوار بالاترين و بحقترين خواسته ممكن است، سخن از آزادي بيقيد و شرط زندانيان سياسي و رفع كامل حصر محصورين چه بسا در قالب عفو عمومي، نهتنها خواستهاي گزاف نيست، بلكه به نظر در شرايط موجود، خواستهاي حداقلي و معقولترين حركت ممكني است كه تحقق آن از سوي زمامداران انتظار ميرود. در شرايط فعلي، آزادي زندانيان سياسي نه تنها پيامآور وحدت و همدلي، بلكه نويدبخش ورود به عصر جديدي از تحول در نظام حكمراني است كه آزادي عقيده و بيان هر ايران دوست مشفقي، ولو داراي زاويه فكري و تفاوت در نگاه با حاكميت در آن محترم و پذيرفته شده است. نبايد از ياد برد كه بخش قابل توجهي از وضع ناخوشايندي كه در حوزه ناترازي انرژي و كمبود آب و مصائب تأمين آن، قطعي گسترده برق و هدررفت بالاي انرژي و منابع در زمان توليد و عرضه انرژي كشور با آن روبهرو هستيم، ناشي از بيمهريها و تنگنظريهايي است كه برخي از جوانان نخبه و انديشمند ما را از عرصه تصميمسازي و تصميمگيري خارج ساخته و چه بسا در موارد بسياري باعث خروج اين نخبگان از كشور و مهاجرت به ديگر كشورها شده است. در نتيجه به نظر ميرسد حتي عبور از بحرانهاي حوزه انرژي و پيدا کردن راهحلي براي آن نيز بدون تغيير نگاه در حوزههايي نظير آزادي بيان و آزادي پس از بيان، حذف گزينشها براي اشتغال در دواير دولتي و تصدي مناصب اداري و اجرايي و همچنين از سر راه برداشتن نگاههاي تنگنظرانه به حوزه حجاب كه منجر به خروج بخش قابل توجهي از زنان و دختران متخصص از امكان مشاركت در ساخت و آباداني كشور شده، ميسر نخواهد شد. لذا نظر به آنچه بيان شد، صحبت از آزادي زندانيان سياسي، صرفا منتج به خروج اين زندانيان از بندهاي زندان نخواهد شد، بلكه گشودن مسير جديدي است كه مشاركت حداكثري شهروندان متخصص فارغ از عقايد سياسي و اجتماعي ايشان در ساخت ايراني آباد و متحد و شكستناپذير را رقم خواهد زد. باشد كه كاسبان تحريم و جنگ و دلسردسازان مردم، بينديشند و اين بار، مانع تحقق چنين اقدام مباركي نشوند.