گزارش «اعتماد» از نمايشگاه «به گزارش زنان» در موزه هنرهاي معاصر - بخش دوم و پاياني
فراخواندن نامهايي از دل تاريخ
در اين نمايشگاه پس از سالها آثار هنرمنداني چون فرنگيس آري گيتي نوين، شهين حنانه، نازي عطري و زهرا رهنورد در معرض ديد عموم قرار گرفته است
مريم آموسا
بخش نخست اين گزارش، چهارشنبه هفته گذشته منتشر شد؛ در اينجا بخش دوم آن را ميخوانيد.
نمايشگاه «به گزارش زنان» فرصتي را فراهم كرد تا آثار برخي زنان هنرمند پس از سالها دوري از مجامع هنري، بار ديگر در معرض ديد عموم قرار بگيرد. از اين نامها يكي زهره كاظمي يا همان زهرا رهنورد است؛ كسي كه خبرساز شدنش در ساير حوزهها در یک و نیم دهه گذشته بر هنرمند بودن او در افكار عمومي سايه انداخته بود. او در چهار دهه گذشته در تمام مناسبتهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي از نام زهرا رهنورد براي خود استفاده كرده بود، اما گويي برگزاركنندگان نمايشگاه كه دو اثر از او را در مهمترين مركز تجسمي كشور ارائه كردند، تصميم گرفتند همان نام رسمي او را به كار بگيرند. اين از غرايب روزگار است كه كسي در عرصهاي رسمي و حقوقي با نام مستعار شناخته شود و در عرصه هنر نام رسمياش را به كار بگيريم! به هر حال نمايش دو اثر از او پس از 16 سال دوري تاريخي از آوردگاههاي هنري، گيریم با نامي كه كمتر او را به آن ميشناسند، بارقهاي از اميد را در دل علاقهمندان و مخاطبان هنرهاي تجسمي و دوستداران او به وجود آورد.
از اينها كه بگذريم، همچنان نقدهايي به نمايشگاه «به گزارش زنان» وارد است. در گزارش به مرور به اين موارد خواهم پرداخت.
شايد برگزاركنندگان نمايشگاه در گام نخست تصور ميكردند با برپايي نمايشگاههايي خارج از موزه ميتوانند بخشي از بار ضعفهاي نمايشگاه «به گزارش زنان» و عملكرد مديران پيشين موزه و سياستهاي معاونت هنري براي خريد آثار هنرمندان تجسمي را بكاهند، اما گويي در عمل چنين اتفاقي رقم نخورد و برپايي نمايشگاههاي خارج از موزه نتوانست جاي خالي بسياري از نامها را پر كند و بسياري از هنرمنداني كه آثارشان در گالريها به نمايش درآمد و مديران گالريها اين آثار را يا از مجموعه خود يا مجموعهداران انتخاب كرده بودند حتي به خالقان اين آثار اطلاع نداده بودند.
از جمله مواردي كه برگزاركنندگان نمايشگاه در نشست خبري مطرح كردند، نداشتن فضاي كافي موزه هنرهاي معاصر تهران براي نمايش آثار بيشتر بود. اما اگر سري به موزه اين روزها بزنيد، متوجه ميشويد كه اتفاقا در موزه ديوار خالي كم نبوده و ميشد تعداد آثار بيشتري را براي نمايش انتخاب كرد و در معرض ديد علاقهمندان گذاشت. حتي اگر موزه هنرهاي معاصر تهران آثار اين هنرمندان را در اختيار نداشت، ميتوانست اين آثار را از خود هنرمندان يا مجموعههاي ديگري تامين كند تا شاهد حضور زنان هنرمند مهم روزگارمان در اين نمايشگاه باشيم. نامهايي كه اتفاقا در دهههاي اخير نه تنها در گالريها، بلكه در حراجيهاي بينالمللي نيز نام ايران را بر سر زبان انداختهاند؛ نامهايي چون بيتا وكيلي، سميرا عليخانزاده، پرستو فروهر و... .
البته در اين ميان ضرورت اين وجود داشت كه فضايي براي نمايش مجموعهداران زن همچون ليلي گلستان نيز در موزه فراهم ميشد، چون در دل يك نمايشگاه فرصتي را فراهم ميكرد كه به آثار هنرمندان زن از منظري ديگر نگريست.
در سومين گالري موزه كه به منظره نگاري اختصاص داده شده مجموعه از 15 اثر از منيژه ميرعمادي، منصوره حسيني، بهجت صدر، فريده لاشايي، پريوش گنجي، فرنگيس آري، مينا نوري، الهه عروضي بصيري، ايران درودي، گيتي نوين، شهين حنانه به نمايش درآمده و بيانيه هنري اين بخش توسط هليا دارابي نوشته شده؛ دارابي در اين بيانيه به اهميت و سهم منظره نگاري در تاريخ هنر تاكيد كرده است و منظره نگاري را فرصت يگانهاي براي هنرمند تلقي كرده تا ضمن فراهم شدن مجالي براي خلق زيباييها، فرصتي هم براي تفسيرآن فراهم كند.
اگر با نگاهي اجمالي بر آثاري كه در اين گالري روي ديوار رفته نگاه كنيم به وضوح با اين موضوع روبهرو ميشويم كه هنرمندان حاضر در اين بخش هر يك رويكرد هر يك نسبت مناظري كه مورد توجهشان قرار گرفته، متفاوت است و هر يك از تكنيك متفاوتي براي خلق اثرشان بهره گرفتهاند و تنوع در شيوه منظره نگاري مشهود است.
نخستين اثري كه در سالن شماره سه روي ديوار رفته نقاشي از منيژه ميرعمادي با عنوان كوير است. اين اثر كه حال و هوايي كاملا ايراني دارد حتي اگر عنواني هم نداشت كويرهاي ايران را به ياد بيننده ميانداخت. اين اثر كه در ابعاد 200 در 175 سانتيمتر خلق شده، گويي گستره وسيع كويرهاي ايران را به خاطر بيننده ميآورد. اگر چه نقاش، اين اثر را در يك لته خلق كرده، اما خود بوم را به چهار بخش تقسيم كرده و در هر بخش گويي گوشهاي از كوير را به تصوير كشيده. نقاش همچنين با توجه به زيست و بوم شناور ماسههاي كويري، به خوبي توانسته اين حس سيالت و رواني را به متن اثرش فرا بخواند.
دومين اثر اين بخش نقاشي رنگ روغني با عنوان گلهاي داوودي از منصوره حسيني است. گلها و منظره از مهمترين بخش آثار اين هنرمند به شمار ميروند، گويي رنگهاي تند و همنشيني آنها در كنار هم به خوبي توانستهاند حس و حال اين هنرمند نوگراي ايران را در اثر نقش بزنند.
پس از آن با دو اثر بهجت صدر روبهرو ميشويم؛ بيشك بهجت صدر و منصوره حسيني از مهمترين و نخستين زنان نوگراي ايران به شمار ميروند كه اتفاقا پيش از حضور رسمي ايران در بينال ونيز توانستهاند در اين رويداد مهم بينالمللي شركت كنند و نگاههاي جهاني را متوجه هنرمندان مدرنيست ايراني كنند.
در اين بخش دو اثر بهجت صدر كه يكي از آن نقاشي بدون عنواني كه تصويري از چهار كنده درخت است به نمايش درآمده صدر اين اثر را با تكنيك رنگ روغن خلق كرده. به كارگيري رنگهاي سرد و مات و سايههاي متعددي كه در اين اثر به وجود آورده موجب شده تا اثر منحصر به فردي خلق كند و اين اثر را نهتنها بدل به يكي از شاخصترين آثار اين بخش، بلكه نمايشگاه نيز بدل كند.
اثر ديگر صدر يك كلاژ عكس است و اتفاقا ويژگي كه درباره اثر پيش درباره آن سخن رفت در اين اثر مشهود است. صدر در اين اثر در وسط تصوير يك پنجره در وسط دريا گذاشته و با اين پنجره من بيننده را به جهاني پر راز و رمز فراسوي موجهاي غلتان فراميخواند.
فريده لاشايي با دو نقاشي بدون عنوان كه با تكنيك رنگ روغن خلق شده در اين بخش حضور دارد. اين دو نقاشي تصويري انتزاعي از درخت هستند. درختها و رويكرد انتزاعي و شاعرانه به اين سوژه از ويژگيهاي بارز آثار اين نقاش به شمار ميروند.
پريوش گنجي ديگر هنرمندي است كه با يك آب مركب نقاشي در اين نمايشگاه حضور دارد.
در اين بخش همچنين يك منظره اكسپرسيونيستي از فرنگيس آري، دو چاپ ليتوگرافي از مينا نوري، يك نقاشي اكروليك روي بوم از الهه عروضي بصيري كه تصويري از پل است به نمايش گذاشته شده. همچنين دو نقاشي از ايران درودي كه با تكنيك رنگ روغن روي بوم خلق شده در معرض ديد قرار گرفته است. يك دسته گل نرگس كه با تكنيك رنگ روغن روي بوم خلق شده اثري از گيتي نوين است، نقاش، گرافيست، مجسمه ساز و نگارگر برجستهاي كه اتفاقا در عرصه بينالمللي شناخته شده اما براي نخستين بار است كه اثري از اين هنرمند در موزه هنرهاي معاصر به نمايش گذاشته ميشود.
شهين حنانه آخرين هنرمندي است كه اثري با تكنيك آبرنگ روي مقوا از او در اين سالن به نمايش درآمده است.
همچنين در اين سالن مجموعهاي از كتابها آثار زنان هنرمند در ويتريني به نمايش گذاشته است. اغلب اين كتابها به دليل برپايي نمايشگاه انفرادي اين هنرمندان در موزه منتشر شدهاند.
در گالري شماره چهار كه به آثار انتزاعي اختصاص داده شده و بيانيه آن توسط حسن موريزينژاد نوشته شده مجموعهاي از چهار مجسمه از فاطمه امداديان، مهين نورماه، ناهيد سالياني و فرزانه اسعدي به نمايش در آمده. همانگونه كه در گزارش پيشين هم به آن اشاره كردم از ضعفهاي بزرگ اين نمايشگاه بخش مجسمه آن است كه به هيچوجه نميتواند تصويري از آثار زنان مجسمهساز ايران به نمايش بگذارد. هر چند كه در سالهاي اخير سازمان زيباسازي تهران به عنوان يكي از بزرگترين سفارشدهندههاي مجسمههاي يادماني و شهري عملا تمايل و فعاليت همسو با جريان مجسمهسازي ندارد و نقطه پاياني هم بر سمپوزيومهاي مجسمهسازي تهران گذاشته و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي هم كه متولي بينال مجسمهسازي تهران است، تمايلي براي برگزاري اين رويداد نداشته است، بيشك زمينهاي را فراهم كرده تا مجسمهسازان مرد و زن فرقي نميكند، هر روز بنيهشان ضعيفتر شود و به دليل بالا بودن هزينههاي اجراي اثر كمتر به خلق اثر روي بياورند؛ با اين حال جا داشت كه در اين بخش برگزاركنندگان نمايشگاه از خود هنرمندان و مجموعهداران آثاري را براي نمايش به امانت ميگرفتند.
در اين گالري همچنين دو نقش برجسته اثر زهرا رهنورد (زهره كاظمي) به نمايش درآمده اين دو اثر تركيب مواد روي شيشه هستند. اين آثار اگر چه تاريخ خلق آنها در پاي اثر درج نشده، اما به نظر ميرسد از مجموعه شيشه به روايت عشق او باشند كه در سال 1382 در خانه هنرمندان به نمايش گذاشته شدهاند. در اين مجموعه كه رهنورد از المانهاي ايراني از جمله خورشيدخانم بهره گرفته است به نوعي شاهد تجلي رشد و حركت رو به آسمان هستيم. شفافيت و سياليتي كه در اين دو اثر رهنورد به چشم ميخورد گويي حس اميد و رسيدن به نور را به بيننده القا ميكند كه توجه به اين سوژه و همساني آن با متريال شيشه كمك كرده كه بيننده در بيان هنري خود موفق باشد. بايد اميدوار بود تا روزي شرايطي فراهم شود تا آثاري كه اين هنرمند كه در دوران اجبار به خانهنشيني 16 ساله خلق كرده، ديده شوند. از هنرمندان مهم اين سالن منير فرمانفرماييان است كه سه اثر از او در اين گالري به نمايش گذاشته شده كه او اين حجمها را با تكنيك شيشه، آينهكاري و چوب و نقاشي پشت شيشه، گچ روي چوب خلق كرده است.
نقاشي با عنوان شعر مولانا با تكنيك رنگ روغن روي بوم، دو كلاژ از مريم جواهري، يك نقش برجسته از مريم سالور كه با تكنيك پاپيه ماشه خلق شده، يك نقاشي از فيروزه تجدد، نقاشي آبستره درخت از فريده لاشايي، يك نقاشي بدون عنوان از فرح ابوالقاسم، يك نقاشي از ايران درودي است.
از ديگر آثار مهم و قابل تامل اين بخش يك تابلو با عنوان كمپوزسيون خاكستري است كه با تكنيك اكروليك روي بوم خلق شده، در اين اثر همچون برخي ديگر از آثار مجموعهاش شاهد ساخت ريتمهاي تصويري تكرنگ هستيم. او در بسياري از آثار خود، تعادل بصري را در ضربهقلمهاي مهار شده و پيدايش يك فضاي انتزاعي ميجويد. گويي او در آثارش با همين ريتمهاي تكرنگ خط جديدي ابداع و فضاي شاعرانهاي خلق ميكند.
بهجت صدر از ديگر هنرمندان حاضر در اين گالري است كه يكي از آثارش كه با تكنيك كركرهاي خلق كرده به نمايش گذاشته شده.
از آثار مهم و ديده نشده اين مجموعه اثري از نازي عطري است كه در ابعاد 300 در 150 خلق شده است. نازي عطري با اينكه تا پيش از انقلاب از هنرمندان مطرحي بوده كه در رويدادها و نمايشگاههاي مهمي آثارش به نمايش درآمده اما متاسفانه در چهار دهه اخير نام او كمتر شنيده شده و اثر او براي نخستين بار است كه در موزه به نمايش در ميآيد. اين نقاشي از شمار نقاشيهاي مهم انتزاعي به شمار ميرود.
در نمايشگاه «به گزارش زنان» جاي خالي زنان عكاس به شدت احساس میشود. با وجود اينكه زنان عكاس ايراني نهتنها در داخل كشور، بلكه در عرصه بينالمللي نيز توانستهاند جوايز مهم و متعددي را از آن خود كنند، اما در اين رويداد مهم تجسمي تنها چند عكس از هنگامه گلستان، رعنا جوادي و يلدا معيري به نمايش گذاشته شده است.
همچنين در اين رويداد جاي خالي زنان كاريكاتوريست، تصويرگر، چاپگر، به شدت احساس ميشود. با وجودي كه ويدیوآرت و هنرهاي چندرسانهاي و چيدمان در دهههاي اخير در دنيا بسيار مورد توجه قرار گرفته ،اما در اين رويداد جاي خالي هنرهاي جديد به شدت احساس ميشود. در بخش ويدیوآرت تنها دو ويدیو از شيرين نشاط به نمايش در آمد و اثري چند رسانهاي كه شامل صدا و پروجكشن پويا نمايي روي نقاشي اكروليك روي بوم و گرافيت است به نمايش درآمده.
اين اثر كه قل خوردن در سوراخ خرگوش نام دارد يك نقاشي رنگ روغن و تصويري از ايران است كه خرگوشهايي از جنس نور تلاش ميكنند از سمت راست به نقاشي ايران كه تصويري از يك گربه طلايي است وارد شوند. همچنين يكي از آخرين بخشهاي اين نمايشگاه به تعدادي از پوسترهاي نمايشگاههاي زنان هنرمند اختصاص داده شده كه تعدادي از اين پوسترها از موزه گرافيك به امانت گرفته شده و تعدادي هم جزو مجموعه شخصي به شمار ميرود.
متاسفانه پاي اين آثار نام خالقانشان درج نشده و اتفاقا برگزاركنندگان نمايشگاه ميتوانستند بخشي را به آثار زنان گرافيست ايران اختصاص بدهند. عدم توجه به اين موارد همگي نشان از شتابزدگي و بيبرنامگي برگزاركنندگان اين نمايشگاه دارد كه با وجود يك تيم نمايشگاهگردان سه نفره نتوانستند اين نقايص را برطرف كنند.