نگاهي به ايران قبل و پس از جنگ
مريم انجم روز
سال گذشته در ميانه تابستان، رييسجمهور محترم، در مراسم تنفيذ و سپس تحليفي حضور يافت كه رييسجمهور سابق را كنار خود نداشت، زيرا سلف ايشان، طي سانحهاي به شهادت رسيده بود. اين بدان معناست كه دكتر پزشكيان و تيم مديريتي ايشان، در شرايطي نامتعارف و غيرمترقبه مسووليتي سنگين را برعهده گرفتند. از نخستين روزهاي سال گذشته، با حمله متجاوزانه به كنسولگري جمهوري اسلامي در دمشق براي نخستينبار، رويارويي مستقيم بين ايران و رژيم صهيونيستي به وقوع پيوست و اين بحران، بر همه مشكلات بهجا مانده از سالهاي ماضي و ناترازيهاي بحرانزا در ابعاد مختلف افزوده شد. در چنين فضايي رييس محترم جمهوري، تازه وضوی وظيفه ساخته اما هنوز به نماز خدمت نايستاده بود كه مهمان عاليرتبهاش ساعاتي پس از تحليف، در قلب ايران مورد هدف دشمن قرار گرفت. از اينجا به بعد، دولتي كه با برنامه تنشزدايي، رفع تحريمها با ابزار كارآمد ديپلماسي و گفتوگو با جهان در عرصه بينالمللي و استراتژي همگرايانه «وفاق» در سپهر سياست و قدرت روي كار آمده بود، تشكيل نشده، خود را در برابر غول ناترازيها، بحرانهاي
به ارث رسيده از ادوار گذشته، همزمان با اداره كشوري 92 ميليوني و استراتژيك در جنوب هارتلند يافت. باتوجه به رخدادهايي كه از ششم فروردين سال ۱۴۰۳ به وقوع پيوست و پيامدهايش، به ويژه پس از ترور شهيد هنيه مسلم شد كه دشمن، حل و فصل گام به گام مشكلات در عرصه بينالمللي توسط رييسجمهور تازه بر مسند نشسته را بيهيچ رودربايستي مورد هدف قرار داده و برنامههای هستهاي، موشكي و... بهانهاي بيش نيست. پس از «جنگ تحميلي» هر يك از دولتهاي جمهوري اسلامي، نامي برخود گذاشته يا بدان موسوم شدند؛ عناويني كه استراتژي و اهدافشان را ترسيم ميكرد. از دولت سازندگي گرفته تا اصلاحات، مهرورز، تدبير و اميد و انقلابي. اما دولتي كه براي «وفاق» آمده بود تا با اجماع داخلي بتواند سلاح كارآمد ديپلماسي را براي مشكلات بينالمللي به كار گيرد و كشور را به ساحل امن و آرام رهنمون سازد نه «هر 9 روز» يكبار كه هر روز، بحراني را تجربه كرد.
بحرانهايي كه قابل ارثگذاري براي دولتهاي آينده نبوده و نيستند و حين مواجهه با آنها، بايد حتيالمقدور شناسايي، مهار و پشت سر گذاشته شوند. در داخل هم موانع كندكنندهاي براي عملياتي كردن راهكارهاي دولت وجود داشت، به گونهاي كه بعضا موجب فرصتسوزيهاي سخت جبران، شد. فيالمثل ماهها تلاش دولت براي اقناع همه جناحهاي سياسي جهت تسريع آغاز مذاكرات و توافق همهجانبه با دولت دموكرات بايدن، زماني به نتيجه رسيد كه ديگر نمايندگان دولت ترامپ آنسوي ميز، رودرروي ديپلماتهاي كشورمان نشسته بودند ...بگذريم! در طول پاييز و زمستان، ناترازيها چنان اوج گرفت كه بارها شاهد تعطيليهاي پياپي بوديم. اين تعطيليهاي اغلب اجتنابناپذير توان برنامهريزي نه فقط بلندمدت بلكه ميانمدت را از توانمندترين دولتها سلب ميكند، اما دولت چهاردهم بيآنكه نارضايتي ناشي از نارساييها و كمبودهاي ملموس سر باز كند با تمام توان كوشيد به هر ترتيب و هوشمندانه بر شرايط جاري مسلط شده و كشور را اگر نه به شكل ايدهآل اما حتيالمقدور مناسب اداره و از بروز ابربحرانهاي عيان پيشگيري كند. اين طي طريق جانفرسا ادامه داشت تا ساعت صفر فرا رسيد و دو روز قبل از دورِ تازه مذاكرات، ميهنمان مورد حمله نظامي دشمن قرار گرفت. حملهاي چندوجهي و پيچيده كه درنهايت، پاي بزرگترين قدرت نظامي جهان هم بدان كشيده شد. در خاورميانه كشورهاي بزرگي همچون مصر به همراه متحدان منطقهاي و با حمايت تمامقد بلوك شرق بعضا حداكثر شش روز در برابر همين دشمن، تاب آورده، عاقبت پرچم سفيد برافراشتند! اما در ايران شاهد حماسهاي باشكوه بوديم كه هنوز به همه ابعاد آن پرداخته نشده است. حمله دشمن موجب از هم گسيختگي شيرازه انسجام اجتماعي نشد، بلكه شاهد همگرايي بيش از پيش دولت و ملت بوديم. در شرايطي كه در شهرهاي دشمن متخاصم، زندگي از ريل عادي و جاري خارج و نفس مردمِ هراسان در پناهگاهها به شماره افتاده بود در ايران، هيجان ناشي از هراس، در جامعه به چشم نميخورد. خدماترساني دولت، حتي روانتر از قبل و بعد از جنگ ادامه يافت كه بايد به عنوان يك دستاورد در كارنامه دولت چهاردهم ثبت شود، زيرا شناخت، احاطه و درنهايت مهار بحران، آنهم توسط دولتي كه اساسا بر بستر بحرانهاي ناشي از شهادت رييسجمهور و همراهان تا انواع مشكلات در حوزههاي مختلفِ بهجا مانده از گذشته، شكل گرفته بود خود، فراز برجستهاي از عملكرد ده ماهه دولت پزشكيان به شمار ميرود. درك بالا و شعور سياسي جامعه بار ديگر محك خورد البته ملت ايران در درازاي تاريخ نشان دادند سرنوشت ميهنمان يا سيمرغگونه رقم ميخورد يا همچون ققنوسي است كه از دل خاكسترش، شكوهمندتر از قبل برخواهد خاست. بنابراين اگر دولت چهاردهم را، دولت مهار بحران بناميم، اغراق نكردهايم. از قديم گفتهاند عدو شود سبب خير آنچه خدا خواهد، حال كه اين دولت، با شناخت بحرانهاي هر روزه و با حمايت و درايت رهبري و اركان عالي نظام، تا اين لحظه، موفق به مهار بحرانها شده است و در اين گرداب بلا، نه تنها انسجام اجتماعي دچار پاشيدگي نشده، برعكس در بالاترين سطح قرار دارد، بنابراين ملت ايران و كليت نظام مقدس با اعتماد بيش از پيش به طبيب متواضعِ پركار اما كمگو و همكاران و يارانش شرايطي را فراهم سازند تا همانطور كه بحرانهاي خلقالساعه دشمن ساخته را شناخته و تا اين لحظه موفق به مهارشان شده است، به ياري خدا و با تدبير و هوشمندي، بحرانهاي اساسي كشور را در فضاي وفاقي فراتر از قبل، نه فقط مهار، بلكه براي هميشه حل و فصل كند تا مردم ميهن عزيزمان، پس از دههها مضيقه و دست به گريبان بودن با «دشوار زندگي» خود را در «اوج قلهها» ببينند.