زندگی شگفت انگیزترین کاری است که میکنیم
غزل حضرتی
من تازه فهمیدم ۴۰ سالگی چقدر جذاب است. وقتی به آرامش خودم نگاه میکنم، وقتی دیگر هیچ چیز در دنیا آنقدر برایم اهمیت ندارد، وقتی فهمیدم میشود هر گرهی را با دست باز کرد تا دندان، وقتی درک کردم دنیا دو روز است، بهتر است آرام باشم، ببینم، بفهمم، بشنوم، لذت ببرم. اینها را در ۳۰ سالگی نمیفهمی، باید به اینجا برسی که بفهمیاش. هر قدر بشنوی که رها کن، رها شو، نمیفهمی یعنی چه. اما وقتی ۴۰ را رد میکنی، میفهمی زندگی شکل دیگری هم دارد. تلاش میکنی با بدنت مهربانتر باشی، به خودت بگویی کمی آهستهتر، هنوز کلی مانده، برای همه نقشههایت وقت هست، هول چه چیز را میزنی، فکر میکردی ۴۰ سالگی این شکلی باشد؟ فکر میکردی در ۴۲ سالگی حس جوانی هنوز در تو باشد؟ فکر میکردی هنوز دنبال جرقههای زندگی باشی؟ همیشه فکر میکردم ۴۰ سالگی یعنی میانسالی، یعنی دردهای مفصلی، یعنی بیحوصلگی، یعنی بدعنقتر شدن. ولی من اینجایم، شاید اندازه ۳۰ سالگی سرحال نباشم، شاید زودتر از قبل خسته شوم، شاید زانوهایم کمی ذقذق کند، اما دیگر نمیخواهم همهاش بدوم، فکر نمیکنم چند سال دیگر وقتم تمام میشود، برمیگردم و به سالهای عمرم با طمانینه نگاه میکنم، دانه دانه تجربههایم را به دقت وارسی میکنم، لمسشان میکنم، بابت همه آنها خودم را دوست دارم، دست از شماتت خودم برمیدارم، به خودم مطمئنم که در آن لحظهها آن تصمیم، حتما بهترین تصمیم بوده و آن غزل، بهترین و کاملترین نسخه از من بوده. پشت هر احساس و تصمیم، یک دنیا عقل و احساس نهفته بوده. من تنها نبودم، غزلی با دنیای آن روزش خواسته آنجا باشد. حتی اگر الان بگویم اگر برگردم آن کار را نمیکردم. چرا، میکردم. آن من بودم، ولی نه توی الان، توی آن روز و ساعت. منی که تا آن لحظه را زندگی کرده بودم. دست از آزار خودم برمیدارم، دست نوازش میکشم روی سر خودم، دست خودم را میگیرم و آرام در گوش خودم میگویم من عالیام، کافیام، کامل نیستم و نخواهم شد، همین بس است. لحظه را درمییابم و در آن زندگی میکنم. یاد میگیرم خودم را هم ببینم، خودم را بیاورم بالای لیست اولویتهایم، به خودم عشق بدهم. زندگی سخت است و شیرین. ما در سختی آفریده شدیم. سختیها را ببین، گریزی از آنها نیست، مثل شیرینیهای زندگی، تلخیها را بپذیر، مزهمزهشان کن تا خاطرهای تلخ شوند در جانت. تا تلخی نباشد، خنده بر لبت نمیآید. خودت را دوست بدار. تو محکم و قوی داری زندگی را پیش میبری و این شگفتانگیزترین کاری است که میتوانی انجام دهی.