• 1404 سه‌شنبه 21 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6114 -
  • 1404 دوشنبه 20 مرداد

درباره كتاب «گرماي عقل؛ گفت‌وگوي دو روشنفكر آلماني»

در دفاع از عقلانيت زنده و انساني

فاطمه مهاجري

كتاب «گرماي عقل؛ گفت‌وگوي دو روشنفكر آلماني» نوشته فرديناند فون شيراخ و الكساندر كلوگه و با ترجمه شكيبا زماني در قالب گفت‌وگويي ميان دو چهره برجسته انديشه و ادبيات آلمان، مخاطب را به تاملاتي انساني، فلسفي و سياسي دعوت مي‌كند. اين كتاب همان‌گونه كه از عنوان آن برمي‌آيد، درباره گرماي عقل است؛ عقلانيتي زنده، انساني و خلاق كه مي‌كوشد در جهاني مملو از هياهو، تبليغات، خشونت و بي‌تفاوتي روشنايي و جهت بيافريند.
اين كتاب به دور از ساختار خطي يا آموزشي، در قالب فصل‌هايي مستقل، اما به هم پيوسته طيفي از موضوعات را دربر مي‌گيرد؛ از بررسي فلسفه زندگي سقراط و ولتر تا بحث درباره تروريسم، حقوق، سياست، رسانه و خطرات دموكراسي مستقيم. گفت‌وگوهاي اين دو متفكر برجسته نوعي مشاركت خلاقانه در بازانديشي درباره انسان و جامعه در قرن بيست‌و‌يكم محسوب مي‌شود.
سقراط: سعادت فروتني
در اين فصل نويسندگان با زباني روايت‌گونه به زندگي و منش اين فيلسوف يوناني مي‌پردازند كه برخلاف ديگران نه به دنبال ثروت بود و نه شهرت، بلكه به دنبال زيستن با فضيلت و خودشناسي. سقراط از اندك دارايي‌اش راضي بود و استقلال فكري را بر هر نوع وابستگي ترجيح مي‌داد. او در برابر دشواري‌هاي زندگي از جمله همسري سخت‌گير به نام زانتيپه، موضعي تامل‌برانگيز داشت. او از ازدواج نيز به عنوان يك تجربه آموزنده ‌ياد مي‌كند و مي‌گويد: اگر زنت خوب باشد، خوشبخت مي‌شوي و اگر بد باشد، فيلسوف خواهي شد. شيراخ و كلوگه سقراط را نماينده انساني مي‌دانند كه در ميان بحران‌ها در پرتو عقل و فضيلت راهي براي معنا يافتن در زندگي مي‌گشايد.
ولتر: آزادي از راه مدارا
ولتر؛ متفكري كه زندگي خود را وقف مبارزه با جهل، تعصب، استبداد و بي‌عدالتي كرد. در اين فصل ماجراي مشهور پرونده ژان كالاس بازگو مي‌شود؛ مردي پروتستان كه به ناحق متهم به قتل پسرش شد و قرباني پيشداوري‌هاي ديني و دستگاه قضايي فاسد شد. ولتر با جسارت و پيگيري بي‌گناهي او را اثبات كرد و از اين واقعه براي آشكار ساختن اهميت عقل، عدالت و مدارا بهره گرفت.
شيراخ و كلوگه ولتر را تجسم عقل در خدمت آزادي مي‌دانند؛ عقلي كه مي‌فهمد بدون مدارا آزادي پايدار نخواهد ماند. در دنيايي كه از تضادهاي فرهنگي، عقيدتي و سياسي رنج مي‌برد، نويسندگان تاكيد مي‌كنند كه الگوي ولتر بيش از هر زمان ديگري اهميت دارد. آنها نشان مي‌دهند كه ولتر نه‌تنها نويسنده‌اي تندزبان، بلكه كنشگري اخلاقي بود كه با قلمش عليه خشونت، تعصب و تعذيب ايستاد.
كلايست: شناخت انسان‌ها
هاينريش فون كلايست، نويسنده و نمايشنامه‌نويس برجسته آلماني؛ چهره‌اي تراژيك و پيچيده كه همواره ميان قطب‌هاي عقل و احساس، قطعيت و ترديد در نوسان بود. اين فصل گفت‌وگويي عميق درباره مرزهاي شناخت انسان از انسان ديگر است. كلوگه و شيراخ با نگاهي روانشناختي و فلسفي به پرسش‌هاي بنيادي مي‌پردازند: تا چه حد مي‌توان به شناخت ديگري رسيد؟ آيا آنچه از ديگران مي‌فهميم، واقعيت آنهاست يا بازتاب خود ما؟
اين فصل كلايست را نماينده انسان مدرني مي‌داند كه با بحران هويت و گسست در درك متقابل روبه‌رو است و از اين رهگذر پرسش از اعتماد، درك متقابل و تنهايي وجودي را پيش مي‌كشد.
روزنامه عصر برلين
در اين فصل نويسندگان سراغ موضوع رسانه، روايت و بازتاب واقعيت در عصر مدرن مي‌روند، اما نه به صورت مستقيم و نظري، بلكه از خلال نگاهي نوستالژيك و تحليلي به يكي از روزنامه‌هاي مهم تاريخي آلمان. روزنامه عصر برلين در اينجا نه فقط به عنوان يك رسانه چاپي، بلكه به مثابه نماد يك دوره از روزنامه‌نگاري دقيق انديشمند و مسوول معرفي مي‌شود؛ زماني كه خبرنگاران نه صرفا انتقال‌دهندگان اخبار بلكه مفسران اجتماعي، اخلاقي و سياسي بودند. كلوگه و شيراخ با مقايسه اين روزنامه با وضعيت فعلي رسانه‌ها از زوال عمق، دقت و درنگ در دنياي امروز سخن مي‌گويند.
در اين فصل رسانه نه به عنوان دشمن، بلكه به عنوان امكاني براي عقلانيت جمعي ديده مي‌شود كه اگر از مسير خود منحرف شود، مي‌تواند به ابزار تحريك، اغوا و قظبي‌سازي بدل شود.
ترور: تيزبيني حقوق
در اين فصل نويسندگان به بررسي چالش‌برانگيز رابطه ميان تروريسم، امنيت و اصول حقوق بشر مي‌پردازند. پرسش اصلي اين است: آيا در شرايط اضطراري مانند حمله تروريستي مي‌توان براي نجات جان بسياري حقوق فردي را نقض كرد؟شيراخ با تكيه بر تجربه حقوقي خود تاكيد مي‌كند كه قانون بايد حتي در بحران‌ها استوار باقي بماند، چراكه عقب‌نشيني از اصول حقوقي، راه را براي استبداد و بي‌عدالتي باز مي‌كند. در اين گفت‌وگو مثال‌هايي مانند ساقط كردن هواپيماي ربوده شده براي نجات جمعي، زمينه‌ساز بحثي عميق درباره تناقض اخلاقي بين فايده‌گرايي و اصل كرامت انساني مي‌شود.
سياست: در ستايش كندي
اين فصل تاملي است بر ارزش تامل، درنگ و تصميم‌گيري سنجيده در عرصه سياست. نويسندگان با انتقاد از فضاي شتاب‌زده و واكنشي سياست معاصر، به ويژه در عصر شبكه‌هاي اجتماعي، از سياستمداراني دفاع مي‌كنند كه به جاي تسليم شدن در برابر فشار افكار عمومي با صبر و دورانديشي عمل مي‌كنند. در اين فصل كندي نه به عنوان ضعف، بلكه به عنوان فضيلتي سياسي و اخلاقي معرفي مي‌شود؛ ابزاري براي جلوگيري از تصميمات اشتباه و واكنش‌هاي هيجاني. كلوگه و شيراخ با اشاره به نمونه‌هاي تاريخي نشان مي‌دهند كه سياست خوب نيازمند زمان، تعقل و شجاعت در برابر موج‌هاي احساسي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون