مربي پروازي در تيم ملي زنان؟
مرضيه جعفري در دوراهي
با پايان يافتن مرحله انتخابي جام ملتهاي آسيا بحث نحوه ادامه همكاري مرضيه جعفري، سرمربي موفق تيم ملي و سابق خاتون بم بسيار جدي شده است.
در پس جشن صعود، زمزمههايي به گوش رسيد كه طعم شيرين اين موفقيت را كمي تلخ كرد. فدراسيون فوتبال، حالا كه تيم ملي به يك تورنمنت مهم راه يافته، به فكر ادامه همكاري تمام وقت با سرمربي فعلي تيم ملي زنان افتاده است. فدراسيوني كه چند ماه پيش به زور بيخيال مريم آزمون، سرمربي ناكام تيم ملي شد و پذيرفت تا موفقترين سرمربي تاريخ فوتبال زنان ايران در عرصه باشگاهي را روي نيمكت تيم ملي بنشاند. اين يعني مرضيه جعفري بايد بين عشق ديرينهاش و فرصت تاريخي جديدش يكي را انتخاب كند!
در دو روز گذشته دو طرف يعني مرضيه جعفري و فريده شجاعي، نايبرييس زنان فدراسيون فوتبال در دو اظهارنظر جداگانه مواضع خود را در اين رابطه مشخص كردهاند.
مرضيه جعفري در اين رابطه به ورزش سه گفت: «اگر قرار باشد خاتون در ليگ برتر بدون مربي باقي بماند، هم من از مسابقات دور ميمانم و هم اينكه براي تيم خوب نيست. همين كه من در ليگ حضور داشتم خيلي به تيم ملي كمك كرد و وقتي در جام باشگاهها حضور داشته باشم، خودش ميتواند سه، چهار بازي تداركاتي براي تيم ملي باشد چون چند بازيكن ملي همراهم هستند. وظيفه اخلاقي من حكم ميكرد كه اجازه ندهم در اردوي تيم ملي، اسمي از تيم باشگاهي برده شود.»
با اين حال نايبرييس فدراسيون با تاكيد بر تماموقت بودن نوع همكاري با جعفري اظهار داشت: «براساس سياستگذاري فدراسيون فوتبال و در راستاي حفظ تمركز و تماموقت بودن سرمربي تيم ملي مرضيه جعفري از اين پس تنها در تيم ملي فعاليت خواهد داشت و با هيچ باشگاهي قرارداد ندارد. ما به او اعتماد كامل داريم و قاطعانه پشتسرشان ايستادهايم.»
با توجه به اين دو اظهارنظر متفاوت به نظر ميرسد اوضاع به سادگي ختم بهخير نخواهد شد و يكي از طرفين بايد از مواضع خود عقبنشيني كند.
خاتون، نامي است كه براي مرضيه جعفري فراتر از يك باشگاه است. خاتون، خانه دوم او، خانوادهاش و جايي كه از يك مربي جوان به يك رهبر توانمند تبديل شده به حساب ميآيد. رها كردن خاتون براي مرضيه جعفري آنهم در شرايطي كه تيم در ليگ قهرمانان آسيا با فرمت جديد حضور دارد شايد به معناي بريدن ريشههاي خود باشد. به طور كل مشخص است كه سرمربي فعلي تيم ملي زنان عاشق هدايت هر دو تيم است.
اما سوال اينجاست كه آيا تمركز روي دو تيم، آنهم در سطح ملي و باشگاهي كار هر كسي است؟ آيا اين تصميم ميتواند به قيمت افت كيفيت و به خطر افتادن كارنامه درخشان او تمام شود و منافع ملي را به خطر بيندازد؟ اينها سوالاتي است كه ذهن همه را به خود مشغول كرده است. همه ميدانند كه مديريت زمان، برنامهريزي تمرينات و حفظ انگيزه در هر دو تيم، انرژي و تمركز بياندازهاي ميطلبد. كوچكترين لغزش ميتواند موفقيتهاي آينده را تحتالشعاع قرار دهد.
از طرفي، واقعيت تيم ملي زنان ايران نيز بايد درنظر گرفته شود. برخلاف تيمهاي ملي مردان يا باشگاهي، تيم ملي زنان ما شايد سالي يك بار هم به ميدان نرود يا اردوهاي آمادگيشان تنها هر چند ماه يكبار برگزار شود. اين عدم پايداري در برنامهريزي، يك شمشير دو لبه است. از يكسو، ممكن است فرصت بيشتري براي مرضيه جعفري فراهم كند تا بتواند هر دو تيم را مديريت كند، چراكه تداخل زماني كمتري وجود دارد. ازسوي ديگر، همين عدم فعاليت منظم، نياز به يك مربي تماموقت را زير سوال ميبرد و شايد فدراسيون صرفا به دنبال تضمين حضور و تعهد كامل مربي در زمانهاي محدود اردوها و مسابقات باشد.
حالا توپ در زمين فدراسيون و البته خود مرضيه جعفري است. بايد ديد چه شرايطي پيش خواهد آمد. آيا راهحلي ميانه وجود دارد كه هم تيم ملي از دانش و تجربه جعفري بهرهمند شود و هم خاتون از حضور او محروم نگردد؟ آيا ميتوان با يك برنامهريزي دقيق، تعهدي دوگانه را پذيرفت و در هر دو جبهه موفق بود؟ تاريخ نشان داده چنين چيزي امكانپذير نيست و اين مورد هم نميتواند استثنا باشد. با اين حال باز هم بايد صبر كرد و ديد شرايط چطور پيش خواهد رفت.