۱۰ جولاي، نيكول پاشينيان نخستوزير ارمنستان و الهام علياف رييسجمهور جمهوري آذربايجان، در ابوظبي ديدار كردند؛ رويدادي تاريخي كه نقطه عطفي در روند جاري صلح ميان دو كشور به شمار ميرود. اين نشست كه نخستين ديدار دوجانبه در دهههاي اخير بدون ميانجيگري قدرتهاي بزرگ قلمداد ميشود، مرحلهاي نو از گفتوگوهاي مستقيم ميان باكو و ايروان را رقم زد و در چارچوب پيشنهادي انجام شد كه جمهوري آذربايجان در دسامبر ۲۰۲۴ ارايه داده بود. در اين ميان نكتهاي كه ميتواند رايزنيهاي اخير را از گفتوگوهاي پيشين متمايز كند، محل ديدار رهبران دو كشور است. برخلاف مذاكرات پيشين كه عمدتا در پايتختهاي اروپايي يا مسكو برگزار شدند، اينبار امارات متحده عربي ميزباني بيطرف و فاقد وابستگي ژئوپليتيكي بود و به ادعاي گروهي از ناظران بدين طريق بر اعتبار و تمركز مذاكرات افزود. انتخاب ابوظبي كه به پيشنهاد باكو انجام شد، تمايل جمهوري آذربايجان به خودمختاري راهبردي و فاصلهگيري از گفتوگوهاي شكست خورده با ميانجيهاي خارجي را برجسته ساخت.
پشت پرده همصدايي پنهان ايروان و باكو!
به باور گروهي از ناظران نشست ابوظبي نشاندهنده تغييري برجسته در معادلات قفقاز جنوبي است، جغرافيايي كه ارمنستان و آذربايجان بيش از هر زمان بر حاكميت ملي و فاصلهگيري از ميانجيگري قدرتهاي بزرگ تاكيد دارند. روابط تيره آذربايجان با روسيه -كه با رخدادهايي چون حمله به يك مركز فرهنگي در يكاترينبورگ در پايان ژوئن و همچنين سقوط پرواز ۸۲۴۳ خطوط هوايي آذربايجان در دسامبر ۲۰۲۴ تيرهتر شده- موجب گشت تا باكو در سياست خارجي خود به دنبال خودمختاري بيشتري باشد، به همين ترتيب، ارمنستان تحت رهبري پاشينيان نيز از سازمان پيمان امنيت جمعي روسيه (CSTO) فاصله گرفته و در پي ايجاد شراكتهاي جديد است، امري كه موجب هم صدايي نادري ميان منافع ايروان و باكو شده است. در اين ميان جنگ روسيه عليه اوكراين و افزايش تنش ميان ايران و اسراييل، اهميت راهبردي ثبات در قفقاز جنوبي را دوچندان كرده و روند صلح را به ضرورتي منطقهاي تبديل نموده است. با اين تفاسير ظاهرا نشست ابوظبي گامي مهم در مسير امضاي معاهده صلح به شمار ميرود-معاهدهاي كه شامل به رسميت شناختن متقابل تماميت ارضي، عدم توسل به زور و عدم مداخله در امور داخلي يكديگر است؛ اين چارچوب در مارس ۲۰۲۲ توسط جمهوري آذربايجان پيشنهاد شد با اين حال، دو مانع اصلي همچنان باقي است. نخست، درخواست آذربايجان از ارمنستان براي اصلاح قانون اساسي و حذف هرگونه ادعاي ارضي نسبت به قرهباغ-بندي كه باكو آن را يك خلأ حقوقي و زمينهساز بالقوه براي مناقشات آينده بهدليل باقيماندن احساسات مليگرايانه در ارمنستان ميداند. هر چند پاشينيان آمادگي خود را براي اصلاح قانون اساسي ابراز كرده، اما چالشهاي سياسي و حقوقي در داخل ارمنستان -ازجمله مخالفت جناحهاي مليگرا- ميتواند اين روند را تا پس از سال ۲۰۲۶ به تاخير بيندازد. در همين راستا «حكمت حاجياف»، مشاور سياست خارجي رييسجمهور آذربايجان، چند روز پيش از اين نشست تأكيد كرد كه بدون اصلاح اين ماده قانوني، هيچ توافق صلحي امضا نخواهد شد. او در عين حال خاطرنشان كرد كه ديگر رويارويي در دستور كار روابط دو كشورقرار ندارد-دستاوردي مهم براي باكو و ايروان كه پيشتر درگير جنگ بودند.
عبور متحدان از روسيه؟
ازجمله موضوعاتي كه در دستور كار نشست رهبران آذربايجان و ارمنستان قرار داشت؛ «دالان زنگزور» است - مسير ترانزيتي پيشنهادي كه قرار است از طريق منطقه سيونيك ارمنستان آذربايجان را به جمهوري خودمختار نخجوان متصل كند. اين دالان از منظر اقتصادي و راهبردي براي باكو اهميت دارد، اما ايروان درباره حاكميت ملياش بر اين گذرگاه ابراز نگراني كرده و با درخواستها جهت عبور آزاد و بدون نظارت مخالفت است. گزارشهاي تاييد نشدهاي از دستيابي به توافقي اوليه حكايت دارند به گونهاي كه احتمالا به جاي استفاده از نيروهاي امنيتي روسيه (FSB)، بر مكانيزمهاي بينالمللي امنيتي تكيه خواهد شد -رويكردي كه نخستينبار در بيانيه سهجانبه نوامبر ۲۰۲۰ پيشنهاد شده بود. علياف نيز پيشتر در آوريل ۲۰۲۴ اعلام كرد كه در صورت مخالفت ارمنستان با دخالت روسيه، آذربايجان با كنترل بينالمللي مخالفتي ندارد. به نوشته موسسه مطالعاتي جورج تاون، اگرچه احتمال مشاركت نهادهاي امنيتي امريكايي مطرح شده، با اين همه هر دو طرف در تلاشند از درگير شدن در بازيهاي ژئوپليتيكي پرهيز كنند و به همين دليل، گزينه جايگزين بينالمللي براي نيرهاي نظامي روسيه واقعبينانهتر به نظر ميرسد.
رويارويي كريدورها!
گذرگاه ۴۳ كيلومتري زنگزور از منطقه سيونيك ارمنستان عبور ميكند و ارتباطي حياتي ميان هوراديز در آذربايجان و نخجوان ايجاد خواهد كرد. از منظر آذربايجان، اين مسير با بزرگراه و راهآهن هوراديز–آغ بند يكپارچه خواهد شد و از منظر تركيه نيز به شبكه راهآهن و بزرگراه نخجوان–ايغدير–قارص متصل ميشود كه راهي مستقيم به آناتولي و فراتر از آن ايجاد خواهد كرد.جمهوري آذربايجان در ساخت زيرساختهاي مرتبط با اين طرح در قلمرو خود پيشرفت چشمگيري داشته و بزرگراهها و خطوط راهآهن مدرني را تا مرز ارمنستان احداث كرده است. اين پروژه با اهداف بلندمدت آذربايجان در راستاي تقويت مسيرهاي تجاري و اتصال نخجوان به اقتصاد ملي هماهنگ است. اين در حالي است كه آذربايجان تلاش براي ايجاد مسير جايگزيني از طريق ايران را تشديد كرده-مسير موسوم به «كريدور ارس». اين طرح شامل ساخت جادهها و خطوط راهآهن جديدي است كه امكان عبور مستقيم بين سرزمين اصلي آذربايجان و نخجوان از طريق خاك ايران را فراهم ميكند. توسعه كريدور ارس، عزم آذربايجان براي دستيابي به تحرك راهبردي و تابآوري اقتصادي را در شرايط تنشهاي ژئوپليتيكي منطقهاي برجسته ميكند و نشان ميدهد كه رقابت براي كنترل مسيرهاي حمل و نقل در قفقاز جنوبي به يكي از مولفههاي اصلي قدرت در دهههاي آينده تبديل خواهد شد.
وعدههاي اقتصادي و راهبردي
گذرگاه زنگزور اهميت اقتصادي و راهبردي قابلتوجهي براي قفقاز جنوبي و فراتر از آن دارد. اين طرح با بهبود زيرساختهاي لجستيكي، كاهش هزينههاي حمل و نقل و كوتاه كردن مسير ميان آذربايجان و نخجوان، به گسترش تجارت اين بازيگر با تركيه و اروپا كمك ميكند. تسهيل حملونقل كالاها، جايگاه آذربايجان را به عنوان يك نقطه ترانزيتي تقويت كرده و برنامههاي تنوع بخشي را برجسته خواهد كرد، برنامههايي كه به تنوع بخشي اقتصاد به شدت وابسته به صادرات انرژي كمك ميكند. توسعه اين گذرگاه ميتواند بخشهايي همچون كشاورزي، توليد صنعتي و لجستيك را نيز فعال سازد. همچنين، بهبود اتصال زميني باعث كاهش وابستگي به حمل و نقل هوايي ميان باكو و نخجوان شده وهزينهها را كاهش خواهد داد.در سطح منطقهاي، اين گذرگاه بخشي حياتي از طرح «كريدور مياني» است-مسير تجاري رو به رشدي كه چين، آسياي مركزي و اروپا را به هم متصل ميكند. اين مسير جايگزيني مهم براي مسيرهاي شمالي محسوب ميشود كه بهدليل جنگ روسيه و اوكراين دچار اختلال شدهاند. با فراهم كردن مسير قابل اعتماد براي عبور كالاهاي آسيايي به اروپا، اين پروژه جايگاه قفقاز جنوبي را در زنجيره تامين جهاني ارتقا ميدهد. افزون بر اين، توسعه كريدور مياني با تقويت همكاريهاي اقتصادي بازيگراني چون (آذربايجان، تركيه و جمهوريهاي آسياي مركزي) همراه خواهد بود و پيوندهاي تجاري و سرمايهگذاري ميان اين كشورها را گسترش ميدهد. بنابراين، گذرگاه زنگزور نه تنها يك پروژه زيرساختي منطقهاي بلكه بخشي از ابتكاري تحولآفرين است كه ميتواند چشمانداز اقتصادي چندين قاره را بازتعريف كند.
برگ برنده امريكا؟
در جهاني كه تحركات براي دستيابي به منابع انرژي غيرروسي افزايش يافته، سوال اين است، آيا يك نوار ۴۳ كيلومتري از خاك ارمنستان ميتواند به برگ برنده استراتژيك ايالاتمتحده عليه روسيه تبديل شود؟ به باور توماس ديوال، پژوهشگر ارشد فعال در انديشكده كارنگي اروپا و نويسنده كتاب «باغ سياه: ارمنستان و آذربايجان در صلح و جنگ»، پيشنهاد امريكا جهت اجاره اين كريدور به مدت يك قرن، ميتواند نويدبخش گردش سالانه ۵۰ تا ۱۰۰ ميليارد دلاري در عرصه تجارت باشد-اما اين طرح همزمان قادر است به نقطهاي تازه جهت تقابل ژئوپليتيكي در قفقاز بدل شود. گروهي ديگر از ناظران از جمله مايكل سسيير، تحليلگر سياست خارجي اوراسيا و فعال در انديشكدههاي شوراي آتلانتيك باور متفاوتتري دارند و در نوشتههاي خود خاطرنشان ميكنند كه ايالاتمتحده با ارايه چنين طرحي خود را در مركز يك قمار ديپلماتيك پرمخاطره قرار داده و از همين رو ممكن است جريان انرژي در سراسر اوراسيا را دگرگون كند. از منظر سسيير واشنگتن با ارايه چنين طرح جاهطلبانه براي كريدور زنگزور-مسير استراتژيك ۴۳ كيلومتري در استان سيونيك ارمنستان-قصد دارد بنبستهاي ديرينه را بشكند، منابع انرژي اروپا را از روسيه مستقل سازد و با نفوذ فزاينده مسكو، پكن و تهران در اين منطقه حياتي مقابله كند. اين ابتكار، بخشي از راهبرد گستردهتر ايالاتمتحده براي بهرهبرداري از خلأ قدرتي كمسابقه در قفقاز جنوبي است-منطقهاي كه سالها در سيطره ژئوپليتيكي روسيه قرار داشت اما پس از ناتواني مسكو در دفاع از ارمنستان طي حمله تعيينكننده آذربايجان به قرهباغ در سپتامبر ۲۰۲۳، مستعد تغيير توازن قوا شده است.
صفآرايي جديد در قفقاز جنوبي
به باور گروهي از تحليلگران اعتبار روسيه به عنوان ضامن امنيت منطقه، در هم شكسته شده است. با وجود حضور نيروهاي حافظ صلح روسي براساس توافق آتشبس نوامبر ۲۰۲۰، مسكو در برابر بازپسگيري قرهباغ توسط آذربايجان واكنشي نشان نداد، رخدادي كه منجر به آوارگي ۱۰۰ هزار ارمني شد. اين انفعال، از سوي ايروان خيانتي عميق تلقي شد و به چرخشي تاريخي در سياست خارجي اين كشور به سوي غرب انجاميد.
برندا شفر، استاد مطالعات انرژي در دانشگاه جورجتاون و مشاور دولتها در زمينه سياست انرژي در اين باره نوشته، پيامدهاي اين تغيير راهبردي، سريع و گسترده است. پارلمان ارمنستان در آوريل ۲۰۲۵ قانون الحاق به اتحاديه اروپا را تصويب كرد و توافقنامه راهبردي جديدي نيز با امريكا به امضا رسيد.
به گفته جيمز اوبرايان، معاون سابق وزارت خارجه امريكا: «آيندهاي كه بر محور روسيه و ايران به عنوان بازيگران اصلي امنيت منطقه بنا شده، نه پايدار است و نه مطلوب-چه براي ارمنستان و چه براي آذربايجان». حال اين گرايش غربگرايانه، فرصتي بيسابقه براي نفوذ امريكا در منطقه فراهم كرده است. صادرات روسيه به قفقاز كه پيش از ۲۰۲۲ حدود ۲۰ تا ۳۰درصد تجارت منطقه را تشكيل ميداد، اكنون با محدوديتهاي حاصل از تحريمها مواجه است. همزمان، لوييس بونو، مشاور ارشد امريكا در مذاكرات قفقاز، پيشنهادهايي براي نظارت بينالمللي بر كريدور ارايه داده كه الهام گرفته از تجربه كانال پاناما و كريدورهاي جنگ سرد در برلين است.
نشريه فوربس با انتشار يادداشتي ضمن اشاره به مولفههاي فوق خاطرنشان كرد، پاداشهاي اقتصادي طرح امريكايي براي زنگزور به قدري چشمگير است كه ميتواند نگرانيهاي سياسي و امنيتي را كمرنگ سازد. همزمان مدلسازي بانك جهاني نشان ميدهد كه اين كريدور قادر است تا سال ۲۰۲۷ گردش تجاري سالانهاي بين ۵۰ تا ۱۰۰ ميليارد دلار ايجاد كند. دادههاي بلومبرگ از مه ۲۰۲۵ نيز حكايت از آن دارد كه اين مسير زمان ترانزيت اروپا به آسيا را تا ۱۵ روز كاهش خواهد داد.
در اين ميان بازگشت سرمايه نيز وسوسهبرانگيز است: مركز سياست خزر برآورد كرده كه هزينههاي زيرساختي طرح بين ۳ تا ۵ ميليارد دلار طي ۵ تا ۱۰ سال خواهد بود، درحالي كه مدلهاي آكسفورد اكونوميكس تا ۳۰ ميليارد دلار صرفهجويي سالانه در لجستيك را پيشبيني ميكنند. همزمان مركز تحليل اصلاحات اقتصادي آذربايجان نيز تخمين زده كه اين كريدور صادرات سالانه اين كشور را بيش از ۷۰۰ ميليون دلار افزايش داده و رشد سالانه توليد ناخالص داخلي غيرنفتي را ۲درصد بالا خواهد برد.در زمينه انرژي نيز، فشارها براي تحقق اين طرح بالاست. كريدور گازي جنوبي آذربايجان در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۲ ميليارد مترمكعب گاز به اروپا تحويل داد و طبق توافق ۲۰۲۲ با اتحاديه اروپا، قرار است اين رقم تا ۲۰۲۷ به ۲۰ ميليارد برسد. قزاقستان نيز با وجود چالشهاي فني، در سال ۲۰۲۴ بيش از ۱.۲ ميليون تن نفت از طريق آذربايجان ترانزيت كرده است.
قمار ديپلماتيك امريكا!
لورنس برورز، فعال در موسسه مطالعاتي چتم هاوس براين باور است كه چالش اصلي، اختلاف مواضع طرفين است: آذربايجان خواهان گذرگاهي بدون مانع به عنوان ثمره پيروزي نظامي ۲۰۲۳ است؛ در حالي كه ارمنستان بهشدت با واگذاري حاكميت بر خاك خود مخالفت ميكند. پيشنهاد اجاره ۱۰۰ ساله امريكا، تلاشي نوآورانه براي استفاده از چارچوبهاي حقوقي تجاري است كه در قالب آن باكو تضمين امنيتي دريافت ميكند و ايروان نيز از نظر رسمي حاكميت خود را حفظ خواهد كرد. اين الگو، مشابه تجربههايي چون كانال پاناما تحت اداره امريكا (۱۹99–۱۹14) است؛ مدلي كه هم تجارت جهاني را تسهيل ميكند و هم نگرانيهاي امنيتي را كاهش ميدهد. با اين حال، منتقدان هشدار ميدهند كه اين مدل ممكن است رنگ و بوي استعمار نو به خود گيرد و در بلندمدت با واكنش منفي افكار عمومي مواجه شود. پيشنويس توافق صلح در مارس ۲۰۲۵، پيشرفت چشمگيري در زمينه به رسميت شناختن متقابل مرزها، تعيين حدود، و عدم توسل به زور داشت-اما در مسائل حملونقل و دسترسي به مناطق محصور متوقف شد؛ دقيقا جايي كه پيشنهاد امريكا ميكوشد بنبست را بشكند.
محاسبات ژئوپليتيكي و واكنش رقبا
موفقيت كريدور زنگزور، موازنه قدرت منطقه را دگرگون خواهد كرد-اين همان دليلي است كه قدرتهاي رقيب اكنون راهبردهاي خود را مورد بازنگري قرار ميدهند. ايران با تهديد از دست دادن ۲۰ تا ۳۰ درصد نقش ترانزيتي خود روبهرو است-موضوعي كه مسيرهاي تجاري حياتي از جمله عبور سالانه ۴۳ هزار كاميون ترك به آسياي مركزي را به چالش ميكشد. روسيه نيز ممكن است تا ۲۰ ميليارد دلار درآمد خود را طي يك دهه از دست داده و ۱۵ درصد از نفوذش بر بازار انرژي اروپا را از كف بدهد. در سوي ديگر، چين نيز ميتواند با بهرهگيري از بهبود اتصال اوراسيا، بين ۲۰ تا ۳۰ ميليارد دلار در طرح «كمربند و جاده» صرفهجويي كند، اما در عين حال، با ريسك كاهش وابستگي به مسيرهاي تحت كنترل خود مواجه است. تركيه نيز با دسترسي مستقيم به كشورهاي تركزبان، ميتواند تا سال ۲۰۳۰ سالانه ۱۰ تا ۱۵ ميليارد دلار درآمد ترانزيتي كسب كند. در اين ميان محاسبات آنكارا، موضوع را پيچيدهتر خواهد كرد. تركيه پس از مذاكره با پ.ك.ك جهت كاهش تنش، به دنبال بازتنظيم مرزها و ايجاد فضاي باثبات براي پروژههاي زيرساختي است. در صورت موفقيت، اين فضاي سياسي قادر است مكملي مهم براي اجراي طرح زنگزور باشد. به نوشته فربس شركتهاي ترك در شرق آناتولي، رشد ۳۱۰درصدي ظرفيت صادراتي-از ۱۶۰ ميليون به ۵۰۰ ميليون دلار-را پيشبيني كردهاند، مشروط به اجراييشدن كريدور. اين پتانسيل اقتصادي، انگيزهاي قوي براي مشاركت فعال ديپلماتيك ايجاد كرده، حتي با وجود حساسيتهاي سياسي داخلي.
ريسكها و چالشهاي اجرايي
با وجود جذابيت اقتصادي، موانع قابل توجهي وجود دارد. ناظران احتمال شكست مذاكرات و تاخير ۱۲ تا ۱۸ ماهه در اجراي طرح را ۶۰درصد ميدانند. دادههاي موسسه لويدز از ژوئن ۲۰۲۵ نيز هشدار ميدهد كه شكست مذاكرات ميتواند نوسانات كالايي را تا ۲۰درصد افزايش داده و هزينههاي بيمه را بالا ببرد. همانگونه كه در بالا اشاره شد، ارمنستان صراحتا هرگونه مذاكره درباره اجاره يا واگذاري كنترل سرزميني را تكذيب كرده است.
«نازلي باغداساريان»، سخنگوي نخستوزيري، تاكيد كرده كه «ارمنستان هيچگونه واگذاري يا انتقال كنترل بر قلمرو خود را با هيچ طرفي بررسي نكرده و نخواهد كرد». همزمان نظارت بينالمللي نيز در هالهاي از ابهام قرار دارد. از همين رو مركز مطالعات راهبردي و بينالمللي احتمال موفقيت چنين طرحي را حتي با ضمانت سازمان ملل تنها ۴۰ تا ۵۰درصد برآورد كرده و آن را در معرض وتوي ارمنستان بهدليل نقض حاكميت ميداند. از همين رو موفقيت مدل امريكا منوط به پاسخدهي به نگرانيهاي امنيتي، در كنار كسب مشروعيت بينالمللي كافي است.
پيامدهاي راهبردي
طرح زنگزور چيزي فراتر از پروژهاي زيرساختي است-اين طرح آزموني براي سنجش توانمندي امريكا در خلق راهحلهاي نوآورانه ديپلماتيك در جهاني چندقطبي است. از همين رو آنگونه كه استفان رودگودرز، كارشناس مسائل قفقاز در چتم هاوس نوشته، شواهد نشاندهنده توان واشنگتن در شكلدهي به نتايج ژئوپليتيكي در مناطق بحراني خواهد بود؛ اما شكست اين بازيگر در اجراي چنين طرحي ميتواند از افول قدرت امريكا در تاثيرگذاري بر تحولات منطقهاي حكايت داشته باشد. براي اروپا، اين گذرگاه نويدبخش تنوع واقعي در تامين انرژي است. صرفهجويي ۲۰ تا ۳۰ ميليارد دلاري تا سال ۲۰۳۰ در واردات انرژي، به گذار سبز اتحاديه اروپا كمك ميكند و وابستگي به تامينكنندگان اقتدارگرا را كاهش ميدهد-دليلي كه پايتختهاي اروپايي، عليرغم هشدارهاي علني، پنهاني از ابتكار امريكا حمايت ميكنند. اين پروژه همچنين آزمايشي است براي بررسي اينكه آيا انگيزههاي اقتصادي ميتوانند بر زخمهاي تاريخي غلبه كنند يا خير. دسترسي احتمالي ارمنستان به ۲.۵ ميليارد دلار كمك توسعهاي از سوي اتحاديه اروپا، در صورتيكه نگرانيهاي حاكميتي لحاظ شود، ميتواند انگيزهاي قوي براي مصالحه باشد. تا سال ۲۰۲۷، اجراي موفق اين طرح ميتواند ۲۰ تا ۵۰ ميليارد دلار گردش تجاري سالانه را از طريق تقويت كريدور ميانه ايجاد كند. بانك جهاني ظرفيت بالقوه ترانزيت كالا از اين مسير را ۱۱ ميليون تن تخمين زده است-رقمي كه ميتواند لجستيك اوراسيا را دگرگون كند. اما تحقق اين هدف، منوط به عبور از موانع داخلي در ارمنستان و حفظ حمايت بينالمللي است. از همين رو گفته ميشود كه شركتهاي بينالمللي بايد با استراتژيهاي متنوع، در برابر عدم قطعيتهاي زنگزور مقاوم باشند-هم فرصت شراكت با محور آذربايجان-تركيه را دنبال كنند و هم آمادگي لازم براي شكست ديپلماتيك را داشته باشند. همكاري با ميانجيگران امريكايي، مسير مناسبي براي مديريت ريسك حاكميتي و بهرهبرداري از فرصتهاي بالقوه است.پيشنهاد امريكا براي اجاره گذرگاه زنگزور، آزموني پرمخاطره در جهاني است كه رقابت قدرتهاي بزرگ، بيش از هميشه، سرنوشت مناطق كليدي را رقم ميزند. موفقيت اين طرح منوط به تلفيق هوشمندانه ديپلماسي و اقتصاد است و ميتواند نشان دهد آيا واشنگتن هنوز توان بازطراحي نظم جهاني را دارد يا خير.