بازخواني راهبرد بازوي پژوهشي مجلس براي يك ورشكستگي
راه ميانبر نجات از بحران آب
گروه اقتصادي
بيش از پنج دهه است كه براي كارشناسان حوزه آب آشكار شده ايران نيازمند مديريت صحيح منابع آبي است؛ مديريتي كه هر گام نادرست در آن ميتواند كشور را به عقب براند. از اين رو در تمام اين سالها بر اصلاح شيوه استفاده از منابع آب تأكيد شده است. اما برآيند عملكرد پنج دهه گذشته نشان ميدهد كه اگرچه سياستگذاران در مقاطعي تصوير روشني از حركت به سوي بهرهبرداري درست از منابع آب ارائه كردهاند، اما در عمل، هيچ اقدام موثري در مسير مديريت پايدار منابع آبي انجام نشده است. در تمام اين سالها برداشت بيرويه و بدون برنامهريزي از منابع آب زيرزميني منجر به تخليه شديد سفرههاي آب زيرزميني شده است. طبق آخرين گزارشهاي منتشر شده توسط وزارت نيرو و شركت مديريت منابع آب ايران، ۹۸ ميليارد متر مكعب (به تعبير ديگر 86 درصد) از ۱۱۴ ميليارد متر مكعب آب تجديدپذير كشور سالانه به طور كامل مصرف شده است. همچنين، سالانه به طور متوسط حدود 5.7 ميليارد متر مكعب به كسري مخازن آبهاي زيرزميني اضافه ميشود. از سوي ديگر، سالانه به دليل وقوع سيلابهای مخرب - كه ناشي از نبود مديريت مناسب آبهاي سطحي و باران است - خسارتهاي قابل توجهي به زيرساختها و اراضي كشاورزي وارد ميشود. بر مبناي گزارش مركز پژوهشهاي مجلس به عنوان مثال، خسارتهاي ناشي از سيلابها در سال ۱۳۹۸ بيش از ۳۵ هزار ميليارد تومان بوده است. كاهش منابع آب شيرين و بهرهبرداري نامناسب از منابع آب باران ميتواند به تشديد بحران آب شرب در بسياري از مناطق كشور منجر شود. مناطق روستايي ايران نيز به عنوان بسترهاي اصلي توليدات كشاورزي و دامداري، با چالشهاي جدي در زمينه منابع آبي مواجهاند. از نگاه محققان مركز پژوهشهاي مجلس، با توجه به كاهش منابع آبهاي زيرزميني و سطحي و تغييرات اقليمي كه منجر به كاهش بارشها و افزايش دما شده، تأمين آب مورد نياز در اين مناطق اهميت ويژهاي پيدا كرده است. بنابراين در شرايط تغيير اقليم، برنامهريزي براي بهرهمندي هوشمندانه از بارشها در مناطق خشك سيلابها و رگبارها بسيار حياتي است. فناوري استحصال آب باران، بر جمعآوري و ذخيرهسازي آب باران با نيمهخشك كشور، كه غالبا هدف استفاده در مواردي مانند شرب، كشاورزي و نيز پايداري آب زيرزميني تمركز دارد. استفاده از اين تكنيك ميزان هدررفت آب ناشي از تبخير را نيز كاهش ميدهد. جمعآوري آب باران به روش مناسب ميتواند راهحلي مهم براي معضل بحران آب در نقاط مختلف جهان باشد و به طور مستقيم باعث كاهش فشار بر منابع آب ميشود. استحصال آب باران در مناطق روستايي نه فقط به عنوان راهحلي پايدار براي مديريت منابع آب مطرح است. بلكه نقش مهمي در كاهش آسيبهاي زيست محيطي و اقتصادي، افزايش امنيت آبي و غذايي و بهبود وضعيت معيشتي جوامع روستايي ايفا ميكند. با ذخيره اصولي آب باران و استفاده صحيح از آن، ميتوان از برداشتهاي بيرويه از منابع آب زيرزميني و حفر چاههاي عميق - كه سبب فرونشست زمين و ايجاد چالههاي عميق ميشود - تا حدي جلوگيري كرد.
تجارب جهاني
از نگاه محققان مركز پژوهشهاي مجلس، تجارب جهاني نشان داده است استحصال آب باران در كشورهايي مانند هند، چين و استراليا به بهبود منابع آبي و كاهش فشار بر منابع آب زيرزميني كمك كرده است. اين كشورها با استفاده از فناوريهاي ساده و كمهزينه توانستهاند مشكلات كمبود آب را به ميزان قابل توجهي كاهش بدهند. اين اميد وجود دارد كه به كارگيري روشهاي استحصال آب باران ميتواند تا حدي بشر را از عواقب جدي كمبود آب در آينده نجات بدهد. در برخي نقاط هندوستان استفاده از سامانههاي استحصال آب توانسته است سطح كشت را تا ۳۴ درصد و عملكرد را تا ۶۴ درصد افزايش بدهد. از اين رو، استحصال آب باران ميتواند به عنوان منبع آبي ارزان و قابل دسترس به بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي جوامع روستايي و شهري كمك كند و درنتيجه به افزايش امنيت آبي و غذايي منجر شود.
سود بهرهبرداري از آب باران
از نگاه تحليلگران مركز پژوهشهاي مجلس، استحصال آب باران منافع اقتصادي و اجتماعي گوناگوني دارد كه در بسياري موارد ناملموس و غيرمستقيمند. يكي از مزاياي آن «كاهش اتكا به سامانههاي متمركز آبرساني از سد يا چاه است.» زيرا امكان تأمين آب براي بهرهبرداراني كه به اين سامانههاي متمركز دسترسي ندارند. سود بعدي در «جلوگيري از آلودگي ناشي از اختلاط انواع پساب و كاهش آلودگي حاصل از فرسايش آبراههاي است». با روش استحصال آب باران «تأمين آب ساكنان مناطق دورافتاده كه به ساير منابع آبي دسترسي ندارند» رخ ميدهد. از سوي ديگر «بهرهبرداري از منابع آبي پتانسيلدار كه به دليل پراكندگي و كوچك بودن حوضهها، امكان مهارشان با سد بزرگ وجود ندارد» رقم ميخورد. زاويههاي ديگر به سود بزرگ «نياز به سرمايهگذاري كم براي جمعآوري و استفاده از آب باران»؛ «هماهنگي بين منافع بومشناختي، اقتصادي و اجتماعي»؛ «خودكفايي و احياي اقتصاد محلي و تداوم برنامهها و مديريت بهتر منابع»؛ «نزديكي محل جمعآوري و ذخيره به منبع، بدون نياز به شبكه پيچيده و پرهزينه»؛ « كيفيت خوب آب باران كه نياز به گندزدايي و پالايش زيادي ندارد.» اشاره دارد. از نگاه تحليلگران، كاهش جريانهاي سيلابي و كنترل منابع آلاينده غيرنقطهاي از جمله آثار مثبت اين رويكرد است كه به بهبود كيفيت منابع آب كمك ميكند. در كنار آن، كاهش هدررفت آبهاي سطحي و افزايش بهرهوري نزولات جوي بهويژه در صورت مهار تبخير، موجب استفاده موثرتر از منابع آبي خواهد شد. همچنين با در نظر گرفتن طرحهاي استحصال در بيلان كلي منابع آب، ميتوان فشار وارد بر منابع طبيعي و آبهاي زيرزميني را كاهش داد. بهرهگيري از آب باران در كشاورزي ديم و آبياري تكميلي، نقش مهمي در تقويت امنيت غذايي در مناطق خشك دارد و بهتبع آن، كاهش مهاجرت روستاييان و بهبود كيفيت زندگي در جوامع روستايي نيز دور از دسترس نخواهد بود. بهبود شرايط زيستي در مناطق خشك و شكننده، خنك شدن محيط شهري و كاهش اثر جزاير گرمايي، از ديگر پيامدهاي مثبت اين اقدامات به شمار ميرود. همچنين، توسعه بامهاي سبز ميتواند به افزايش تنوع زيستي در مناطق شهري كمك كند و با ايجاد مناظر طبيعي، به ارتقاي ارزشهاي زيباييشناختي چشماندازهاي شهري و روستايي بينجامد.
مرور دادههاي ايران
مناطق روستايي كشور با بحرانهايي همچون كاهش منابع آب زيرزميني، خشكساليهاي مكرر، سيلاب و فرسايش خاك مواجهاند كه اين روند، پيامدهايي همچون كاهش توليد كشاورزي، مشكلات بهداشتي و افزايش مهاجرت به شهرها را در پي داشته است. در اين ميان، استحصال آب باران به عنوان راهكاري پايدار و اقتصادي، مورد تأكيد قرار گرفته است. بر اساس ماده (۳) قانون توسعه و بهينهسازي آب شرب شهري و روستايي، احداث تأسيسات جمعآوري و استفاده مجدد از آب باران ميتواند مورد بازنگري قرار بگيرد. اين راهبرد در برخي شهرها ميتواند بيش از ۵۰ درصد نياز آبي فضاي سبز شهري را تأمين كند. همچنين با اجراي سامانههاي تغذيه مصنوعي مناسب، ميتوان روانابهاي حاصل از بارش را به سفرههاي آب زيرزميني هدايت كرد و روند فرونشست زمين در دشتها را كاهش داد. ايران با ميانگين بارندگي سالانه حدود ۲۵۰ ميليمتر، بسيار پايينتر از ميانگين جهاني (حدود ۷۵۰ ميليمتر) قرار دارد. در سال ۱۳۹۸، شركت مديريت منابع آب ايران، حجم سيلابها را حدود ۲۰ ميليارد متر مكعب برآورد كرد. همچنين در فروردين ۱۴۰۳، وقوع سيلاب در استان سيستان و بلوچستان بيش از ۱۸ هزار ميليارد ريال خسارت وارد كرد و صدها ميليون متر مكعب آب بدون استفاده مفيد از اين استان كمآب خارج شد. در حال حاضر، بيش از ۴۸ درصد از اراضي كشاورزي كشور بهصورت ديم كشت ميشود و در برخي سالها اين سهم به بيش از ۵۹ درصد رسيده است. در سطح جهاني نيز حدود ۶۰ درصد اراضي به صورت ديم كشت ميشود و بهرهبرداري بهينه از آب باران در اين اراضي، نقشي كليدي در افزايش بهرهوري دارد. به عنوان نمونه، در استراليا، بهرهگيري از فناوريهاي استحصال آب باران، تا ۳۰ درصد افزايش عملكرد محصولات كشاورزي را به همراه داشته است.