شمشيرهايي كه كشيده نشد، قلبهايي كه شكافت (جنگ رواني)
همان مردمي كه با درايت و صبوري از روزهاي تلخ تحريم و فشارهاي اقتصادي عبور كردند، امروز نبايد در دام طراحيهاي رسانهاي دشمن گرفتار شوند. پيروزي نظامي ايران در مقابل اسراييل، صرفنظر از ابعاد فني و ژئوپليتيك آن، يك شوك راهبردي براي دشمن بود. دشمني كه با پشتوانه تمام قدرتهاي جهاني خود را بيرقيب ميدانست، اكنون در لاك دفاعي فرو رفته است. اين پيروزي را نبايد با تحليلهاي زرد، اخبار جعلي و شبه كارشناسان رسانهاي بياثر كرد. ما به روشني در مرحله دوم نبرد هستيم: جنگ روايتها. و در اين جنگ، هر شهروند يك سربازاست؛ و هر واژه، يك گلوله؛ پس هر بازنشر شايعهاي بياساس، يك سنگ در دست دشمن است كه ممكن است ما آن را پرت كنيم. در اين بين وظيفه رسانههاي ديداري، نوشتاري و نشريات كاغذي و مجازي بسيار مهم است وظيفهاي به دور از جناحبندي و مرزهاي سياسي و اختلاف سلايق و نبايد از نقش بسيار موثر هنرمندان و چهرهاي مورد وثوق مردم (سلبريتيها) غافل بود، موضعگيري آگاهانه، همسو با سربازان مدافع مرز و امنيت كشور از مهمترين وظايف نويسندگان، بازيگران، فيلمسازان، نمايش پيشگام، آهنگسازان و... است، اينجاست كه خودي از ناخودي و دوست از دشمن و منفعتطلب و عافيتطلب مشخص شده و معلوم ميشود در زمان بحران چه كسي در كنار مردم و كشور و اسلام قرار داشته است و چه كسي پشت مردم و ميهن را خالي كرده است. بياييد از تاريخ بياموزيم؛ نه اجازه بدهيم مادران، فرزندان شان را از ميدان بيرون بكشند و نه بگذاريم شايعه، پيروزيمان را محاصره كند.