پيكره واحدِ متكثرِ ملي ايرانيان
اشكان تقيپور
اين تركيب پنج واژه زنجيروار، خلاصه عظمتِ تمام آن چيزي است كه در اين ۱۲ روز آشكارا پديدار شد. هر چند اين همبستگي در زمانهاي ديگري از دورترين ادوار نسل ما عيان بوده است.
جنگ تحميلي ۸ ساله پس از تجاوز ارتش بعثي عراق به خاك ميهن كه بدون از دست دادن غباري از سرزمينمان با نثار جان بيش از ۲۰۰ هزار شهيد در راه دفاع از سرزمين و باورهايمان پايان يافت؛ زلزلههاي بزرگ همانند زلزله منجيل و رودبار استان گيلان، زلزله بم، زلزله لرستان، زلزله آذربايجان شرقي در ورزقان و هريس و اهر، زلزله كرمانشاه در سرپل ذهاب تا ثلاث باباجاني، سيلهايي بزرگ و ويرانكننده مانند سيل بزرگ در گستره سه استان گلستان، لرستان و خوزستان و سپستر استانهاي ديگر همانند چند سيل بزرگ در سالهاي مختلف در استان سيستان و بلوچستان، پاندمي كرونا كه همه كشور و البته جهان را در نورديد. در تمام اين سوانح بزرگ مشاركت اجتماعي گسترده ايرانيان براي تحقق خيرجمعي، از گوشه گوشه ايران و حتي جاي جاي جهان با ايرانيان گرفتار در حادثه و منطقه آسيبديده از خاك ميهن و پاسداشت جان و مال آنها گويي «خويشكاري» نانوشته و ناگفته در ضميرناخودآگاه ملي ايرانيان از هزارهها پيش تاكنون بوده است. اما ميپندارم كنش و واكنش ايرانيان به هر قوم، زبان، باور، دين، مذهب، آيين و حتي از منظر «سن و سال» در اين جنگ تحميلي دوم ۱۲ روزه در برابر رژيمي تجاوزگر و متكي به قدرتهاي بزرگ نظامي غربي كه خود به هيچ معاهده قانوني، عرفي و اخلاقي در چارچوب بينالمللي پايبند نيست و پيش از اين نمونههاي بارز آن را در غزه و لبنان ثابت كرده بود معني «پيكره واحد متكثر ملي ايرانيان» را بسيار واضحتر از پيش در جايگاه معيار و امتياز بزرگ فرهنگي غيرشعاري و واقعي در بزنگاهي و در آني «معنا و تبيين» كرد. «پيكره واحد متكثر ملي ايرانيان» حول يك واژه كه تنها ميراث مشترك ابدي تمام ايرانيان است يعني «ايران» با سرعتي باورنكردني شكل گرفت. فارغ از تعلقات ميهنپرستانه قطعا واژه «ايران» در جايگاه رفيعِ «تنها ميراث مشترك همه ايرانيان» بايد ارزش و اعتباري به غايت درخور و ارزش بينظير يكسان نزد تمام تفكرها، اقوام و باورها داشته باشد كه بتواند اينچنين با سرعت و قدرت سبب اتحاد عظيم ملي بين اقشار مختلف ملت با هم و همچنين تفكرات گوناگون در حاكميت و در نهايت، بهرغم نارضايتيها و كاستيهاي بعضا جدي درون خانوادگي داخلي، سبب انسجام مستحكم فيمابين ملت و حاكميت در برابر بيگانه ايرانستيز شود. شكلگيري چنين اتحادي در كمترين زمان ممكن، آن هم در زمانهاي كه فشارهاي اقتصادي و گرفتاريهاي اجتماعي دشوارتر از هميشه و بوق تبليغاتي بيگانه ايرانستيز در ايجاد افزايش نارضايتي مردم بلندتر از هميشه بود، در قالب مليتي ريشهدار در ضمير ناخودآگاه ملي ايرانيان آگاهانه نمود پيدا كرد و «خويشكاري» كه در فرهنگ هزاران ساله ايرانيان معني عميقي دارد در قبال كشور چنان شكل گرفت كه بسياري از تحليلهاي ميليون دلاري برخي پژوهشكدهها و انديشكدههاي غربي نه تنها محقق نشد، بلكه باور بسياري از تحليلگران آنها بر اينكه با حمله بيگانه به ايران وقتي درِ خانه بشكند، مردم! شورش كرده و دولت را ساقط و خانه را ويران ميكنند و آنگاه فضا براي تجزيه «ايران» به چند كشور بيخاصيت در دفاع از خود با آسماني و زميني هميشه باز براي جولان و تصميمگيري بيگانه صاحب زر و زور و تزوير باز ميشود هم در نطفه خفه شد. ميپندارم پس از آرامش نسبي به وجود آمده و گذار از ايرانستيزي فعلي بيگانگان، پرداختن به ابعاد مختلف اين ارزش هويدا شده ملي در ابعاد گسترده جامعهشناختي، روانشناختي، بررسيهاي مستدل و مستند و بيغرض تاريخي، ابعاد پژوهشي مرتبط با ريشههاي اتحاد و انسجام ملي عملي در برابر بيگانه ايرانستيز بهرغم كاستيهاي مديريتي حاكميتي در زمان صلح و به ظاهر نبود گفتمان مشترك كافي ميان اقشار مختلف مردم با هم و مردم با حاكميت و حتي مجادله، مباحثه و گاه منازعه گروههاي سياسي اعم از احزاب مختلف در حاكميت تا منتقدان و مخالفان حتي زندانيان مرتبط با ابراز اين مخالفتها، براي ماندگاري و پيشرفت ايران «لازمتر از لازم» است. اين فرصت گرانمايه بر آمده از اين تهديد را به هيچ وجه نبايد از دست داد. گويند كه «در هر شري خِيري نهفته است». اين بزرگترين خِيرِ نهفته در اين شر را با جان و دل و چنگ و دندان، خردورزانه و استراتژيك و مبتني بر فرآيندهايي كه منتج به يك رويكرد ملي هميشگي شود «براي ايران» دريابيم. دريابيم كه اكنون در شرايط سخت چنين اتحادي شكل گرفت؛ حال اگر خواستههاي مشروع و قانوني اين ملت بزرگ برآورده شود و گفتمان منعطف مستمر مصلحانه و متقابل بين مردم و دولتها و حاكميت شكلي منسجم و هميشگي بگيرد و بايدها و نبايدها در جاهايي كه اولويت يا لزومي ندارد با انعطاف به مواردي ايجابي در فرآيند گفتمانهاي مصلحانه و مسالمتآميز نخبگاني و مردمي به جاي اعمال نظر سلبي بدل شود آنگاه قطعا قدرت اين اتحاد ملي با رويش مشاركتهاي اجتماعي بيشتر چند برابر خواهد شد. قدرت دستگاه ديپلماسي كشور نيز با تكيه بر اين اتحاد ملي قطعا در حفظ منافع ايران در نظام بينالملل بيشتر خواهد شد. آنان كه در هرمهاي تصميمگيري ناخواسته هر چند با نيت نيك و سوابق پاك ميهندوستانه با نگاه جلوگيري از چندصدايي با توجيه آنكه شايد در شرايط حساس منطقه و كشور با سوءاستفاده بيگانه ايرانستيز شايد چندصدايي و مخالفتها و نقدها منتج به هرج و مرج شود از يك سو و دشمنان ايرانستيز بيگانه كه از ايجاد دوقطبي و چندقطبيهاي كاذب با توجه به تكثر فكري، سياسي، قومي، زباني با سوءاستفاده از وضعيت معيشتي بر اثر فشار تحريمهاي ظالمانه و برخي سوءمديريتها از سوي ديگر، هر دو در جهت عكس فضاي اتحاد گام برميداشتند. البته گروه نخستين همميهنانمان هستند كه قطعا دلسوزانه و براي دفاع از ميهن هر چند با تحليلي نادرست كه در نتيجه به عكس نيت خود ميانجاميد و اما دومي با نيت شوم استفاده از نقطه ضعفها و اين تكثر و چندقطبيسازي از سوي ديگر براي هدف نهايي اهريمني خود كه تجزيه ايران است. پيش از جنگ بارها به پيروي از استادان و بزرگان ايرانشناس خود در نوشتههايم نقل كرده بودم كه «ايران» تنها يك جغرافيا و محدود به «ايران جغرافيايي» كه براي پاسداشت ذرهاي از آن جان ميدهيم، نيست. «ايران» در معناي فراگيرتر خود نوعي «فلسفه مترقي و پوياي زيستن» است كه فرهنگ متعلق به اين فلسفه، از ديرباز تاريخ باستاني جهان تا امروز تمدنساز بوده است. ميراث مشترك ايرانيان كه بر غناي آن از هزارههاي دور در ايران باستان تا ايران اسلامي تا ايران معاصر و تا ايران امروز هر روز افزوده شده است. اكنون بيش از پيش باور كنيم تكثر قومي، زباني و تفكرات ايرانيان تحت مديريت منعطف و همدلانه البته قطعا با در نظر گرفتن ملاحظات امنيتي كارشناسي شده واقعي، قطعا «فرصت» است نه «تهديد» كه پيكره واحد ايران را تشكيل ميدهد. در همين كمتر از دو هفته دفاع جانانه، چه بسيار مردم عادي كه زن و كودك خود را از مركز استانهاي خود يا ديگر استانها به روستاهاي پدري يا اجدادي و نياكاني خود يا به كلام خودشان «داهاتشان» بردند و با جان و دل پذيراي ديگر همميهنان خود هم بودند. اين تكثر ريشهدار در فرهنگ هزاران ساله «روستا» كه حامي هر ايراني از هر جاي مام ميهن با ۱۶۴۸۱۹۵ كيلومتر مربع است، اهميت پرداختن دوباره به مولفههاي امنيت ملي، اتحاد ملي و چگونگي استفاده از اين تكثر واحد در حفظ منافع ملي و مسائل اساسي و بنيادين اجتماعي چون اهميت «توسعه روستايي» را ده چندان ميكند. خداوند بزرگ ايران را، مدافعان ايران را و يكايك مردم ايران را يا به سخن فردوسي بزرگ از هزارهاي پيش «زن و كودك و بوم ايرانيان» را بپايد.مدرس دانشگاه