شهر دموكراتيك
بهروز مرباغي
عادت داريم برخي عنوانها و مفاهيم را فقط براي جريانات اجتماعي يا سياسي بهكار ببريم. مفاهيمي مانند دموكراتيك، سلطهگر، سالم و امثال آن. اما شهر و كشور هم ميتواند چنين مفاهيمي را براي خود برگزيند يا برايش برگزينند. امروز شهر دموكراتيك تعريف مشخص و خاص خود را دارد. شهر سركوبگر هم همينطور. اين عناوين به جامعه يا مردم شهر برنميگردد، به سامان فضايي و تودهگذاري آن مربوط است. بسياري از شهرهاي ما و صد البته ساير كشورهاي جهان، تا همين سده پيش سامان فضايي مستبد داشتند. بازتابي از تفكر غالب حاكميتي آن زمان. زماني كه كشور و شهر توسط يك فرد اداره و حكومت ميشد. فرد است كه تمام امور شهر را در يد قدرت خود دارد. پس سازمان فضايي شهر هم چنين شكلي بايد داشته باشد. يك مركز شهر داريم كه اضلاع مثلث به اصطلاح زر و زور و تزوير در آنجا هستند و براي دلخوشي جماعت حمام هم دارد. در اين سامان فضايي هرچه از مركز دورتر شويم تفاخر و ايمني كمتر ميشود. اگر تهران را مصداق قرار دهيم، مركز شهر مكاني بود براي كاخ سلطنت، مسجد شاه و بازار. آن بخش از بازاركه در اين مركز قرار داشت طلافرشان و نقرهكاران هستند و هرچه به پايين شهر ميرود نفاست كالا و ارزش آنها كمتر ميشود، فرشفروشان، پارچه و قماش و الي آخر. ته بازار هم مكان مارفروشان و كاهفروشان است. اين سامان فضايي تقريبا در اغلب شهرهاي تاريخي ما وجود دارد. شايد فقط بوشهر را در اين رابطه استثنا داريم. در دوران شكوه اين شهر، چهار محله اصلي آن هيچ مزيتي نسبت به هم ندارند. در هريك از آنها تعدادي دكان و بازار است و تعدادي عالم و شيخ و تعدادي فرهنگي و هنرمند. حتي نمايندگيهاي سياسي هم در چهار محله شهر پراكنده هستند. چنين سامان فضايي دموكراتيك در شهرهاي ديگر كم داريم يا نداريم. اما امروز در سده بيستويكم قرار داريم. در اغلب كشورهاي دنيا حاكميت فردي برافتاده و«سيستم» جايگزين آن شده. حكومتها ازلي و ابدي نيستند و تغييرات مداوم در راستاي مطالبات اجتماعي دارند. اين تحول حاصل مطالبات اجتماعي و رشد جامعه مدني در اين كشورها است و حاكميت به آن تن داده. اين شكل از حاكميت و مديريت بازتاب خود را در سامان فضايي شهرها را دارد. مفاهيمي چون شهرهاي چند مركزي يا اقماري نمايانگر اين دوره از تكامل شهرها هستند. در مقياس بالاتر، فدراليسم و حكومتهاي محلي همان سامان چند مركزي فضايي با مصداق تقسيم حكومت و قدرت سياسي است كه در جهان امروز تنها راه تداوم و بقاي حكومت و دولت است. پس كالبد و سازمان فضايي شهر ميتواند دموكراتيك يا سركوبگر باشد و شكل آن تابعي است از سازمان حاكميتي و اداري جامعه و جدول تقسيم قدرت. اگر ميخواهيم تنازع اجتماعي و بزه فردي در شهر كم شود، بايد به سمت شهرهاي دموكراتيك برويم
معمار و مدرس دانشگاه