گزارش «اعتماد» از انفجار در ساختمان اساتيد فرحزاد
اميدهاي خاكستر شده
نيره خادمي
باد پردههاي سفيد طبقه چهارم ساختمان اساتيد را در هوا ميرقصاند و در شرايطي عادي، چنين تصويري نويد هواي خوش عصرگاهي؛ شايد در يك روز تعطيل است، اما اين روزها خبرهاي خوبي در حوالي ساختمان اساتيد فرحزاد نيست. ساعت حوالي 3 و 30 دقيقه بامداد روز جمعه وقتي بسياري از مردم تعطيلات منتهي به عيد غدير را آغاز كرده بودند، اسراييل حمله به ايران را با هدف قرار دادن چندين ساختمان و شهرك مسكوني در تهران آغاز كرد و ساختمان اساتيد، محل زندگي دكتر مهدي طهرانچي؛ رييس دانشگاه آزاد تهران و دانشمند هستهاي ايراني و همچنين فريدون عباسي يكي از آنها بود. عصر جمعه هنوز دود سفيد از ميانههاي طبقه ششم، همان حفرهاي كه احتمالا موشك يا تجهيزات نظامي از آن عبور كرده، بيرون ميزند. در ورودي خيابان فرحزادي از ميدان كتاب به سمت شمال نوارهاي زرد خطر كشيده شده و همچنان هيچ خودروي شخصي اجازه عبور ندارد و مردم محلي براي دسترسي به خانههاي خود مجبورند از خيابانها يا كوچههاي ديگري ميانبر بزنند. سر ظهر است و تعداد زيادي از ماموران پليس اطراف ساختمان حضور دارند و بعضي از عابران هم كه براي عبور از خيابان به حوالي ساختمان ميرسند، همانجا ميايستند و نظارهگر ميشوند. بعضي از آنها عكس ميگيرند و بعضي هم با يكديگر درباره حوادث اخيري كه كشور را تحت تاثير قرار داده وارد گفتوگو ميشوند. ماموران پليس هم هرازچندگاهي نزديك ميشوند تا جمعيت را متفرق كنند: «خانم اينجا نايست، عكست را هم كه گرفتي، برو.» عابران اما همچنان سايهاي براي خود پيدا كرده و در حيرت مشغول صحبت ميشوند: «ميگويند استاد فيزيك اينجا زندگي ميكرده، يعني خانوادهاش هم فوت كردهاند؟ » اين را يكي از زناني ميگويد كه خانهاش همين حوالي است و صبح كه صداي انفجار را شنيده از خواب پريده: «اول فكر كردم صداي آتشبازي عيد غدير است، از پنجره كه نگاه كردم ديدم همه جا روشن شده و آسمان را دود گرفته و نميشود نفس كشيد. شدت صدا خيلي زياد بود و دخترم آنقدر ترسيده بود كه دچار شوك عصبي شد و تا ساعتها هم اين حالت در او ادامه داشت. تمام بدنش ميلرزيد و مدام به من ميگفت كه از پنجره فاصله بگيرم. ميترسيد مورد اصابت چيزي قرار بگيرم. برق رفته بود و ما كه طبقه پنجم ساختمان هستيم اصلا نتوانستيم پايين بياييم كه ببينيم چه خبر است. كمكم از طريق اينترنت و شبكههاي مجازي فهميديم كه مجتمع اساتيد مورد هدف قرار گرفته و در آتش ميسوزد.» ساختمان بتني اساتيد البته همچنان پا برجاست، اما واحدهاي ضلع جنوبي طبقات پنجم تا هفتم با تخريب زيادي روبهروست و هنوز از آن دود سفيدي خارج ميشود. واحدهاي ديگر اين ساختمان هم از نماي بيروني هر كدام دچار آسيبي شدهاند، پنجره بعضي از واحدها كاملا از جا در آمده و برخي ديگر هم شيشه ندارد. خانههاي مجاور و ساختمانهايي كه در كوچههاي اطراف وجود دارد نيز هر كدام دچار آسيب شدهاند و شيشههاي برخي شكسته. روي ماشينهايي كه هر كدام از شب قبل در محل پارك شده، مملو از خاك است. عصر جمعه پايين محوطه ساختمان اساتيد هنوز اتوبوس اورژانس، جرثقيل امداد و آمبولانس و چندين ماشين پليس با مامور و موتورهايشان حضور دارند. برخي خانوادهها در راهپلههاي بيروني طبقات مختلف ساختمان ديده ميشوند كه در حال رفت و آمد و تخليه برخي لوازم ضروري زندگي خود براي كوچ موقت به خانهاي ديگر هستند. بسياري از شهروندان ساكن اين ساختمان نيز در حمله اسراييل كشته يا مجروح شدند. اگر چه آمار رسمي اعلام نشده اما برخي از شاهدان و ناظران منطقه از فوت دستكم 12 تن بر اثر حمله به اين ساختمان سخن گفتند. «محمد» همان شب در كيوسكي كه در خيابان فرحزادي و تقريبا روبهروي ساختمان اساتيد است، خواب بوده است. تقريبا يك ماهي است كه براي كار به اين كيوسك آمده و تقريبا يكي از نزديكترين افراد بيروني است كه پس از انفجار شاهد ماجرا بوده. ميگويد كه يك دفعه صداي شديد انفجار را شنيدم، با وحشت بيرون را نگاه كردم و ديدم كه ساختمان آتش گرفته. بعد خيابان خيلي شلوغ شد، ماموران آتشنشاني هم آمدند و مشغول خاموش كردن آتش شدند. ساكنان ساختمان را ميديدم كه هر كدام سراسيمه و گريان ميآمدند با شيون و ناله از آسيبي كه به خانواده و زندگيشان وارد شده، ميگفتند. از دست او هم جز شنيدن كاري بر نميآمد: «يكي از ساكنان ساختمان اساتيد گريه ميكرد و به سر و صورت خود ميزد چون جز او همه خانوادهاش دچار سوختگي شده بودند و نگران پسرش بود كه دچار سوختگي شده بود.» او يكي از سياهترين تصويرهاي روزگار را هم ديده، زني كه با موج انفجار از طبقه سوم ساختمان اساتيد به بيرون پرتاب شده، به ديوار آپارتمان روبرويي كه در فاصله 20 متري آنجا قرار دارد برخورد كرده و جانش همان شاخه شاتوتي است كه غلامرضا بروسان در شعرهايش نوشته: دلم شاخه شاتوتي/كه باد/خونش را به در و ديوار پاشيده است. سرخي خون هنوز روي ديوار است و محمد همان ساعتهاي اوليه جلوتر رفته و آن صحنه را از نزديك ديده، اما در حال حاضر اجازه نزديك شدن به آن محل وجود ندارد. «يك نفر را هم ميديدم كه از يكي از طبقات بالايي ساختمان با نور موبايل علامت ميداد و كمك ميخواست تا لحظاتي بعد كه نيروهاي امداد در محل حاضر شدند.» ساختمان 16 طبقه اساتيد كه به ساختمان اساتيد سرو هم معروف است. ساخت آن از اوايل دهه 80 آغاز شد و ساكنان آن از اواخر اين دهه وارد واحدها شدند. بامداد روز جمعه 23 خردادماه، خانه محمدمهدي طهرانچي، استاد برجسته فيزيك و رييس دانشگاه آزاد اسلامي در طبقه ششم اين ساختمان و همچنين دكتر فريدون عباسي، ديگر دانشمند هستهاي مورد هدف حمله تروريستي رژيم صهيونيستي قرار گرفت.