نقاشي ايران از كهنترين روزگار تا دوران صفويان
اشاره - كتاب «نقاشي ايران از كهنترين روزگار تا دوران صفويان»، به قلم اكبر تجويدي (۱۳۰۵- ۱۳۹۶ش.)، نقاش، پژوهشگر، باستانشناس و نگارگر ايراني، در آبان ماه ۱۳۵۲ از سوي اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و هنر منتشر شده كه امروز به معرفي اين كتاب، به ويژه چگونگي پرداختن به آموزش هنرجويان، با سخن استاد به نام ايران، ميپردازيم.
در سالهاي اخير كتابهايي چند درباره نقاشي ايران نگاشته شده است و مهمترين آنها تاكنون به زبانهاي انگليسي و فرانسه به چاپ رسيده است... پارهاي از اين نويسندگان در زمره خبرگان مسائل هنري بشمارند و با توسل به چاپ گنجينههاي باارزشي كه از نمونههاي اين هنر ايراني دراختيار دارند و براي بيشتر مردم جهان ناشناخته است و همراه ساختن آنها با متوفي اديبانه خدمتي بسزا انجام دادهاند، ولي از آنجا كه اين هنرشناسان به علت داشتن نهاد و زمينه فرهنگ غربي آنچنان كه بايد و شايد با زيرجهان هنر ايراني عجين نشدهاند چهبسا در توجيه مطالب ويژه اين هنر بهمان مقياسهايي كه براي بيان محتوي نمونههاي هنر مغرب زمين به كار ميرود توسل جستهاند و از اين رهگذر نتوانستهاند در نحوه دريافتي كه ميان يك هنرمند يا يك هنرشناس ايراني و يك هنرپژوه غربي وجود دارد، فرق گذارند. ضمن قدرشناسي از كوششهاي اين استادان كه در اين پژوهشها پيشقدم بودهاند و با ابتكارات خود راه را براي تحقيق گشودهاند بايد افزود كه توجه فوقالعاده پارهاي از اين متخصصين به مسائل مربوط به كتابشناسي و ثبت نسخهها و معرفي آنها كه درحد خود خدمت فرهنگي بزرگي بشمار ميآيد آنان را از توجه به اصل مطلب كه معرفي كيفيت هنر نقاشي ايراني و بحث درباره جمالشناسي و مسائل ويژه هنري كشور ما است تا اندازهاي دور نموده است تا آنجا كه گاه پارهاي از اين كتابها به صورت فهرستي از نسخههاي خطي مصور فارسي متعلق به كتابخانههاي جهان درآمده است و بدين علت نميتواند آنچنان كه شايسته است، مورد استفاده اهل فن قرار گيرد. آنچه درخور توجه است آنكه در سالهاي اخير مطالب بسيار ارزنده و عميق درباره نقاشي ايراني به جاي آنكه در كتابهاي تخصصي آمده باشد بهوسيله پارهاي از حكماي ايراني و خارجي به صورت مقالات جداگانه يا ضمن بحث درباره بخشهايي از حكمت مورد تحقيق قرار گرفته است و كتابهايي كه تحت عنوان هنر ايراني نگاشته شده است بيشتر فاقد اينگونه مطالبند. از اين رو به پيشنهاد اداره كل نگارش و وزارت فرهنگ و هنر نگارنده درصدد برآمد با استفاده از يادداشتهايي كه ضمن ساليان متمادي اندك اندك فراهم ساخته بود به جاي پرداختن به ترجمه آثار منتشره مذكوره (كه آنهم به جاي خود داراي اهميت فراوان است) با تأليف و گردآوري اين مختصر در زمينه نقاشي ايراني بپردازد و باتوجه به مدارك قابلاعتماد ضمن مطالعه اين هنر در دورانهاي گوناگون تاريخ و معرفي استادان و پيشكسوتان اين فن شريف و توضيح درباره ويژگيهاي هنر هريك از آنان تا آنجا كه در توانايي و استعداد اوست به مسائل مربوط به جهان خاص هنر ايراني توجه نمايد...
همچنين، وي در بخشي ديگر با عنوان «ديباچه» نوشته است: «ازميان هنرهاي گوناگون هنر نقاشي ميتواند نزديكترين پيوند را ميان جهان معقول و عالم محسوس برقرار سازد زيرا اين هنر نه چون فن موسيقي به يكباره از توسل به نمودهاي مادي و عيني بركنار است و نه چون پيكرسازي و معماري كاملا در بند شكلها و قالبهاي جهان محسوس است. از آنجا كه در اين هنر جهان چندبعدي كه در آن زندگي ميكنيم با قواعد و وسائل مخصوصي روي صفحهاي كه تنها داراي دو بعد يعني پهنا و درازا ميباشد منعكس ميگردد و بوسيله خط و رنگ و شكل حالات گوناگون دروني و بروني جهان و عوالم مربوط به دريافت انسان از عالم بازگو ميگردد از اين نظر يك قطعه نقاشي ممتاز درحد خود نموداري از مجموعه حقايق مربوط به هستي است و چون آيينهاي است كه براي نمايش عوالم گوناگون وجود در پيش ديدگان بيننده قرار گرفته باشد... روش آموزش سنتي درميان هنروران گذشته ايران بهترين طريقهاي بود كه نوآموز را قدم به قدم در راهي كه در پيش داشت رهنمون ميشد. استاد با توجه به روحيه و استعداد و قابليت معنوي شاگرد اندك اندك همراه با آموختن فنون مربوط به نقاشي وي را به رموز باطني اين هنر نيز آشنا ميساخت چنانكه پس از گذشت مدت زماني معين شاگرد بيآنكه به طور روشن و صريح دريافته باشد وارد مرحلهاي گشته بود كه به وي اجازه ميداد جهان دروني و شخصي خود را با توسل به روشها فني و قراردادهاي مكتب مينياتورسازي براحتي بيان نمايد. اين جهان دروني شخصي هنرمند درحقيقت نمونهاي از جهان لطيف خاصي بود كه هر هنروري بر بنياد ساختمان دروني خود تصويرهاي لازم را از آن برميگرفت... ولي آنچه هماكنون بايد بدان اشاره شود آنست كه تا هنگامي كه فرد در اثر مداومت در فراگرفتن رموز فني كه خود يكنوع رياضت بشمار ميرود نتواند وجود خويش را تصفيه نمايد و تا زماني كه در اثر تواضع ممتد در برابر استادان و پيشكسوتان فن نتواند ديو خودپرستي و تكبر را به زنجير كشد هرگز به دنياي لطيف هنر قدم نخواهد گذاشت. دراينجا مطلب عبارتست از طي مرحلهاي كه ضمن آن هنرور بايد در اولين قدمهاي آن از توقف در عادات و خودبينيهاي حقير و بيارزش فراتر رود. رسيدن بدين مرحله جز با راهنمايي استاد راه رفته براي همهكس ميسر نيست و....
منبع: كتابخانههاي شماره يك و ايرانشناسي مجلس