پرسپوليس را قرباني جنگ قدرت نكنيد
الان وقت تقويت و حمايت از اين تيم است
هنوز سه هفته از پايان فصل نگذشته بود كه زمزمههاي استعفاي رضا درويش، مديرعامل باشگاه به گوش رسيد. درويش استعفا داد كه مورد پذيرش قرار نگرفت و او به كار خود ادامه داد. اما با ورود به فصل نقل و انتقالات كه حياتيترين بخش براي شكلگيري يك تيم قدرتمند است، داستان به شكلي پيچيدهتر و علنيتر وارد فاز جديدي شد.
اينبار، فشارها براي كنارهگيري درويش از سوي نهادي جديتر و اثرگذارتر مطرح شد: بانك شهر، مالك جديد و اصلي باشگاه. بانك شهر كه يكسالي است كه سكان هدايت اقتصادي باشگاه را در دست گرفته و قرار است بخش عمدهاي از هزينهها و بدهيهاي باشگاه را بر عهده بگيرد، صراحتا اعلام كرد كه در صورت ادامه حضور رضا درويش در سمت مديرعاملي، از ادامه همكاري و تعهدات مالي خود كنار خواهد كشيد. اين يك اولتيماتوم جدي بود كه ميتوانست آينده مالي و حتي موجوديت باشگاه را تحت تاثير قرار دهد. بانك شهر به وضوح نشان داد كه براي مديريت باشگاه برنامههاي خاص خود را دارد و حضور درويش را در راستاي اين برنامهها نميبيند .
اين موضعگيري بانك شهر، باشگاه را در يك دوراهي بزرگ قرار داد: يا پذيرش خواست مالك و تغيير مديرعامل يا حفظ درويش و از دست دادن حمايت مالي حياتي. در كمال ناباوري و برخلاف انتظار بسياري كه تصور ميكردند با توجه به حساسيت فصل نقل و انتقالات و اهميت حمايت مالي بانك شهر، باشگاه به خواسته مالك تن دهد، امروز خبر رسيد كه رضا درويش در سمت خود ابقا شده است.
اين تصميم، بار ديگر نشان داد كه در پرسپوليس، قدرت واقعي در دست كيست و اراده چه نهاد يا اشخاصي بر سايرين ارجحيت دارد. ابقاي درويش در مواجهه با اولتيماتوم صريح مالك، نه تنها به اين كشمكش پايان نداد، بلكه آن را وارد فاز جديدي از تقابل كرد. اين وضعيت، بيش از هر چيز، به يك جنگ قدرت تمامعيار شباهت دارد؛ جنگي كه در آن منافع باشگاه و آرامش هواداران، قرباني چانهزنيها و زدوبندهاي پشت پرده ميشود. پرسپوليس در سالهاي اخير، همواره درگير اين نوع كشمكشهاي پنهان و آشكار بوده است. آيا صرفا بحث عملكرد است؟ يا پاي منافع و نفوذهاي خارج از باشگاه در ميان است؟ هر چه كه باشد، هزينه اين جنگ قدرت را در نهايت باشگاه و هوادارانش ميپردازند. در فصلي كه يارگيري و برنامهريزي براي جبران نتايج ضعيف فصل پيش، از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است، اين حواشي نه تنها تمركز كادرفني و بازيكنان را برهم ميزند، بلكه باشگاه را در مذاكره با بازيكنان جديد و حفظ ستارههاي فعلي نيز با مشكل مواجه ميكند. كدام بازيكن حاضر است در باشگاهي كه آينده مديريتياش نامعلوم است، قرارداد ببندد؟
حالا بيش از هر زمان ديگري، نياز به ثبات و شفافيت احساس ميشود. مديران ارشد كنسرسيوم بانكي، وزارت ورزش و هياتمديره باشگاه بايد به اين كشمكشهاي بيپايان پايان دهند. پرسپوليس، نه ملك شخصي است و نه ميداني براي تسويه حسابهاي سياسي يا شخصي. اين باشگاه متعلق به ميليونها هوادار است كه تنها يك پرسپوليس قدرتمند، باثبات و به دور از حاشيه ميخواهند. زمان آن رسيده كه تكليف مديريتي باشگاه براي هميشه مشخص شود تا تيم بتواند با آرامش و تمركز كامل، به اهداف بزرگ خود دست يابد.