روزنامه اعتماد درگفتوگو با كارشناسان بررسي كرد
راند پنجم رايزني ها در آستانه پيچ تند
ربيعي: بازگشت هيات ايراني و امريكايي به مذاكره يا نشان از توافق نسبي دارد يا اتمام حجت دو كشور و پايان رايزنيها
مكي: بازي دوگانه امريكا نشان از رويارويي حاميان جنگ و مذاكره در عرصه سياست خارجي امريكا دارد
محمدرضا بابايي
دور پنجم مذاكرات غيرمستقيم ايران و امريكا بعد از اندكي وقفه دوباره از سر گرفته شد و اينبار رُم ميزبان گفتوگوهاي تهران و واشنگتن بوده است. بدر البوسعيدي، وزير خارجه عمان با پستي در روز چهارشنبه 31 ارديبهشت در صفحه رسمي خود در پلتفرم ايكس (توييتر سابق) اعلام كرد كه دور پنجم رايزنيهاي ميان ايران و امريكا در روز جمعه در شهر رُم برگزار خواهد شد. تنها چند ساعت بعد از اين پست، وزارت خارجه ايران نيز از زبان سخنگوي خود اين خبر را تاييد كرد. اين دور از مذاكرات درحالي آغاز شد كه مقامات كاخ سفيد مواضع متناقضي را در رابطه با مساله غنيسازي مطرح كردند و اين امر خود يكي از اسباب وقفه در دور چهارم مذاكرات بود. عباس عراقچي، وزير خارجه كشورمان نيز در واكنش به ادعاهاي متناقض مقامات امريكايي در رابطه با غنيسازي ادعايي صفر درصد يا توقف موقت در فرآيند غنيسازي، صراحتا اعلام كرد كه «اگر آنها بخواهند ايران را از حق داشتن انرژي صلحآميز هستهاي محروم كنند و اين حق را از ايران بگيرند، ما به هيچوجه توافقي نميكنيم.» بازگشت طرفين به ميز مذاكره و ازسرگيري روند رايزنيها حاكي از اين امر است كه عليرغم نقاط افتراق و اختلاف در دورههاي قبل و چه بسا دور جديد مذاكرات تهران-واشنگتن، همچنان نقاط اشتراك و تفاهم دوجانبهاي نيز وجود دارد كه طرفين را به ازسرگيري اين دور از گفتوگوها ترغيب نمود. برخي تحليلگران مواضع متناقض مقامات امريكايي در رابطه با مساله غنيسازي را بيشتر تابعي صرف از اختلافات و رقابتهاي سياسي دو طيف متضاد حاكم بر دستگاه سياست خارجي ايالاتمتحده ميدانند؛ جريان طرفدار جنگ و استفاده از گزينه نظامي ادعايي عليه برنامه هستهاي ايران در مقابل جريان طرفدار مذاكره براي دستيابي به توافق پايدار با تهران. اين شرايط باعث شد تا هيات مذاكرهكننده ايراني علاوه بر عدم عقبنشيني از حق غنيسازي، رويكرد محتاطانهتري را نسبت به واشنگتن و مشوقهاي سياسي اين بازيگر اتخاذ كند. گروه ديگر از تحليلگران بر اين باور هستند كه ايالاتمتحده با استفاده از ابزار تهديد و تشويق درصدد است تا خواستههاي حداكثري خود را به ايران تحميل نمايد. طرح ايده تشديد تحريمهاي ادعايي عليه ايران يا ماجراجويي نظامي عليه تاسيسات هستهاي توسط دونالد ترامپ و ديگر مقامات امريكايي مصداق بارز تهديد است كه از اين طريق جنگ رواني را عليه دولت و ملت ايران رقم ميزند. ازسوي ديگر برخي مشوقهاي سياسي مانند غنيسازي 3.5درصد يا توقف غنيسازي به طور موقت، ازجمله ابتكارات تشويقي محسوب ميشوند كه واشنگتن از طريق آن سعي بر آن دارند تا تهران را وادار به پذيرش تدريجي شروط حداكثري نمايند. به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزيابي و تحليل و بررسي چشمانداز و سناريوهاي محتمل در دور پنجم مذاكرات غيرمستقيم تهران و واشنگتن با حسين ربيعي، استاد دانشگاه و كارشناس ارشد مسائل خاورميانه و مرتضي مكي، كارشناس مسائل بينالملل گفتوگو كرده است. ربيعي ضمن اشاره به نقاط اتفاق و اختلاف طرفين ايراني و امريكايي، از سرگيري دور پنجم مذاكرات را نتيجه اتفاقنظرهاي دوجانبه بر سر اصول بنيادين مذاكره دانست و تاكيد كرد كه طرح امريكا براي تحميل شروط حداكثري شكست خورده است.
مرتضي مكي نيز ضمن اشاره به تمايز و تفاوتهاي بنيادين اين دوره از مذاكرات با چهار دوره سابق تاكيد كرد كه ناديده انگاشتن وزن ايران در منطقه و معادلات منطقه ميتواند براي امريكا و متحدانش پرهزينه باشد.
حسين ربيعي:ظاهرا تعليق غنيسازي از منظر امريكا به مثابه مشوق براي بازگرداندن ايران به مذاكره و تحميل شروط حداكثري است؛ طرحي كه شكست خورد
حسين ربيعي در پاسخ به سوال «اعتماد» در رابطه با چرايي بازگشت هيات ايراني و امريكايي به پشت ميز مذاكرات آنهم شرايطي كه اختلافنظرهاي دوطرف درباره مسائل فني بالاخص غنيسازي، به اوج رسيده تاكيد كرد: در اين دور از مذاكرات طرفين در رابطه با مساله غنيسازي اورانيم دستكم به يك توافق نسبي دست پيدا كردند، زيرا درصورت نبود چشمانداز توافق و تفاهم نسبي، حضور طرفهاي ايراني و امريكايي در دور جديد گفتوگوهاي غير مستقيم، توجيهي ندارد. از اين رو، ميتوان از مشاركت ايران در دور پنجم مذاكرات به دو احتمال رسيد؛ نخست توافق نسبي ميان طرفين بر سر مساله غنيسازي كه بار ديگر تهران و واشنگتن را به سر ميز مذاكره كشانده است؛ زيرا در صورت عدم اجماع طرفين بر سر اصول بنيادين، مذاكرات ديگر معنايي نخواهد داشت. احتمال ديگر اين است كه مذاكره ميتواند به منزله فصلالخطاب و اتمام حجت طرفين مذاكره با همديگر و آخرين دور مذاكرات باشد. ربيعي در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» با اشاره به موضعگيري آقاي عراقچي كه گفته بود چه توافق بشود و چه نشود، غنيسازي متوقف نخواهد شد، خاطرنشان كرد: اتخاذ چنين رويكردي دال بر اين است كه غنيسازي بر توافق اولويت دارد و ايران از حق غنيسازي خود نخواهد گذشت. به بيان ديگر، تهران تمايلي ندارد تا سرنوشت مذاكره را به غنيسازي گره بزند، بنابراين به نظر ميآيد كه دستيابي به توافق از جانب ايران پنجاهپنجاه است و طرف امريكايي نيز با پافشاري بر خواسته خود مبني بر غنيسازي صفر درصد، امكان دستيابي به توافق را بسيار دشوار ميكند و ادامه روند اين مذاكره را در هالهاي از ابهام قرار ميدهد. تاكيد طرفين بر خواستههاي حداكثريشان نيز شانس موفقيت در اين مذاكره را پايين ميآورد. اين استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان كرد: اگر تجربه تاريخي مذاكرات ايرانيها با غربيها را بررسي كنيم در خواهيم يافت كه پشت ميز مذاكره همواره طرفين جرح و تعديلهايي را در خواستههاي خود انجام دادند. در جريان مذاكرات ميان هياتهاي ايراني و اروپايي در ادوار گذشته نيز بحث غنيسازي صفر درصد مطرح شد اما درنهايت، غربيها به غنيسازي حداقلي ايران رضايت دادند.
از طرفي، مواضع مقامات امريكايي در يك هفته اخير متناقض بود. از عدم غنيسازي تا غنيسازي صفر درصدي و لغو موقت غنيسازي از جمله مواضع متناقضي بود كه توسط طرف امريكايي مطرح ميشد. اين امر به اين معنا است كه واشنگتن گزينههاي مختلفي را در جريان اين دور از مذاكرات روي ميز مذاكره قرار داده است تا در صورت عدم دستيابي به توافق جامع مشترك، طرحهاي ابتكاري مزبور را براي اقناع طرف ايراني ارايه دهد.به باور ربيعي، يكي از گزينههايي كه اخيرا روي آن مانور زيادي داده ميشود مساله تشكيل كنسرسيوم هستهاي است كه با همكاري منطقهاي و فرامنطقهاي ممكن است تشكيل شود. گزينه كنسرسيوم هستهاي يك گزينه قابل دسترس و مناسب براي طرف امريكايي است كه ميتوان آن را جايگزين طرح غنيسازي صفر درصد مطرح نمايد. همچنين طرح كنسرسيوم براي ايران نيز در مقايسه با ديگر گزينهها قابل دسترستر است. ربيعي در ادامه گفتوگوهايش با «اعتماد» درباره چرخش موضع مقامات امريكايي و احتمال تجديدنظر آنها در رابطه با تجديدنظر در پيششرط غنيسازي صفر درصد گفت: مقامات امريكايي مواضع متناقض و مختلفي را در قبال ايران مطرح ميكنند. از پذيرش حق ايران براي غنيسازي 3.7درصد تا اتهام به ايران به تلاش براي دستيابي به سلاح هستهاي و درنهايت تاكيد بر غنيسازي صفر درصد كه مقامات كاخ سفيد در مقاطع مختلف در قبال ايران اتخاذ كردند. به باور اين استاد دانشگاه موضع حقيقي طرف امريكايي در پشت ميز مذاكره مطرح ميشود و نه در پشت ميكروفون رسانهها؛
با اين وجود، اظهارنظرهاي اخيردونالد ترامپ، وزير خارجه ايالاتمتحده امريكا و ويتكاف نشان از آن دارد كه مقامهاي امريكايي جملگي بر غنيسازي صفر درصد اتفاقنظر داشتند. نوسان مواضع ايشان اين گمانه را ايجاد ميكند كه هيات امريكايي پشت ميز مذاكره موضع متعادلي درپيش گرفته، چراكه در صورت پافشاري تيم مذاكرهكننده امريكايي بر اصل عدم غنيسازي و طرح خواستههاي حداكثري، اين دور از مذاكرات نيز مانند دوره قبل بينتيجه ميماند. ربيعي در ادامه گفتوگو با «اعتماد» خاطرنشان كرد: در جريان دور اخير از رايزنيهاي سياسي غير مستقيم ميان تهران و واشنگتن، مساله تعليق موقت غنيسازي مطرح شده بود. در مقابل، ايران هم طرح تعليق موقت غنيسازي و هم موضوع غنيسازي صفر را كه از سوي طرف امريكايي پيشنهاد شده بود، رد كرد.
مساله تعليق موقت غنيسازي از منظر مقامات امريكايي به مثابه يك طرح مشوق براي بازگرداندن ايران به پاي ميز مذاكره و سپس تحميل شروط حداكثري به اين كشور بود اما اين طرح نيز مانند طرح غنيسازي صفر درصد توسط تهران قاطعانه رد شد. با استناد به سخنان مقامات رسمي جمهوري اسلامي ايران و در راس آنها مقام معظم رهبري كه بهكرات بر حق مسلم غنيسازي و عدم مذاكره بر سرآن تاكيد كردند، ميتوان چنين استدلال كرد كه هيچ مشوق سياسي يا اقتصادي وجود ندارد تا ايران را به تعليق موقت يا كنار گذاشتن غنيسازي ترغيب نمايد. لازم به ذكر است كه ابتكار تعليق موقت غنيسازي امر جديدي نيست و اين طرح در دهه 1380 توسط مقامات اسبق امريكايي مطرح شده بود كه آن زمان هم توسط ايران رد شد. در رسانهها بحث مشوقها و مسيرهاي ديگر جايگزين غنيسازي موقت از جمله تشكيل يك كنسرسيوم مشترك و متشكل از كشورهاي منطقه با هدف نظارت بر برنامههاي هستهاي ايران، طرح شده است. البته اين طرح توسط هيچ يك از مقامات رسمي طرفين مذاكره تاييد نشده است و بعيد است كه ايران اين مشوق احتمالي را نيز در مقابل غنيسازي صفر بپذيرد. به باور ربيعي، ايالاتمتحده و رژيم صهيونيستي در بازههاي زماني مختلف همواره گزينه نظامي را عليه ايران مطرح كردند تا ضمن ايجاد جنگ رواني عليه اين كشور، خواستههاي حداكثري خود را به آن تحميل نمايند. در مقابل، در ايران در واكنش به اين اقدامات تحريكآميز، موضوع خروج از پيمان انپيتي را مطرح كرد. با اين همه به باور اين استاد دانشگاه جديت امريكاييها و صهيونيستها در رابطه با حمله نظامي به ايران همواره محل بحث و شك است؛ از اين رو نميتوان ميزان جديت اين ادعاها و تهديدهايي كه مدام توسط مقامات امريكايي مطرح ميشود را به درستي سنجيد. ناگفته نماند كه بعد از سفر اخير منطقهاي ترامپ به كشورهاي عربي حوزه خليجفارس، بحث حمله نظامي به زيرساختهاي نظامي ايران توسط او كمتر مطرح شد و بيشتر بر تشديد تحريمها عليه ايران تاكيد شد؛ تحريمهايي كه همين حالا هم در جريان است. ربيعي در ادامه گفتوگوهاي خود در پاسخ به سوالي درباره چرايي سفر رييسجمهوري كشورمان به عمان در اين بازه زماني خاطرنشان كرد كه اهميت اين سفر بستگي به اين امر دارد كه آيا اين سفر يك سفر از قبل برنامهريزي شده باشد يا به دور جديد از مذاكرات مرتبط گردد. بنابر گفته ربيعي، روابط ديپلماتيك ميان ايران و عمان يك رابطه ديرينه و دوستانه است و از اين نوع سفرها و ديدارهاي ديپلماتيك دوجانبه همواره انجام ميشده و مقامات دو كشور بارها به پايتختهاي همديگر سفر كردهاند و با همتايان خود ديدار و گفتوگو داشتهاند. سفر مقامات جمهوري اسلامي ايران به عمان امري طبيعي است، اما چون اين سفر مقارن با دور پنجم مذاكرات انجام ميشود، گمانه زني شده است كه اين سفر ممكن است به مذاكرات مرتبط باشد. با توجه به اينكه عمان نقش ميانجي را ميان ايران و امريكا ايفا ميكند، ممكن است اين سفر به اين رايزنيها ارتباط داشته باشد يا اين موضوع هم در اين سفر مورد بررسي قرار گيرد، اما با اين وجود، به نظر ميرسد كه ايران همچنان بر مواضع خود كه در دورههاي قبلي مذاكرات مطرح كرده بود، پايدار خواهد ماند و اين سفر تغييري در نگرش و سياست ايران و برنامه غنيسازي آن ايجاد نخواهد كرد.
مرتضي مكي: ايران داراي وزن ژئوپليتيك و ژئواكونوميك است و فشار حداكثري امريكا ميتواند نتايج معكوسي براي اين كشور داشته باشد
مرتضي مكي، كارشناس مسائل بينالملل در رابطه با چرايي آغاز دور پنجم مذاكرات ميان تهران و واشنگتن عليرغم اختلافنظرهاي ميان طرفين و چشم انداز احتمالي اين دور از گفتوگوها به «اعتماد» گفت: دور پنجم رايزنيها در شرايط كاملا متفاوتتر از دورههاي قبل برگزار شد؛ در جريان اين دور از رايزنيها ما شاهد مواضع متعارض و متناقض مقامات كاخ سفيد در رابطه با مساله غنيسازي هستيم. در مقابل، مقامات ايراني و در راس آن رهبر معظم انقلاب اسلامي، در واكنش به پيششرطهاي امريكا براي مذاكره و موضعگيري غيرشفاف درقبال برنامه هستهاي ايران، ضمن اتخاذ موضع صريح و شفاف بر حق غنيسازي اين كشور تاكيد كردند و صراحتا بيان كردند كه مساله غنيسازي، غير قابل مذاكره است. با وجود اختلاف نظرهاي ميان تهران و واشنگتن، همزمان با آغاز دور پنجم رايزنيهاي ميان ايران و امريكا ميتوان چنين استدلال نمود كه طرفين همچنان بر سر نقاط كليدي مشتركي اتفاق نظر دارند و ميز مذاكره را محل مناسبتري براي حل و فصل اختلافات خود ميدانند. اما مواضع متناقض مقامات امريكايي در قبال برنامه صلحآميز هستهاي ايران، بيشتر ريشه در ادراك و شناخت سياسي آنان نسبت به ايران دارد. مقامات كاخ سفيد چنين تصور ميكنند كه تحولات چند يك سال اخير در فلسطين اشغالي، سوريه و لبنان جايگاه و موقعيت ايران را در منطقه تضعيف كرده است و از اين رو، در تلاش هستند تا با وارد آوردن فشار رواني به تصميمسازان ايراني بتوانند خواستههاي حداكثري خود را بر ايران تحميل نمايند. در مقابل، جمهوري اسلامي ايران نيز بر سر مواضع خودش قاطعانه پافشاري ميكند و كوچكترين عقبنشيني در رابطه با حق غنيسازي به عنوان پيش شرط مذاكره را نميپذيرد. مكي در ادامه خاطرنشان كرد كه باوجود چالشها و بحرانهاي حدود دو سال اخير در غرب آسيا، ايران همچنان وزن و قدرت ژئوپليتيكي و ژئواكونوميكي خود را در منطقه حفظ نموده است و هر گونه تلاش براي بحرانآفريني و تنش با ايران ميتواند نتايج معكوسي را براي ايالاتمتحده امريكا و شركاي منطقهاي آن رقم بزند، خصوصا بعد از سفر منطقهاي اخير دونالد ترامپ كه در خلال آن توانست صدها ميليارد دلار سرمايه از كشورهاي عربي خليجفارس به امريكا جذب نمايد.
به طور كلي مواضع متناقض مقامات امريكايي درقبال غنيسازي اورانيوم توسط ايران، باعث ميشود تا در صورت پافشاري واشنگتن بر اين مواضع، نسبت به آينده مذاكرات نتوان خوشبين بود. با اين وجود مساله جديت و عدم جديت مقامات كاخ سفيد در دستيابي به يك توافق جامع با ايران، نقش تعيينكنندهاي را ميتواند در روند مذاكرات ايفا نمايد.
به باور مكي، ريشه اختلافنظرها و موضعگيريهاي متناقض مقامات امريكايي در قبال برنامه صلحآميز هستهاي ايران، ريشه در اختلافات و رقابتهاي سياسي دو طيف طرفدار جنگ و مذاكره دارد. از منظر اين كارشناس مسائل بينالملل به طور كلي مواضع متناقض مقامات امريكايي در قبال غنيسازي اورانيوم توسط ايران، باعث ميشود تا در صورت پافشاري واشنگتن بر اين مواضع، نسبت به آينده مذاكرات نتوان خوشبين بود. با اين وجود مساله جديت و عدم جديت مقامات كاخ سفيد در دستيابي به يك توافق جامع با ايران، نقش تعيينكنندهاي را ميتواند در روند مذاكرات ايفا نمايد. مكي در ادامه گفتوگو با «اعتماد» به ماهيت نقاط اختلاف ميان ايران و امريكا در جريان اين دور از مذاكرات اشاره نمود و گفت: نقاط و مسائل مورد اختلاف ميان ايران و امريكا در مذاكرات اخير بيش از آنكه جنبه فني داشته باشد، داراي بعد سياسي است. اگر مقامات كاخ سفيد جديت لازم را در مذاكرات از خود نشان دهند، ميتوان گفت كه شانس دستيابي به يك توافق جامع ميان تهران و واشنگتن بسيار بالا خواهد بود. به باور مكي، اختلافات سياسي چنانچه ذكر شد بيشتر متاثر از اختلافات و رقابتهاي سياسي ميان دو جريان حاكم بر سياست خارجه ايالاتمتحده ميباشد، اما در رابطه با بعد فني مذاكرات بايد اين نكته را خاطرنشان كرد كه مساله غنيسازي صفر درصد كه هيات مذاكرهكننده امريكايي بر آن تاكيد دارد، خط قرمز جمهوري اسلامي ايران تلقي ميشود. از همين رو براي حل اختلافات بر سر نقاط فني اين دور از مذاكرات؛ پيشنهادات و ابتكارات سياسي جايگزيني مطرح شده است كه طرفهاي ايراني و امريكايي ميتوانند بر سر آن به توافق برسند. ابتكار تاسيس يك كنسرسيوم متشكل از كشورهاي منطقهاي كه به عنوان ناظر بر برنامههاي هستهاي صلحآميز ايران عمل نمايد يا تشديد نظارت و مراقبتهاي سازمان انرژي اتمي بر فعاليتهاي هستهاي ايران از طريق افزايش تعداد دوربينها در مراكز و تاسيسات هستهاي ازجمله ابتكارها و طرحهاي جايگزيني هستند كه به جاي غنيسازي صفر درصد مطرح شدند. اين كارشناس مسائل بينالملل ضمن بررسي سناريوهاي پيشرو در صورت شكست مذاكرات، به نقش لابي صهيونيسم نيز اشاره نمود و گفت: در صورت عدم دستيابي به توافق هستهاي، لابيهاي صهيونيسم و ايالاتمتحده امريكا با تشديد تحريمهاي اقتصادي عليه ايران و فشار حداكثري كه جريان صادرات نفت ايران را هدف گرفته است، در تلاش است تا علاوه بر يك جنگ اقتصادي، فاز جديدي از جنگ رواني را عليه دولت و ملت ايران رقم بزنند. در صورت عدم پيشبرد سناريوي حمله نظامي به زير ساختهاي اتمي كشور، تشديد تحريمهاي اقتصادي عليه ايران محتملترين گزينه واشنگتن خواهد بود. سناريوي حمله نظامي به تاسيسات هستهاي ايران يكي ديگر از گزينههايي است كه بيشتر توسط صهيونيستها مطرح شده است. رژيم صهيونيستي در تلاش است تا با تحريك ايالاتمتحده و ترغيت اين بازيگر، به انجام يك عمليات نظامي مشترك عليه ايران مبادرت ورزد. حتي در صورت همراهي واشنگتن با تلآويو، ايده حمله يكجانبه رژيم صهيونيستي به مراكز هستهاي ايران نيز مطرح است.
سناريوي حمله نظامي، سناريوي بسيار خطرناك و ويرانگري است كه ميتواند تبعات جبرانناپذيري را براي كل منطقه رقم بزند. وي افزود: موضعگيري اخير ترامپ در جريان سفر منطقهاي خود به كشورهاي عربي حوزه خليجفارس، نشان داد كه واشنگتن و حتي شركاي عربي و اروپايي آن تمايلي به تشديد تنش با ايران و حمله نظامي به مراكز هستهاي اين كشور ندارند. آغاز يك جنگ جديد در منطقه ميتواند پيامدهاي منفي را بر جريان رشد و توسعه اقتصادي كشورهاي عربي خليجفارس رقم بزند و اين امر بازتاب منفي بر بازارهاي جهاني انرژي نيز خواهد داشت. سناريوي سوم، ابتكار صلح مسلحانه است؛ در صورت عدم توافق ميان تهران و واشنگتن، ممكن است طرفين در شرايطي قرار بگيرند كه نه چندان متمايل به جنگ است و نه صلح، بلكه امري كه حد وسط جنگ و صلح پايدار است. در اين شرايط دو كشور در عين تلاش براي عدم تشديد تنشها، هر يك در تلاش هستند تا توان و بازدارندگي خود را در برابر يكديگر تقويت نمايند؛ وضعيتي كه از آن با عنوان صلح مسلح نيز ياد ميشود. اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه گفتوگو با «اعتماد» ضمن بررسي ابعاد سياسي سفر رييسجمهور كشورمان به عمان، خاطرنشان كرد كه «سفر مقامات ايراني و عماني به عمان و ايران يكي از متغيرهاي مهم در سير روند مذاكرات غيرمستقيم ميان ايران و امريكا ميباشد. سفر مقامات عماني به ايران به منزله ارسال پيامهاي سياسي واشنگتن به تهران تعبير ميشود؛ همچنين سفر مقامات ايراني به عمان نيز به منزله ارسال پيامهايي به امريكا از جانب ايران محسوب ميشود. سفر اخير رييسجمهور كشورمان به مسقط نيز از اين قاعده مستثني نيست و به نظر ميرسد كه رييسجمهور ايران حامل پيام مهمي براي ايالاتمتحده امريكا است كه ميتواند بر روند دور پنجم مذاكرات تاثير بگذارد. وي در ادامه افزود: به طور كلي عمان روابط حسنهاي با ايران و كشورهاي عربي حوزه خليجفارس و فراتر از آنان با ايالاتمتحده دارد. ازسوي ديگر نقش عمان به عنوان يك كشور ميانجي و ديپلماسي سازنده اين كشور، جايگاه ويژهاي به مسقط در ميانجيگري ميان تهران و واشنگتن اعطا كرده است. سفر آقاي مسعود پزشكيان به مسقط را ميتوان به اين معنا تعبير كرد كه جمهوري اسلامي ايران همواره راهحلهاي ديپلماتيك از خلال رايزنيهاي سياسي و مذاكرات دو و چندجانبه را براي تنشزدايي و حل و فصل اختلافات ترجيح ميدهد.