• 1404 يکشنبه 28 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6046 -
  • 1404 يکشنبه 28 ارديبهشت

سفر اول ترامپ به منطقه: سرمايه‌گذاري در برابر امنيت يا رقابت ابرقدرت‌ها براي نفوذ منطقه‌اي

مصطفي ترکزهراني

مقدمه: جايگاه خاورميانه در راهبرد كلان امريكا

اين پرسش كه آيا ايالات‌متحده امريكا براي منطقه خاورميانه داراي يك راهبرد كلان و منسجم است يا نه، همواره محل بحث و نظر بوده است. با اين حال، مي‌توان فرض كرد كه بنيان‌هاي فكري يك رييس‌جمهور، به‌ويژه هنگامي كه در دوره‌هاي مختلف تكرار و استمرار مي‌يابد، بيانگر راهبرد كلان وي نسبت به منطقه محسوب مي‌شود، خصوصا زماني كه يك رييس‌جمهور در هر دو دوره حضور خود در كاخ سفيد، خاورميانه را نخستين مقصد سفر خارجي خود قرار مي‌دهد، اين امر حاكي از اهميت فوق‌العاده اين منطقه در چارچوب راهبردي واشنگتن است. با اين حال، ميان دو سفر انجام‌شده، تفاوت‌هاي آشكاري وجود دارد؛ بخشي از اين تفاوت ناشي از تحولات عميق پس از حمله هفتم اكتبر به اسراييل و تغييريافته بودن مفروضات كلي درباره منطقه است.

سه رويكرد تحليلي در بررسي سفر ترامپ

سفر رييس‌جمهور ترامپ به منطقه را مي‌توان از سه منظر تحليلي بررسي كرد:

1- معادله امنيت در برابر سرمايه‌گذاري

2- هدف‌گذاري كلان براي شكل‌دهي به نظم جديد خاورميانه

3- رقابت ژئوپليتيكي به سبك جنگ سرد ميان قدرت‌هاي بزرگ

۱- امنيت در برابر سرمايه‌گذاري: رويكرد اقتصادي- امنيتي

در اين چارچوب، ترامپ تلاش مي‌كند تا با اعطاي تضمين‌هاي امنيتي به كشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس، آنان را به سرمايه‌گذاري در اقتصاد امريكا ترغيب كند. اين رويكرد اگرچه ظاهر اقتصادي دارد، اما در واقع بخشي از راهبرد ديپلماتيك براي حفظ نفوذ ايالات‌متحده در منطقه است.

۲- شكل‌دهي به نظم منطقه‌اي: جاه‌طلبي براي مهندسي خاورميانه

برخي تحليلگران، نظير سيمون تيسدال از روزنامه گاردين، بر اين باورند كه ترامپ خود را مهندس خاورميانه مي‌داند، درحالي كه واقعيت‌ها نشان مي‌دهد كشورهاي منطقه، با اتكا به قدرت ژئوپليتيكي فزاينده خود، در حال شكل‌دهي به سياست خارجي ايالات‌متحده هستند. اين كشورها به سطحي از اهميت راهبردي رسيده‌اند كه بدون همكاري آنها، پيشبرد اهداف كلان واشنگتن ممكن نيست. ايالات‌متحده براي مواجهه با چالش‌هايي نظير بحران غزه، وضعيت سوريه، جنگ يمن، تنش با ايران و منازعات اقتصادي با چين، نياز مبرم به همكاري با اين كشورها دارد. اين درحالي است كه كشورهاي عربي، براي هرگونه همكاري، شروطي را مطرح كرده‌اند، از جمله:

- احياي نوعي توافق شبيه به برجام با تضمين‌هاي معتبر

- جلوگيري از اقدامات جنگ‌طلبانه نتانياهو و جريان‌هاي تندرو در تهران

- انعقاد يك پيمان امنيتي جديد بين عربستان و ايالات‌متحده (با وجود مخالفت احتمالي سناي امريكا)

جالب آنكه اين كشورها ديگر حامي سياست فشار حداكثري ترامپ عليه ايران نيستند و برخلاف دوران قبل، در مواردي مواضعي همسو با ايران اتخاذ كرده‌اند؛ زيرا ژئوپليتيك منطقه به‌گونه‌اي تغيير يافته كه تهديد ايران براي آنها كاهش يافته است.

نارضايتي اسراييل از تغيير رويكرد امريكا

يكي از پيامدهاي اين تغيير ژئوپليتيك، بروز نارضايتي آشكار در اسراييل است. دلايل اين نارضايتي به موارد زير بازمي‌گردد:

- حذف اسراييل از برنامه سفر ترامپ

- تاكيد كشورهاي عربي بر راه‌حل دو دولت

- تلاش ترامپ براي پايان دادن به جنگ غزه با هدف آزادسازي گروگان‌هاي امريكايي

- مذاكره با حماس بدون اطلاع اسراييل

- اعلام آتش‌بس با حوثي‌ها پس از حمله به فرودگاه بن‌گوريون

- آغاز مذاكرات هسته‌اي با ايران بدون مشورت با اسراييل

- حذف شرط عادي‌سازي روابط عربستان و اسراييل از توافق‌هاي امنيتي

- اولويت دادن به پايان جنگ غزه براي عادي‌سازي احتمالي روابط

- توصيف صلح اسراييل و عربستان توسط ترامپ به عنوان يك «آرزو»

نتيجه آنكه، براي نخستين‌بار، اسراييل با رييس‌جمهوري در كاخ سفيد مواجه شده است كه اگرچه ضد اسراييل نيست، اما منافع استراتژيك آن را ناديده مي‌گيرد. نتانياهو به‌طور خاص، بي‌ثباتي و غيرقابل پيش‌بيني بودن ترامپ را بيش از ديگران لمس كرده است.

۳- رقابت ابرقدرت‌ها: تداوم جنگ سرد با بازيگران جديد

اين ديدگاه ريشه در سنت رقابت امريكا و شوروي در دوران جنگ سرد دارد، اما امروز جاي شوروي را چين گرفته است. سفر دوم ترامپ به منطقه، پاسخي آشكار به سفر رهبر چين در سال ۲۰۲۲ بود. ترامپ تلاش كرد با كاهش وابستگي كشورهاي منطقه به چين، زمينه‌هاي نفوذ پكن را محدود سازد.

در حوزه راهبردي- امنيتي:

- امضاي قرارداد ۱۴۰ ميليارد دلاري با عربستان (بخشي از توافق ۲۰۰ ميليارد دلاري)

- برنامه‌ريزي براي افزايش ارزش كل قراردادها تا يك تريليون دلار

- عقد قرارداد دفاعي ۴۲ ميليارد دلاري با قطر

- تخصيص ۱۰ ميليارد دلار براي ارتقاي پايگاه «العُديد» در قطر

- هدف: تثبيت حضور پايدار امريكا و جلوگيري از استقرار نظامي چين در منطقه

در حوزه تكنولوژي:

- ارايه تكنولوژي‌هاي پيشرفته، چيپ‌هاي هوش مصنوعي و زيرساخت‌هاي ديجيتال

- تلاش براي ادغام منطقه در اكوسيستم تكنولوژيك ايالات‌متحده و حذف چين از زنجيره تامين

- در تضاد با رويكرد بايدن كه از واگذاري اين فناوري‌ها به دليل نگراني امنيتي خودداري كرده بود.

در حوزه انرژي:

- چين بزرگ‌ترين واردكننده نفت و گاز كشورهاي خليج‌فارس است.

- همزمان با اعمال تعرفه‌هاي سنگين عليه چين، ترامپ صادرات نفت چين را كاهش داد.

- عربستان با افزايش توليد نفت، موجب كاهش قيمت شد؛ اقدامي كه در راستاي منافع واشنگتن بود.

- قراردادهاي بزرگ با امريكا نيز زمينه تنظيم بازار انرژي براساس فرمول ترامپ را فراهم آورد.

- معامله نفت در برابر يوان نيز تحت تاثير قرار گرفت؛ زيرا عربستان تمايلي به تضعيف روابط با امريكا ندارد.

- امضاي قرارداد ۹۶ ميليارد دلاري شركت بويينگ نيز در همين راستا قابل تحليل است.

ديدگاه مخالف: نفوذ چين ريشه‌دار و پايدار است

در برابر اين ديدگاه، برخي تحليلگران معتقدند:

- پروژه‌هاي زيرساختي چين در منطقه به قدري گسترده و نهادينه شده‌اند كه حذف آنها به سادگي امكان‌پذير نيست.

- كشورهاي عربي ديگر همچون گذشته نياز حياتي به امريكا براي تامين امنيت خود ندارند.

- روابط اقتصادي و صنعتي با چين برگشت‌ناپذير است، مگر آنكه اين كشورها خود را در معرض آسيب قرار دهند.

- چين همچنان بيش از ۲۰۰ ميليارد دلار نفت از منطقه خريداري مي‌كند.

نتيجه‌گيري

سفر نخست ترامپ به منطقه نه ‌تنها بازتابي از اولويت‌هاي شخصي و سياسي اوست، بلكه منعكس‌كننده تحولات ژرف و پيچيده‌ اي در ساختار ژئوپليتيك منطقه و توازن قدرت ميان بازيگران بين‌المللي است. اين سفر را مي‌توان نماد تلاقي منافع اقتصادي، امنيتي، ديپلماتيك و تكنولوژيك در رقابت بزرگ ابرقدرت‌ها براي نفوذ در خاورميانه دانست؛ رقابتي كه همچنان ادامه دارد و در آينده نيز آثار آن نمايان‌تر خواهد شد.

استاديار دانشكده روابط بين‌الملل، دانشگاه وزارت امور خارجه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون