چرا مربيان ما مدام گلو درد دارند؟
رضا سالار / آنچه امروز ميان كارشناسان و افراد عادي نقطه تقابل است، برتري مربيان داخلي به خارجي و بالعكس است. آنان كه مربيان داخلي را ميپسندند، طرف ديگر را اجنبيپرست و آنان كه مربيان خارجي را ميپسندد، طرف ديگر را سنتي ميخوانند. در تقابل اين دو مسلك كه انگار هيچ پاياني بر آن نيست، يك نكته نهفته است. يك نكته ساده و البته قابل تامل؛ چرا مربيان ايراني - اغلب آنها البته - هميشه با صدايي گرفته و گلويي پردرد در اذهان مردم حضور دارند؟ چرا مربيان ما پس از پايان مسابقه اغلب با صدايي كه ناشي از فريادهاي ممتد است در كنفرانسهاي خبري حاضر ميشوند؟ چرا يكسره در كنار ميدان در حال داد و فرياد هستند؟ چرا مربيان خارجي را – جز اندكي - چنين در حال بالا و پريدن نميبينيم؟ چرا مربيان خارجي را در كنار زمين مدام در حال گوشزد كردن نكات به بازيكنان نميبينيم؟ و از اين دست سوالها را ميتوان به تعداد انبوه تكثير كرد، پرسيد و جوابي مشخص داشت؛ اينكه هر دو طرف – مربي و بازيكن - به هم اعتماد ندارند. چون اگر داشتند، در تمرين، كاملا به نكات فني توجه ميكردند و لازم نبود مدام نكات ساده را تكرار كرد. بارها در بازيها ديديم كه مربي به يك بازيكن ميگويد به چه كسي پاس بدهد. به همين سادگي...
و در نهايت اين سوال حياتي ميماند كه چرا چنين است؟ چرا مربيان در روزهاي تمرين، استراتژي بازي را به نحو مناسب يادآوري نميكنند كه در وسط مسابقه و در حالي كه آدرنالين خون بازيكن در بالاترين درجه است و دريافت بازيكن در پايينترين حد خود، نكات آموزشي را مدام يادآوري كنند؟ فيروز كريمي و امير قلعهنويي بيشترين صحبتها را حين برگزاري مسابقات انجام ميدهند. از آنطرف يحيي گلمحمدي آرام در گوشه نيمكت نشسته است. و هر دو مربي كه ابتدا ذكر كردم سابقه برخورد فيزيكي و كلامي حين بازي را با بازيكن دارند. يعني كنترل خشم خود را ندارند و در بدترين شرايط با بازيكن برخورد ميكنند!
اين نكته كليدي در مربيگري ايران را دوباره مرور ميكنيم... چرا مربيان ما مدام در حال داد و فرياد هستند؟ آيا ميخواهند نمايش تلاش و تقلا داشته باشند؟ براي اينكه اين نمايش را از زاويه ديگري ببينيم يك نكته آماري را كه سالها پيش بيان شد يادآوري ميكنم... اينكه بيشترين خطاهاي بازيكنان در سمتي است كه مربيان آنها ايستادهاند!!! باور ميكنيد؟؟