1462 روز بعد از يك امضا، برانكو ايوانكوويچ كماكان روزهاي موفقي را پشت سر ميگذارد
بازگرداندن يك غول
علي كربلايي
محمدحسين نژادفلاح از بهمن سال 1393 تا خرداد 1394 براي تنها 5 ماه قائممقام باشگاه پرسپوليس بود. دوران حضور او مصادف شده بود با روزهاي سخت و سياه هدايت حميد درخشان بعد از كنار گذاشتن عجيب علي دايي از پرسپوليس توسط حميدرضا سياسي. پرسپوليس وارد يك بحران مديريتي جدي شده بود و جايگاه اين تيم در جدول هواداران را راضي نميكرد. نژادفلاح براي مذاكره با برانكو ايوانكويچ راهي استانبول شد و بعد از مذاكرات سخت و پيچيده، مرد كروات قبول كرد تا چهلمين سرمربي تاريخ پرسپوليس باشد. روز هفدهم فروردين ميتواند براي هميشه يك روز ماندگار در تاريخ پرسپوليس تهران باشد.
برانكو ايوانكويچ در طول سالهاي حضورش در پرسپوليس موفق شده ركوردهاي زيادي را در تاريخ ارتش سرخ پايتخت و البته ليگ برتر فوتبال ايران جابهجا يا ثبت كند. او حالا باثباتترين مربي تاريخ پرسپوليس است و تنها كسي است كه روي نيمكت داغ قرمزهاي ايران توانسته بيش از سه فصل دوام بياورد. برانكو مقتدرانهترين قهرماني تاريخ ليگ برتر از منظر امتيازگيري و فاصله با تيم دوم جدول را به دست آورده و زودهنگامترين قهرماني را نيز جشن گرفته است. او همچنين با پرسپوليس موفق شده ركوردهاي دفاعي جديدي خلق كند و كمترين گل خورده در طول يك فصل ليگ برتر ايران هم براي تيم اوست. ركوردهايي مثل كمترين تساوي در طول يك فصل، طولانيترين صدرنشيني يك تيم در طول يك فصل و كلينشيت از ديگر عناويني هستند كه كارنامه برانكو در پرسپوليس را پرزرق و برقتر از هر مربي ديگري در تاريخ اين باشگاه ميكند.
دو قهرماني پياپي و يك نايبقهرماني ليگ برتر، حضور در دو نيمهنهايي و يك فينال ليگ قهرمانان آسيا و دو بار قهرماني سوپرجام فوتبال ايران كارنامهاي درخشان و قابل اتكا را براي ايوانكويچ ساخته است. اما موضوعي كه او را از ساير مربيان شاغل در ليگ برتر فوتبال ايران متمايز ميكند، توجه و تمركز او روي نظم درون تيمش است. به دو هفته قبلتر برميگرديم و پيش از آغاز دربي بزرگ تهران. جايي كه استقلال تهران بعد از پيروزي در دربي ميتوانست بعد از 87 هفته طعم صدرنشيني را بچشد. پرسپوليس با يك گل از حريف آبيپوش پيش بود و در واپسين ثانيههاي نيمه اول با خطاي كمال كاميابينيا يك ضربه پنالتي به نفع استقلال گرفته شد. بعد از كشمكش چند دقيقهاي بين پرسپوليسيها و داور و البته يك كشمكش نهچندان آشكار بين استقلاليها فرشيد اسماعيلي پشت توپ قرار گرفت و با يك ضربه چيپ پنالتياش را به بيرون زد. اين پنالتي آغازي بود بر روزهايي پرآشوب در اردوگاه استقلال. وينفرد شفر در پايان بازي اعلام كرد؛ پنالتيزن تيمش آياندا پاتوسي بوده و از درون زمين كسي پنالتيزن تيمش را عوض كرد. عكسها و ويديوهاي بازي اينطور نشان ميداد كه مهدي رحمتي بعد از صحبت با پاتوسي و منشأ آنها را قانع كرده كه فرشيد اسماعيلي كه در آستانه دامادي است ضربه را بزند. اين اتفاق گويا باعث تنشها و درگيريهايي در رختكن شده و بازيكنان سياهپوست استقلال با فرشيد باقري وارد درگيري لفظي شدهاند. رختكن تيم كنترل نشد و اتفاقاتي رخ داد كه امروز نتيجه آن را ميبينيم. ابتدا استقلال با يك نيمه دوم بد و بيبرنامه يكي از بدترين روزهاي شفر در اين تيم را ساخت. سپس ماجرا به ليدرها كشيده شد و كاپيتان تيم مجبور شد براي آنها قسم بخورد كه او نقشي در تعيين پنالتيزن نداشته است. فرداي مسابقه اعلام شد كه فرشيد باقري تا اطلاع ثانوي از حضور در اردوهاي باشگاه منع شده است. پس از آن و پيش از شروع بازي با سايپا مهدي قائدي به خاطر بيانضباطي از تيم كنار گذاشته شد. در بازي با سايپا كاپيتان استقلال جايگاه خود را به حسين حسيني داد تا حواشي تيم بيشتر و بيشتر شود و سكوها عليه مهدي رحمتي شعار بدهند. استقلال هنوز به اوضاع نرمال برنگشته و حواشي اطراف اين تيم بسيار پررنگ هستند. اتفاقي كه در استقلال افتاده، طبيعت فوتبال ايران است. فوتبالي تنشزا و عصبي كه بازيكنان بزرگ تيم تصميمگيرنده اصلي اتفاقات و كارگردان حواشي آن هستند. برانكو به لطف فعاليت در تيمهاي ملي اميد و بزرگسالان ايران شناخت بسيار خوبي از بازيكنان ايراني و منش آنها داشت و به كمك اين آگاهي توانست تيمش را در طول اين سالها در سطحي متفاوت نسبت به ساير تيمها حفظ كند. ستارههايي مثل رامين رضاييان و محسن مسلمان با وجود اينكه از نظر فني بسيار به درد برانكو ميخوردند، به خاطر مسائل انضباطي از تيم كنار گذاشته شدند تا اتفاقات بدتري رخ ندهد. بازيكنان باتجربه زيادي مثل محسن بنگر، رضا نورمحمدي و كفشگري كه كاپيتانهاي اول تا سوم پرسپوليس بودند اغلب به دلايل غيرفني از تيم كنار گذاشته شدند. روز گذشته اميد عاليشاه كه گفته بود در مورد نيمكتنشينياش «حرفهايي دارد» از تيم كنار گذاشته شد تا در مهمترين مقطع فصل يكي از بازيكناني كه بسيار به كار برانكو ميآمد، جايگاهش را از دست بدهد و احتمالا انتهاي فصل به سمت درهاي خروجي باشگاه هدايت شود. برخورد برانكو با اتفاقات انضباطي در تيمش بدون تساهل و تسامح است و او هيچ بيانضباطي را تاب نميآورد. دليل موفقيت او در يكي از پرحاشيهترين تيمهاي فوتبال ايران، همين اقتدار او از نظر اخلاقي و انضباطي است.
بازيكناني كه برانكو از پرسپوليس «بيرون» كرد يا به عبارت بهتر و محترمانهتر عذرشان را خواست، اغلب عاقبت به خير نشدند. پيام صادقيان به نوعي فوتبالش بعد از پرسپوليس تمام شد. رضا نورمحمدي، بنگر و كفشگري در هيچ تيم مطرحي به ميدان نرفتند و هرگز بازيكن اصلي تيمشان نشدند. محسن مسلمان بعد از جدايي از پرسپوليس شبحي از آن بازيكن تاثيرگذار هم نيست. رامين رضاييان با وجود حضور ثابت در تركيب تيم ملي فوتبال ايران، در فوتبال باشگاهي بازيكني شده كه بين تيمهاي مختلف دست به دست ميشود و معلوم نيست بعد از دوران كيروش دوباره موفق به پوشيدن پيراهن تيم ملي بشود يا خير.
اما آيا تنها دليل موفقيتهاي پرسپوليس نظم تيمي است؟ هرچند اين موضوع تاثير بسزايي در يكدست شدن تيم و كم شدن حواشي داشته، اما نميتواند تنها عامل موفقيت پرسپوليس باشد. دليل اين موفقيتهاي بيمثال را بايد در دوراني جستوجو كرد كه پرسپوليس درگير پنجرههاي بسته بود و تنها 13 بازيكن قابل اتكا داشت. 13 بازيكني كه تقريبا تمام فصل را براي پرسپوليس به ميدان رفتند و بعد از قهرمان كردن اين تيم در ليگ برتر، اين تيم را به فينال آسيا هم رساندند و براي اين فصل هم تيم را در كورس قهرماني حفظ كردند. دليل اصلي اين موفقيتها، آمادگي بدني فوقالعاده شاگردان برانكو بود. برانكو ايوانكويچ دكتراي رشته حركتشناسي دارد و در بدنسازي يك مربي صاحب سبك محسوب ميشود. ميانگين دوندگي بازيكنان پرسپوليس در آسيا و ليگ برتر از هر تيم ديگري بهتر است و استارتهاي علي عليپور و گادوين منشأ در روزهاي حساس ليگ قهرمانان مويد اين مساله است كه اين تيم در فصل بدنسازي بيش از ساير تيمها انرژي مصرف ميكند. «ماركو» مهمترين دستيار برانكوست و از روزي كه او به ايران برگشته همواره نفر اول و دست راست او بوده است. «ماركو» مربي بدنساز تيم است. او كه از كرواسي با برانكو به ايران آمده، مربي كاركشتهاي است. اما در واقع وقتي كه از نزديك شاهد تمرينات پرسپوليس باشيد، متوجه خواهيد شد كه ماركو در واقع مجري تمريناتي است كه برانكو به تيمش ميدهد. اما چرا او دست راست برانكو است؟ دليل اين مساله تسلط فوقالعاده او به بدن بازيكنانش است. او وضعيت بدني تمام بازيكنان را مدام چك ميكند و نقشي محوري در چيدمان تركيب ثابت و اوليه برانكو دارد. بازيكناني كه زير بار فشار تمرينات او اعتراضشان بلند شود، به سرنوشتي بهتر از سرنوشت محسن مسلمان دچار نميشوند. يكي از رازهاي موفقيت برانكو در فوتبال ايران و آسيا استفاده از متدهاي روز بدنسازي در فوتبال بوده است.
محمدحسين نژادفلاح، هرگز تصور نميكرد قراردادي كه او امضا ميكند، ميتواند نقطه شروعي دوباره در تاريخ پرسپوليس باشد. پرسپوليس در دوران حضور برانكو روي نيمكت، افراد زيادي را پشت ميز رياست باشگاه ديده است. بعد از نژادفلاح، علياكبر طاهري به اين تيم آمد و بعد از او گرشاسبي سكان باشگاه را در دست گرفت و پس از اينكه قانون بازنشستگان ابلاغ شد، او جاي خود را به ايرج عرب داد. شايد تنها باشگاه در دنيا را شاهد باشيم كه در طول چهار فصل چهار مدير و تنها يك مربي به خود ديده و هنوز در نوار موفقيت هم قرار دارد.
مساله اساسي و كليدي برانكو ايوانكويچ، رابطه احساسي او با هواداران پرسپوليس است. هواداران پرسپوليس زماني كه برانكو در قعر جدول دست و پا ميزد، از او حمايت كردند. زماني كه تيمش در آخرين بازي مقابل راهآهن قهرماني را از دست داد، در ورزشگاه ماندند و ايستاده او را تشويق كردند. هواداران پرسپوليس زماني كه برانكو فينال ليگ قهرمانان آسيا را واگذار كرد، ماندند و او را تنها نگذاشتند. اين رابطه احساسي، صدالبته كه دو طرفه است. برانكو بارها بعد از به تعويق افتادن دستمزدش سكوت كرده و همراه تيم مانده است. با وجود پيشنهادات خوب از كشورهاي همسايه و حوزه خليجفارس، همچنان كار كردن با پرسپوليس تهران و هواداراني كه به پروژه او اعتماد كردند را به هر چيزي ترجيح ميدهد.