روز دوم فروردين روز جهاني آب بود. روزي كه قرار است رسانهها، فعالان آبي و محيط زيستي، دستگاههاي مسوول و متخصصان به هر نحوي كه ميتوانند، تلاش كنند تا توجه دستاندركاران و تصميمگيران را از يك سو و همين طور عموم مردم را از سوي ديگر به مساله آب جلب كنند و از آنها بخواهند تا براي نجات آب همصدا شوند.
براي ما و در ايران، ضرورت اين تلاش و احتياج به همصدايي و همنوايي به دلايلي كه در ادامه مرور خواهيم كرد در مناسبتهايي از قبيل روز جهاني آب دوچندان است؛ با اين وجود اما آنچه در عمل رخ ميدهد و به ويژه در برداشتن گامهايي كه از دست هر كداممان در اين مسير بر ميآيد، تناسب چنداني با اين سطح از نياز ندارد و در واقع ميشود گفت كه برخورد بسياري از ما با مساله آب به نحوي است كه گويا هيچ مشكل خاصي در اين رابطه وجود ندارد و يا اگر هم هست، ربطي به ما ندارد. نكته قابل تامل اينكه اين بي تناسبي و بيتوجهي در سطوح مختلف از مديران و تصميمگيران تا كارشناسان و تصميمسازان تا اصحاب رسانه و نخبگان تاثيرگذار و تا سطح ذينفعان و بهرهبرداران بخش كشاورزي و شرب و صنعت كاملا فراگير و عمومي است و با وجود آنكه از آب، بعضا بسيار «ميگوييم» اما به تناسب جايگاهمان، بسيار كم «اقدام ميكنيم.»
اما عمق ضرورت و گستردگي نياز ما در بهره بردن از فرصتهايي نظير روز جهاني آب چيست؟!
قصه پرغصه آب بارها بيان شده و بسياري به احتمال زياد، كم و بيش با آن آشنا هستند و در اينجا نيز نميخواهيم مجددا از آب صحبت زيادي داشته باشيم (و خود مصداقي از عنوان اين يادداشت شويم) اما مرور تنها سه مولفه كليدي، احتمالا خالي از لطف نيست تا برويم سراغ مطلب اصلي مدنظر متن حاضر:
- متوسط وضعيت آب و هوايي كشور ما حاكي از آن است كه ما در هر سال كمتر از يك سوم متوسط ساير نقاط جهان، بارندگي داريم و از همين مقدار بارش هم، سه برابر بيش از متوسط جهاني تبخير داريم. اين يعني مستقل از اينكه در برهههايي، نظير پاييز سال اخير (97)، ميزان بارشها خوب باشد در كشوري «كمآب» زندگي ميكنيم.
- رشد انفجارگونه جمعيت در نيم قرن اخير، گسترش شهرنشيني و نحوه زيست، همگي موجب شده است تا نياز آب در بخشهاي مختلف، جهش جدي داشته باشد.
- مجموعهاي از عوامل تكنولوژيكي، سياسي و اقتصادي دست به دست هم داده تا براي تامين آب، فشارهاي روزافزوني به منابع آب وارد كنيم. به طور نمونه آبهاي زيرزميني كه منبع اصلي تامين آب در كشور هستند (بالغ بر 55% نياز آبي كشور از طريق اين منابع تامين ميشود) به طور بياماني در معرض غارت قرار گرفتهاند تا آنجا كه گزارش رسمي شركت مديريت منابع آب در سال 97 به ما ميگويد كه كسري مخزن تجمعي، يعني آن مقدار آبي كه از آبخوانها اضافه بر ظرفيت و ورودي به آنها برداشت كردهايم و ديگر جبران نشده، بالغ بر 130 ميليارد مترمكعب شده است. براي تصور كردن اين حجم از تخريب، استخري را در نظر بگيريد كه طول آن فاصله مشهد تا تهران (تقريبا 1 ميليون متر) است. اگر عرض اين استخر را هزار متر فرض كنيم، بايد ارتفاع آب در اين استخر 130 متر باشد تا مجموع حجم آب آن 130 ميليارد مترمكعب يعني عمق تجاوز ما از ظرفيت آبخوانها در طول دهههاي اخير، بشود. احتمالا از تصور استخر غولپيكر فراتر از تصور بالا وحشت كردهايد؛ بد نيست كه بدانيد آمارهايي از اين قبيل، متاسفانه كم نيستند: ميزان فرونشستهاي ناشي از تخريب سفرههاي آب زيرزميني، گستردگي بدمصرفيها و ...
البته خيلي مهم نيست كه چنين آمارهايي را مرور كنيم؛ كانون اهميت در حوزه آب، شايد اين باشد كه به بهانه فرصت روز جهاني آب، هر كداممان حداقل يك كار و يك رويه جديد را براي آب در دور و بر خودمان آغاز كنيم، بي آنكه با اين توجيه كه سهم من، در مجموع مگر چقدر است؟ از زير بار مسووليتپذيري شانه خالي كنيم (برداشتن سنگريزههايي كه در نهايت كوهها را جا به جا خواهند كرد را در نظر داشته باشيد.)
در سطح عموم ذينفعان و بهرهبرداران يعني همين من و شماي شهرنشين اين گامها ميتواند بسيار متنوع باشد از يك حساسيت نسبت به چكه شيرهاي آب يا دورريز مواد غذايي كه انبوهي آب براي توليد آن صرف شده بگيريد، تا نصب وسايل كاهندهها در منزل يا خريد يك سايهبان براي كولر در فصل گرماي پيش رو و تا گفتوگو در جمعهاي خانوادگي آغاز سال جديد براي آب و جلبتوجهها به اينكه بايد كاري كرد و ....
در سطح رسانهها، نخبگان و جريانهاي تاثيرگذار بر افكار جامعه، اين مسووليتها پررنگتر است و گسترش آگاهي و سواد آبي، راهيابيهاي جديد و ميانرشتهاي به مساله آب و افزايش سطح مطالبهگري براي نجات آب، شايد مهمترين گامهاي عملي باشند.
اما سهم و نقش سطح تصميم گيران و مسوولان هم كه اغلب دوست داريم با نشانه رفتن انگشت اتهام به سوي آنها، توجيهي براي وضع موجود بيابيم هم كه احتمالا از همه مشخصتر است. البته در يادداشت «گويا سهم ما از سياستمداران، تنها نااميدي است» 28 آذر ماه 97 در روزنامه اعتماد و همين طور يادداشت «تداوم رويكردها و اقدامات ناسازگار با كمآبي» در روزنامه همشهري در 17 بهمن 97، نوشته شد كه به نظر دولتي كه خود را بهشدت محيط زيستي معرفي ميكرد و وزارت نيرويي كه با رويكردهاي دلربا و راهبردهاي اميدواركنندهاي در يكي دو سال اخير، ظاهر شده بود؛ در نهايت، بعضا در همان مسير اقدامات روزمره (نظير حفر چاههاي جديد در كلانشهرها براي عبور از تابستان پيش رو) يا سطحي و صرفا شعاري و پرطمطراق (نظير تغيير ساختار حاكميتي آب البته عمدتا از جنس تغيير ساختار سازماني) قدم برميدارد، اما به مصداق همان بحث سنگريزهها، فرصت روز جهاني آب براي اين سطح نيز ميتواند فرصت ارزشمندي براي بازبينيها و «آغاز از خود»، باشد.
گروه مهندسي- اجتماعي آبانگاه