• 1404 شنبه 14 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4140 -
  • 1397 يکشنبه 31 تير

به سادگي يك قيام و قعود

سيد علي ميرفتاح

جوان‌ كه بوديم فكر مي‌كرديم غرب، ذاتي شيطاني دارد و همه اجزاي غرب متناسب با اين ذات تعريف مي‌شوند. پديده‌هاي قبيح غرب به ياري‌مان مي‌آمدند تا مدعاي خود را ثابت كنيم، احيانا اگر پديده نيكويي نيز در اروپا و امريكا مي‌ديديم آن را در ذيل ماهيت خداگريز غرب معنا مي‌كرديم و به حساب بدي‌اش مي‌گذاشتيم. در ابتداي دهه هفتاد از حيث بسامد هيچ واژه‌اي به پاي اومانيسم نمي‌رسد. دليل تكرار بيش از حد اين كلمه آن بود كه ما غرب را در ذيل مفهوم اومانيسم معنا مي‌كرديم و همه اجزاي آن را اعم از سينما و فرهنگ و تكنولوژي و سلطه‌جويي‌اش به آن نسبت مي‌داديم. حرف‌مان غلط نبود اما به نظرم اصل و اساس ذات‌گرايي ايراد داشت و نمي‌گذاشت تا با حقيقت اشيا، كماهي، مواجه شويم. پيامبر دعا كرده بودند كه خدايا اشيا را همان‌گونه كه هستند به من نشان بده؛ ما اما به واسطه اسنشياليزم مغلوب ذوات بوديم و اشيا را آن‌طور كه مي‌خواستيم (آنطور كه مطابق پيش‌فرض اوليه ارايه كرده بوديم) مي‌ديديم. كم‌كم البته به كمك روشنفكران، به خصوص روشنفكران ديني، از ذات‌گرايي فاصله گرفتيم و به نام‌گرايي درغلتيديم. ناميناليزم يا نام‌گرايي كمك‌مان كرد تا بي‌اعتنا به ماهيت امور، هر امري را بالاستقلال ببينيم و تفسير كنيم. نمي‌خواهم بحث فلسفي كنم. عرضم چيز ديگري است. كمي تحمل بفرماييد خدمت‌تان عرض خواهم كرد كه چه منظوري دارم. سال‌هاست كه نام‌گرايي در مورد غرب امري پذيرفته شده است و حتي ما را به افراط واداشته است. گاهي مي‌بينم كه بعضي روشنفكران در مباحث سياسي و ساده خود ناخواسته از تعبير ماهيت استفاده مي‌كنند و خيلي زود توضيح مي‌دهند كه منظورشان ذات‌گرايي نبوده، نگرانند كه مبادا يك وقت كسي به غلط چنين برداشتي از فرمايش‌شان كند. آن تفريط شديد و غليظ در ذات‌گرايي، اين افراط را هم در ناميناليزم اقتضا مي‌كند و فعلا كسي زورش به آن نمي‌رسد. اما جالب اينجاست همه آنها كه در مواجهه با غرب از ذات‌گرايي پرهيز مي‌كنند در مورد «جمهوري اسلامي» خيلي راحت، حتي با بي‌مبالاتي هرچه تمام‌تر از اسنشياليزم دفاع مي‌كنند و راه به راه تعبير ماهيت را به كار مي‌برند. يعني وقتي مي‌خواهند درباره مسائل جمهوري اسلامي بحث كنند، سريع و صريح به ماهيتي اشاره مي‌كنند كه آن ماهيت باعث ظهور و بروز آن مساله شده است. همين قضيه سپنتا نيكنام كه پيش آمد، از خيلي از روشنفكران منتقد شنيدم، حتي از سرريز رسانه‌ها به ادبيات عوام هم راه يافته بود كه اين قضيه به ماهيت جمهوري اسلامي برمي‌گردد و تا جمهوري اسلامي تغيير ماهيت ندهد از پس حل اين مشكل برنمي‌آيد. خيلي‌ها را ديدم و اظهارنظرشان را شنيدم كه به ضرس قاطع مي‌گفتند حل و فصل ماجراي سپنتا نيكنام با هزينه‌اي سنگين و صرفا با تغيير ذات نظام امكان پذير است. اما امروز كه جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام برگزار شد، معلوم شد حل اين مساله مي‌تواند به راحتي بلند كردن چند دست بيشتر باشد. همين. باقي مسائل جمهوري اسلامي هم به نظرم از همين جنسند و در فرآيند‌هاي سياسي و اداري قابل حل و فصلند. نامگرايي چيز بدي نيست و اتفاقا در سنت ديني ما هم ريشه دارد. مي‌شود با مسامحه بسياري از مباحث كلامي اشاعره را به آن نسبت داد. اما بيرون از بحث فلسفي، نظام سياسي ايران مي‌تواند با حفظ اصول مصرح در قانون اساسي همه مشكلات سر راهش را حل و فصل كند. اتفاقا در قانون اساسي نيز ساختارهايي پيش‌بيني شده كه مي‌تواند هر مساله‌اي را حتي مسائل حيثيتي را باز تعريف كند. جمهوري اسلامي به لحاظ مفهومي البته ماهيتي دارد؛ سلمنا. اما در اجرا و براي اداره مملكت با ذات و ماهيت سر و كار نداريم. در يك جا مديري داريم كه بسيار دلسوز و نوانديش و اصلاح‌طلب است، در جايي ديگر مديري متعصب و سنتي و متعلق به دنياي قديم. اتفاقا واقع‌بينانه اگر بخواهيم ببينيم ما در ساختار نظام با طيف‌هاي رنگي گسترده‌اي روبروييم كه به يك معنا همه‌شان جمهوري اسلامي هستند. هم آنها كه براي سپنتا دست بالا مي‌كنند جمهوري اسلامي هستند و هم آنها كه از اين راي خشنود نيستند. نكته مهم اين است كه با وجود چنين طيف متنوع و گسترده‌اي ما مشكل لاينحل نداريم (در واقع نظام مشكل لاينحل ندارد) و مانعي سخت و جدي بر سر راهش قرار ندارد. قرار هم داشته باشد به راحتي يك قيام و قعود مي‌تواند آن را از سر راه بردارد. اگر جلسه امروز مجمع يك دهه قبل اتفاق مي‌افتاد البته كه به فال نيكش مي‌گرفتيم، اما به اندازه امروز راهگشا و موثر نبود. ارزش جلسه امروز تا حد زيادي به دوره و زمانه خاص امروز برمي‌گردد. خيلي‌ها مي‌خواهند تصويري از ايران بسازند كه در بحران قرار گرفته و توان عبور از آن را ندارد. اما تاريخ چهل ساله گواهي مي‌دهد كه نه تنها مي‌تواند از بحران‌ها بگذرد بلكه اتفاقا مي‌تواند با كمترين هزينه به دوره جديدي پا بگذارد و خود را در دنياي امروز بازتعريف كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون