تصميمگيري در مورد FATF
مقامهاي اروپايي كه در جريان گفتوگوهاي دنبالهدار ماههاي گذشته با ايران مشاركت داشتند، اصرار داشتند كه FATF پيشرفت ايران در زمينه عملي كردن برنامههاي مبارزه با پولشويي را بر مبناي فني بررسي كند و نه با انگيزههاي سياسي. به لحاظ فني، سطح همكاريهاي ايران با پيشنهادهاي FATF عملا در سطحي مشابه با بسياري از كشورهاي ديگر قرار دارد؛ كشورهايي كه هيچ يك از آنها در شرايط حاضر در فهرست سياه قرار ندارند. در برخي از جنبههاي مربوط به اجراي استانداردهاي پيشنهادي FATF، مقامهاي ايراني به دليل اختلاف نظر در مورد جزييات برخي اصلاحات پيشنهاد شده، بخشي از موارد را كندتر عملي كردهاند؛ اروپاييها معتقدند كه ايران براي گرفتن وقت بيشتر براي پيشروي در اجراي نقشه راه و پيدا كردن مسيري براي اجراي بهتر استانداردهاي پيشنهادي، صلاحيت كافي دارد. با توجه به محتواي فني و تخصصي FATF به نظر نميرسد كه انگيزه اصلي دعوا و جدلهاي سياسي كه در تهران و واشنگتن در مورد آن بالا گرفتهاست، لزوما مربوط به محتواي آن باشد. اما بايد توجه داشت كه جلسه عمومي هفته گذشته FATF عملا يك جبهه بسيار مهم از جنگ تجاري بود كه اخيرا ميان جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريكا شكل گرفته است، نبردي كه ايران با كمك و همراهي اروپاييها در آن برنده شد. از اين نبرد ميتوان دو درس مهم گرفت؛ درس اول اين است كه نبايد اهميت نقش اروپا در حمايت از استقلال اقتصادي ايران و ارتباط آن را با اقتصاد جهاني ناديده گرفت. در شرايطي كه اروپا آماده ميشود تا بسته اقتصادي خود را براي جبران اثرات تحريمهاي آمريكا به ايران ارايه كند، طبيعي است كه مردم و مقامهاي ايراني نسبت به توانايي اروپاييها براي عملي كردن وعدههايشان و تامين مطالبات ايران بر اساس برجام، ترديد كنند. با اين حال، نتيجه نشست FATF نشان ميدهد كه اروپاييها در بزنگاههاي حساس توانايي كمك معنيدار به ايران و حمايت عملي را از اين كشور دارند. چنين حمايتي نيازمند استمرار روابط جاري ديپلماتيك و همكاريهاي فني است. در آستانه نشست FATF، فعاليت شديد وزارت امور خارجه و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران، باعث شد تا مقامهاي اروپايي شرايط و زمينههاي موجود در مورد اصلاحات در زمينه بخش مالي اقتصاد ايران را درك كنند و بتوانند براي يك نتيجه منصفانه از نشست پاريس تلاش كنند. اتحاديه اروپا و اعضايش تاكيد كردهاند كه اميدوارند به ايران كمك كنند تا بتواند در برابر فشار غيرقابل توجيه بر اقتصاد اين كشور از خارج مقاومت كند. لازم است ايرانيها انگيزه و خواست اروپاييها براي استمرار اين كمكها را باور كنند و ارزش آن را دريابند و راهي پيدا كنند تا به شكلي اين حمايت را به سرمايهاي قابل اتكا بدل كنند. دومين درسي كه از نتايج جلسه FATF ميتوان گرفت، اين است كه ايران بايد به استفاده از ظرفيتها و همكاريهاي فني و تخصصي براي رسيدن به اهداف سياسي و اقتصادي ادامه دهد. در شرايطي كه دولت ترامپ آماده ميشود تا تحريمهاي گسترده و جامعي را عليه ايران اجرايي كند، بايد توجه داشت كه سختترين چيزي كه ميتواند از سوي هر طرف خارجي مورد تحريم قرار بگيرد، انتقال دانش و تجربه است. ايران ميتواند با بهكارگيري ايدههاي نو براي مديريت، حكومت و مقرراتگذاري، چه در درون دولت و چه در بخش خصوصي، بخش بزرگي از ظرفيتهاي اقتصادي داخلياش را آزاد كند. نهادينه كردن چنين ايدههايي قطعا بايد در درون كشور به شكل يك پروژه عملي شود و بايد نگاه به اجراي آنها پيش از هر چيز بر مبناي حاكميت ملي و نه فراملي باشد. اما كمك، حمايت و مشورت اروپاييها ميتواند كمك كند تا ابتكارهاي داخلي ايران، موثرتر و سريعتر عملي شود و اجازه دهد تا ظرفيتهاي رو به رشد داخلي در برابر توفان پيشرو مقاومت كنند. همكاري فني ايران و اروپاييها در زمينه FATF عملا ايستادگي در مقابل اهداف دولت ترامپ بود و چارچوبي را معرفي كرد كه ميتوان از آن در زمينههاي ديگر هم استفاده كرد. در شرايطي كه تحريمها در افق ديده ميشدند، ميتوان با اطمينان گفت كه «دانستن، قدرت است.»در مجموع ميتوان گفت كه تعليق اقدامهاي تنبيهي FATF عملا يك پيروزي براي همكاريهاي چندجانبهگرايانه ايران و اروپا در برابر موضعگيري خصمانه آمريكا است. صاحبان منافع در ايران و اروپا، هر دو بايد روي اين نتيجه حساب كنند و براي گسترش و استمرار همكاريهاي فني تلاش كنند. شايد اروپاييها نتوانند نظام جهاني اقتصاد را تغيير دهند تا جلوي هزينههاي تحريم را بگيرند، اما قطعا اين توانايي را دارند كه حتي در حضور سختترين تحريمهاي آمريكا، ايران به دانشي كه براي اصلاح و بهسازي فني نهادهاي خود نياز دارد دسترسي كافي داشتهباشد. ايران براي اينكه قدرتمندتر باشد، بايد هوشمندتر عمل كند.