گروه اجتماعي
مردم دارخوين در محل تخريب بناي كارگاه شركت نفت كه درست روبهروي ورودي تلمبهخانه قرار گرفته جمع شدهاند، امام جمعه و رييس شوراي شهر و شهردار و رييس پايگاه بسيج هم آمدهاند براي ارايه توضيحات، نماينده شركت نفت و رييس اداره ميراث فرهنگي شادگان هم در محل حاضر شدهاند. هركدام از مسوولان انگشت اتهامشان را به سوي ديگري ميگيرد. يك هفته پيش بود كه لودرها در روزهاي تعطيل پايان هفته، به دستور شهردار اقدام به تخريب يك ساختمان كه به عنوان انبار تعميرگاه شركت نفت استفاده ميشد و يك منزل مسكوني و بخشي از منزل كناري آن كردند. يكي از اهالي توضيح ميدهد: «اينجا چهار لين (خيابان) بود، داخل هر كدام دوازده خانه قرار داشت. يكي از لينها زمان جنگ خراب شد. اما بقيه هنوز محل زندگي شركت نفتيها بود. البته فكر نكنيد اين خانههايي كه الان ما در آن زندگي ميكنيم وضعيت خوبي دارند، سقف خانه دارد روي سرمان ميريزد. كسي هم رسيدگي نميكند. حالا هم كه همسايه ما با سه بچه كوچك صبح در خانهاش بود كه لودر سقف را روي سرش خراب كرد بدون اينكه از قبل اطلاع دهند كه اين خانواده خانه را تخليه كند.»
تعيين عرصه و حريم بنا پس از هفت سال
مسوولان شهري همه كنار «لين» خانههاي كارگري ايستادهاند، رييس شوراي شهر معتقد است: «اينجا هيچ اتفاقي نيفتاده، اگر ميراث فرهنگي خيلي نگران بناهاي تاريخي است، برود تلمبهخانه را از اين وضعيت نجات دهد. بناهايي كه تخريب شده ثبت ملي نبوده كه جرم باشد.» رييس شوراي شهر هيچ اطلاعاتي در مورد ضوابط عرصه و حريم بناهاي تاريخي كه در فهرست آثار ملي ثبت ميشوند، ندارد اما رد پاي كوتاهي ميراث فرهنگي هم در اين اتفاق ديده ميشود كه بعد از گذشت هفت سال از ثبت ملي تلمبهخانه دارخوين، هنوز اقدامي براي ابلاغ ضوابط عرصه و حريم به دستگاهاي مربوطه انجام نداده است. حالا بعد از تخريب بخشي از بناهايي كه در حريم تلمبهخانه دارخوين قرار دارند، ميراث فرهنگي اقدام به تهيه پرونده عرصه و حريم تلمبهخانه دارخوين كرده است. «كهيش» كارشناس اداره كل ميراث فرهنگي خوزستان كه مسوول تهيه اين پرونده است، ميگويد: «تا پايان هفته جلسه استانداري را براي تاييد پرونده ثبت عرصه و حريم بنا تشكيل خواهيم داد و هفته آينده پرونده به تهران ارسال ميشود تا در دفتر ثبت تاييد شود.» پاسخ شوشتري، معاون ميراث فرهنگي استان به اين سوال كه چرا پس از هفت سال هنوز ضوابط عرصه و حريم براي اين بنا ابلاغ نشده است، اين است: «سال گذشته هيچ اعتباري براي ثبت عرصه و حريم بناها از سوي سازمان تخصيص داده نشد، ما از اعتبارات استاني براي اقدام در اين زمينه استفاده ميكنيم.»
چه كسي مقصر است؟
سال 86 براي نخستينبار موضوع ثبت ملي مجموعه دارخوين از سوي فعالان ميراث فرهنگي استان مطرح شد. اما نتيجه اين تلاشها و پيگيريها ثبت ملي بناي تلمبهخانه دارخوين بود كه در سال 89 انجام شد، نه مجموعه تاريخي شهر دارخوين. در تمام اين سالها اين بنا و مجموعه بناهاي اطراف آن كه شامل سينماي تابستاني و زمستاني، كارخانه يخسازي، فروشگاه، كارگاه تعميرات پمپ (كه توسط شهرداري در روز 5 بهمن 96 تخريب شد) و خانههاي كارگري كه مقابل بناي تلمبهخانه قرار گرفتهاند، به حال خود رها شدهاند و اقدامي براي حفاظت و تعمير و نگهداري آنها صورت نگرفته است. مسوولان استاني آنقدر نسبت به موقعيت اين بنا ناآگاهند كه تا چند روز پس از تخريب بنا، هنوز خبر موثقي در خصوص تخريب از سوي مسوولان منتشر نشد، مدير ميراث فرهنگي شادگان در مصاحبهاي اعلام كرد: «سينماي تابستاني تخريب شده است.» مصاحبه ديگري از خبر تخريب: «بخشي از تلمبهخانه» ميداد و در نهايت با حضور خبرنگاران رسانههاي سراسري مشخص شد تخريب در محدوده حريم بناي ثبت ملي شده تلمبهخانه دارخوين صورت گرفته و در واقع كارگاه تعميرات كه مالكيت آن با شركت نفت بود، تخريب شده است.
مديركل ميراث فرهنگي استان، شهرداري را مقصر ميدانند، شهردار ميگويد به دستور فرمانده سپاه بنا را تخريب كرده است، فرمانده سپاه حاضر به گفتوگو با رسانهها نيست، رييس شوراي شهر ميگويد: «اينجا هيچ اتفاقي نيفتاده، جواب خانوادههايي كه بچههايشان در اين خيابان به دليل وجود بنا تصادف و فوت كردند را ميراث فرهنگي ميدهد؟»
شهرداري عامدانه تخريب را انجام داده
«خسرو نشان» مدير ميراث فرهنگي استان خوزستان در خصوص تخريب صورتگرفته و استعلام شهرداري از ميراث فرهنگي ميگويد: «شهرداري آگاهانه و عامدانه اين كار را انجام داده است. ثبت بودن و نبودن بنا به كنار، تاريخي بودن بنا كاملا مشخص است. شهرداري موظف است طبق مقررات از ميراث استعلام بگيرد، پاسخ ميراث هم در استعلامهاي قبلي به شهرداري داده شده، اما شهرداري براي اين اقدام اخير استعلام مجدد نكرده است. اين تخلف هم مسووليت كيفري دارد و هم مسووليت مدني، طبق قانون شهرداري بايد علاوه بر جبران خسارتهاي وارده بنا را بازسازي كند.»
از سويي شوشتري، معاون ميراث فرهنگي استان در رابطه با اقدام شهرداري ميگويد: «مالك اين بنا شركت نفت است، كاربري بنا در اسناد شركت نفت موجود است، اين بنا در حال حاضر تبديل به فضاي شهري شده است، يعني تغيير كاربري داده است، آيا روال قانوني براي اين تغيير كاربري را انجام دادهاند؟ فضاي صنعتي را تبديل به جاده شهري كردهاند قبل از اين تغيير كاربري بايد ملك را از مالك خريداري ميكردند.»
«عبدالله البوخنفر» مدير ميراث فرهنگي شادگان نيز در خصوص استعلام شهرداري از ميراث شهرستان ميگويد: «چندي پيش اعضاي شوراي جديد دارخوين اعلام كردند قصد داريم كارهايي را در شهر انجام دهيم و نامهاي به ما نوشتند با اين مضمون كه قصد داريم بعضي ديوارهاي منازل را رنگ آميزي كنيم و به صورت شفاهي از قصدشان براي تخريب بنا گفتند و ما اعلام كرديم به صورت دقيق مشخص كنيد چه نقاطي مد نظرتان است. تا كارشناسان ما موضوع را بررسي كنند، در صورت صدور مجوز ميتوانيد اين اقدام را انجام دهيد، جواب استعلامشان نيامده بود كه خبر رسيد بنا را تخريب كردهاند.» شهردار نهتنها پاسخگو نيست كه به صراحت اعلام ميكند: «من با خبرنگاران مصاحبه نميكنم» و رييس شوراي شهر هم همچنان معتقد است اين بناها ارزشمند نبوده و ثبت ملي نشده بودند.
كوتاهي نهادهاي متولي در مورد دارخوين
مجتبي گهستوني، فعال ميراث فرهنگي استان خوزستان يكي از كساني است كه از سال 86 پيگير ثبت ملي مجموعه دارخوين بود. وي در خصوص اقداماتي كه در اين زمنيه انجام شده ميگويد: «از سال 86 نامهاي به ميراث فرهنگي وقت و استانداري نوشتيم و درخواست ثبت ملي مجموعه دارخوين را مطرح كرديم. اما متاسفانه تا به امروز مجموعه دارخوين ثبت ملي نشده است و تنها تلمبهخانه اين شهر ثبت شده است. مسوولان استان به قدري با اين مجموعه ناآشنا هستند كه حتي از تشخيص اينكه تخريب در سينما اتفاق افتاده يا در تلمبهخانه هم عاجز بودند. ميراث فرهنگي حتي يك تابلو براي اين مجموعه و بنا نصب نكرده است. اما اين قصور ميراث فرهنگي اقدام شهرداري دارخوين را براي تخريب بنا توجيه نميكند. شهرداري دارخوين بايد نسبت به جز جز بناهاي منطقه آشنا باشد، شهر دارخوين يك شهر نفتي است، تاريخ آن كاملا مشخص است، خانههاي شركتي نسبت به خانههاي جديد مشخص است و حتي غريبهها هم ميتوانند تشخيص دهند كه اين بناها چه تفاوتي با هم دارند. اقدام شهرداري كاملا مجرمانه بوده؛ حتي اگر اين مجموعه ثبت ملي نباشد. شهرداري بدون اطلاع ميراث فرهنگي اقدام به اين كار كرده است. دارخوين يك شهر نفتي و كوچك است، از ابتدا تاسيسات نفتي و تلمبهخانه داشته، هر كسي كه مسووليتي در اين شهر ميپذيرد بايد متوجه مسائل آن هم باشد. بيش از ده سال از پيشنهاد ثبت ملي مجموعه ميگذرد اما هنوز اقدام اساسي براي دارخوين انجام نشده است. زماني كه ما اين موضوع را مطرح كرديم، دارخوين روستا بود الان تبديل به شهر شده و مسائل مختلفي اين مجموعه را تهديد ميكند.»روز گذشته رييس اداره موزههاي شركت نفت از شكايت شركت مناطق نفتخيز جنوب از شهرداري دارخوين در پي تخريب يكي از بناهاي تحت تملك اين شركت خبر داد و گفت: «شركت مناطق نفتخيز جنوب به عنوان مالك اصلي اين اثر شكايت خود را به بخش مربوط به رسيدگي عملكرد شهرداريها و شوراهاي شهر استانداري خوزستان ارايه كرد.» نعمتاللهي در مورد برنامه اداره كل موزههاي شركت نفت براي مجموعه دارخوين ميگويد: «محور اصلي ما در اين مجموعه تلمبهخانه دارخوين است، سعي داريم كاربردهايي براي بناهاي مختلف اين مجموعه تعريف كنيم، از جمله يك مركز فرهنگي و هنري در اين مجموعه در نظر بگيريم. ضمن اينكه تمامي تجهيزات تلمبهخانه نيز مرمت خواهد شد. از سال 97 مرمت و بازسازي اين مجموعه آغاز ميشود.»
تلمبهخانه دارخوين بين سالهاي 1912 تا 1930 ميلادي توسط شركت نفت ساخته شده است و مساحتي حدود 5 هكتار دارد. شهرداري دارخوين با اين استدلال كه اين مجموعه مانع توسعه شهري شده و جانمايي آن در شهر به گونهاي است كه منجر به تصادفات متعدد شده است، هفته گذشته اقدام به تخريب بخشي از آن كرد. در اين اتفاق ميشود نتيجه كوتاهي و بيتوجهي تمامي ارگانهاي دخيل در حفظ و نگهداري اين بنا را به وضوح مشاهده كرد، اما هر كدام از مسوولان معتقد است، اين تخريب نتيجه بيتوجهي يا كوتاهي ارگان ديگر است.