حضور زنان در ورزشگاهها چالشي سياسي يا فرهنگي
وحيد جعفري
بحث حضور زنان در ورزشگاههاي ايران، نه مبحثي سياسي؛ بلكه موضوعي فرهنگي است و تا زماني هم كه به عنوان يك چالش فرهنگي به آن نگاه نشود، اين معضل بر قوت خود باقي خواهد ماند. گروه معترض و منتقد به حضور زنان در ورزشگاهها، شرايط و بستر را مهياي حضور بانوان در استاديومها نميدانند، براي همين هم مخالف اين امر هستند و بر اين باورند تا زماني كه اوضاع براي ورود زنان مناسب نشود، نبايد اجازه حضور به آنها داد؛ اما اين افراد كه مخالف هستند و مدعي «كه تا زمينه حضور زنان فراهم نشده، نبايد به ورزشگاه بروند» معلوم نيست چرا هيچ راهكاري جهت فراهم شدن زمينه و بستر براي حضور زنان در استاديومها ارايه نميدهند؟ اما واقعا چه بايد كرد؟ آيا تنها راه فراهم شدن شرايط براي حضور زنان در محل برگزاري مسابقات ورزشي، حضور خود زنان در ورزشگاهها نيست؟! دوستان ميگويند ابتدا بايد زمينه حضور زنان مهيا شود و بعد بانوان به ورزشگاه بروند، در حالي كه اين امكان پذير نيست، چرا كه اين يك چالش فرهنگي است، نه سياسي كه مثلا با مذاكره حل شود. چالشهاي فرهنگي جز با كار و آموزش فرهنگي هموار نميشوند و براي اينكه اين بستر فراهم شود بايد ابزارش هم باشد و ابزار اين كار چيزي نيست جز خود زنان. شرايط ورزشگاهها چطور ميتواند درست شود وقتي هيچ كار و فعاليت فرهنگي با حضور كاراكترهاي اصلي ماجرا صورت نميگيرد؟! اين مثل اين ميماند كه گروهي بخواهند براي اجراي نمايشي كه قصد دارند آن را روي صحنه ببرند، تمرين كنند؛ اما تمرين را با نيمي از بازيگران خود انجام دهند، كه در اين صورت شكي نيست نمايش با شكست مواجه خواهد شد! جالب اينكه رفقا حتي با نيمي از بازيگران كه مردان هستند هم تمرين را پيش نميبرند و ميخواهند كه زمينه به خودي خود فراهم شود و اين مثل اين ميماند كه از مردم بخواهيم شب بخوابند و فردا كه از خواب بيدار شدند، بدون هيچ تمريني با چالشهاي فرهنگي آشنا شده و آماده مواجه شدن با معضلات فرهنگي باشند و به خوبي هم از پس آن برآيند. نه عزيزان! با اين روش تا 100 سال آينده هم شرايط حضور زنان در ورزشگاهها فراهم نميشود. براي اينكه اين نمايش به خوبي روي صحنه برود و اجرا شود، بايد تمرين كرد، آن هم با حضور تمام بازيگران، منتها ميشود در ابعاد كوچكتر كار را آغاز كرد تا به ورزشگاه 100 هزار نفري آزادي برسيم. ايراني جماعت همواره نشان داده است كه توجه خاصي به «غيرت» دارد و احترام بانوان را نگاه ميدارد؛ حداقل در جمع. خود ما همواره در جمعهاي مردانه از الفاظي استفاده ميكنيم كه شايد زياد جالب نباشد؛ اما خب اين كار را ميكنيم، ولي به محض اينكه زنان در كنارمان قرار ميگيرند به خود اجازه نميدهيم كه ديگر آن الفاظ را به زبان بياوريم يا يك سري از كارها را انجام دهيم. اين نشان ميدهد كه حضور زنان در يك جمع به خودي خود زمينه را براي بودن و ماندنشان فراهم ميكند و هيچ چيز و هيچ كس همچون حضور خود بانوان نميتواند اين شرايط را برايشان به وجود آورد. حضور زنان در سالن برگزاري مسابقات واليبال و بسكتبال استارت خوبي بود براي فراهم شدن اين زمينه؛ اما حساسيتهاي بيمورد و از آنجايي كه در ايران همه مسائل به سياست پيوند زده ميشود اين امكان از بانوان گرفته شد تا جايي كه امروز شاهد اين هستيم كه فدراسيون بينالمللي واليبال تصميم ميگيرد به خاطر راه ندادن زنان به ورزشگاه محل برگزاري مسابقات، ميزباني رقابتهاي نوجوانان جهان را از ايران بگيرد و به كشوري ديگر بدهد.