براي الهيار قهرماني از نسل زد
محمدسجاد كاشاني
نامش الهيار باراني است؛ نوجواني از روستاي مهرگي شهرستان سيريك استان هرمزگان كه در اواخر آذر ۱۴۰۴، وقتي سيل ناگهاني همه چيز را بلعيد، با يك قايق كهنه و طناب ساده جان حداقل ۶۰ نفر از همروستاييهايش را از مرگ نجات داد. بياييد لحظهبهلحظه آن روز را تصور كنيم: «جمعه ۲۸ آذر ۱۴۰۴. بارشهاي شديد (بيش از ۲۰۰ ميليمتر در برخي نقاط) باعث طغيان رودخانههاي فصلي هيوه و گز شد. روستاي مهرگي با حدود 5۰۰-4۰۰ نفر جمعيت، تقريبا ۱۰۰ درصد زير آب رفت. راههاي ارتباطي قطع، پلها تخريب، خانهها پر از گل و لاي. در اين ميان، يك كودك ۶ ساله و يك نوجوان ديگر جان خود را از دست دادند. در همين بحبوحه همه منتظرند تا كسي امدادرسان شود، جز آن يك نفر كه خودش امدادرسان است!» الهيار بدون لحظهاي ترديد، قايق كوچكي كه براي كار در دريا استفاده ميكرد را آماده ميكند. موتور را روشن ميكند، طنابي به ديوار خانههاي همسايه ميبندد تا مسير رفتوبرگشت امنتر شود و يكييكي شروع به انتقال مردم ميكند: بچههاي كوچك، زنان سالخورده، مادراني كه فرزندانشان را در آغوش داشتند. گاهي موتور قايق از كار ميافتد، گاهي تلفن همراهش به آب ميافتد و نابود ميشود، اما او متوقف نميشود. او اين كار را تنها و پيش از رسيدن نيروهاي رسمي انجام داد. اگر تاخير ميكرد، آمار تلفات خيلي بيشتر ميشد. حالا جالبتر اينجاست كه بدانيم الهيار دو سال است ترك تحصيل كرده. دليل؟ مشكلات مالي خانواده. تا كلاس دهم درس خوانده، بعد براي كمك به خرج خانه، به كار در دريا روي آورده. با اين حال، وقتي بحران رسيد، اين همان نوجواني بود كه بدون آموزش از پيش، بدون تجهيزات پيشرفته، تصميم گرفت جان ديگران را نجات دهد. اين داستان فقط يك خبر ساده نيست؛ آينهاي است روبهروي ما. ما در عصري زندگي ميكنيم كه شجاعت گاهي با تعداد لايك و ويو سنجيده ميشود. انگشت اتهام مسووليتناپذيري اغلب رو به نسل جوان است و خيليها براي ديده شدن، چالشهاي خطرناكي راه مياندازند يا محتواي جنجالي ميسازند. اما الهيار هيچ دوربيني نداشت، هيچ فالوئري جمع نكرده بود؛ فقط يك تصميم قلبي داشت: «اگر كاري نكنم، آدمها ميميرن». او به ما يادآوري كرد كه
٭ مسووليتپذيري سن و سال نميشناسد.همدلي مهمتر از مدرك و كلاس اجتماعي است و شجاعت واقعي آن است كه وقتي همه ميترسند، تو قدم برداري.
البته اين ماجرا تلخي هم دارد. روستاي مهرگي هنوز زير خط فقر است. خانهها پر از گل و لاي مانده، دامها تلف شدهاند، معيشت مردم به هم ريخته. الهيار هم كه حالا موتور قايقش آسيب ديده و تلفن همراهش از بين رفته، خودش نياز به كمك دارد. اما نكته مثبت اين است كه نام او حالا در كل كشور پيچيده؛ از وزير آموزش و پرورش گرفته تا مردم عادي، خيليها ميگويند: «اين نوجوان بايد به كتابهاي درسي برود!» اينها را براي الهيار مينويسيم كه بگوييم: الهيار فقط ۶۰ نفر را نجات نداد، او ثابت كرد كه حتي در بدترين شرايط، يك نفر ميتواند تفاوت ايجاد كند. او نشان داد كه قهرمان بودن به پول و امكانات ربطي ندارد؛ بلكه ارتباط به قلب و تصميم دارد. الهيار باراني، نوجوان ۱۷ ساله روستاي مهرگي، به ما ياد داد كه قهرمان واقعي كسي است كه وقتي همه جا تاريك است، خودش چراغ ميشود.