بررسي بودجه وزارت ورزش در گفتوگو با واعظآشتياني
پولها صرف افراد و سفرهاي اضافي ميشود
تا مديريت كارآمد نباشد بودجه هرز ميرود
روزبه دلاور
لايحه بودجه ۱۴۰۵ از سوي رييسجمهور به مجلس شوراي اسلامي ارايه شد. بر اساس اين لايحه بودجه سال آينده ورزش و جوانان در بخش هزينههاي جاري معادل ۱۱ هزار و ۵۲۹ ميليارد و ۳۰۰ ميليون تومان و بودجه عمراني اين وزارتخانه معادل ۱۴ هزار و ۹۷۵ ميليارد و ۴۰۹ ميليون و ۳۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است تا مجموع بودجه اين وزارتخانه به ۲۶ هزار و ۵۰۴ ميليارد و ۷۰۹ ميليون و ۳۰۰ هزار تومان برسد. آيا افزايش بيست درصدي بودجه با نرخ دلار و تورم كفاف هزينههاي جاري و عمراني ورزش را ميدهد؟ براي بررسي كارشناسي اين موضوع با اميررضا واعظآشتياني يكي از مديران سياسي، اقتصادي و ورزشي كشورمان تماس گرفتيم و نظرات او را با شما به اشتراك گذاشتيم.
ارزيابي كلي شما درباره بودجه در نظر گرفته شده براي وزارت ورزش چيست؟
نسبت به سال قبل بيست درصد افزايش داشته، اما مشكل نه تنها ورزش، بلكه در حوزههاي ديگر هم چگونه خرج كردن است! يعني هنر درست هزينه و بهينه هزينه كردن و كارآمد هزينه كردن را برخي مديران ما نميدانند. حق هم دارند چون كه اين كاره نيستند. اما تاوان سوءمديريت اين افراد را بايد مردم دهند، بايد دولت يا دستگاههاي ديگر بدهند، چون انتخاب نادرست افراد بوده. جايگاه نادرست برخي افراد باعث ميشود كه هزينهها يك هزينه بيحاصل شود. هزينه كردن يك هنر مديريتي است كه چگونه هزينه و چگونه بهرهبرداري كنيد و بهرهوري شما از بابت اين هزينه چيست. در برخي فدراسيونهايمان آدمهاي ناكارآمد در حوزههاي مختلفش لانه كردند و بخشي از رييس فدراسيونها ميخواهند با پول بيتالمال براي خود وجاهت درست كنند تا از آنها انتقاد نشود. در عين حال اين افراد به سمت پولپاشي ميروند و تاوان اين پولپاشي را مجموعه ورزش ميپردازد، خب يك بخشي از بودجهها صرف اين چيزهاست. آدمهاي اضافي و سفرهاي اضافي كه اگر اين سفرهاي اضافي كنترل شود و نيروهاي اضافي مورد ارزيابي مجدد قرار بگيرد، ميتواند هزينه شود در حوزههاي فني و استعداديابي.
ما جام جهاني امريكا را در پيش داريم. از همين حالا بحث درباره اعزامها زياد است. حتما منظور شما از اعزامها جلوگيري از حضور برخي افراد متفرقه براي اين بازيها هم هست؟
بله، شما ببينيد براي جام جهاني چه كساني ميخواهند بروند. من فكر ميكنم گربه ساختمان فدراسيون هم بفرستند براي تماشا! يعني اين عدم نظارت و عدم كنترل باعث ميشود كه شاهد ريخت و پاشهايي باشيم و بعد هم بگويند ما پول كم داريم. اگر كل بودجه اين مملكت را به فدراسيونهاي ورزشي دهيد شش ماه بعد ميگويند بودجه كم داريم! بخش قابل توجهي از معضلات امروز به مديريت برميگردد. ديگر زياد پولپاشي كردن را كه امريكا به ما ياد نداده! پوپوليستي برخورد كردن و رفيق بازي كردن و بردن افراد اضافه به خارج را كه دشمن به ما ياد نداده، اينها كار خودمان است! لذا اعتقاد دارم بايد نظارت و كنترل شود كه بخش قابل توجهي از بودجه صرف همين مسائلي كه عرض كردم، نشود. منطقي و معقول نگاه كنند و ببينند كه يك رشته ورزشي چقدر توانسته افتخار كسب كند و بودجهاش را بر اساس عملكرد سال گذشتهاش دهند. اولويتبندي شود كه آيا رشتههاي تيمي ميتوانند براي ما افتخارآفريني كنند يا رشتههاي انفرادي. اينكه كدام رشتهها ميتواند پرچم كشور را بالا ببرد و سرود ملي ما را به صدا دربياورد و شور و شعف مردم را افزايش دهد، آنجا سرمايهگذاري كنيم. درست سرمايهگذاري كردن در برخي رشتهها هنر است. يعني نشان دهند كه براي يكبار هم كه شده بر اساس لياقت و انتخابهاي درست ميتوانند به نتايج خوبي برسند. اگر روزي وزير ورزش ميشدم قطعا نگاهم اينگونه ميبود. سراغ ورزشهاي مدالآور ميرفتم تا سرود ملي مملكت را به صدا دربياورند و هم اينكه قهرمانيها را حمايت كنم تا مستمر باشد يعني گلخانهاي نباشد و ثبات توليد قهرمان يعني به صورت فرآيندي طي شود. برويم سراغ رشتههايي كه كارهاي زيربنايي كردند و در هر دورهاي به طور فرآيندي به ما قهرمان ميدهند. ميبينيد كه در يك المپيك مثلا ده تا طلا ميآوريم و در يك المپيك به زور دو تا ميآوريم. دليلش چيست؟ آنجا كه ده تا طلا آورديم، نشان ميدهيم كه قهرمانان ما در شرايط سني و موقعيت فني مدالآوري هستند، اما چهار سال بعد دوباره همينها را به المپيك ميبريم كه افت كردند مثلا طلاهايشان به برنز تبديل ميشود يا اوت ميشوند! اما اگر نيروها طي فرآيندي تربيت شوند و يك رقابت انتخابي سخت باشد بعد ميتوانيم ادعا داشته باشيم كه رفتيم به سمت توليد مستمر و فرآيندي براي قهرماني.
به نظر شما با حدود ۱۵ همت بودجه براي بخش عمراني ميشود حداقل زيرساختهاي نيمهكاره ورزش را به اتمام رساند؟
يك بخشي از زيرساختها را دولتها و بخش ديگر را بايد شرايطي فراهم كنند كه بخش خصوصي براي آن توجيه اقتصادي داشته باشد كه هزينه كند. استاديومها و سالنهاي ورزشي در دنيا را مگر فقط دولتها ساختند؟ شرايط مهيا كردند و تعريف و تصويب شده و سليقهاي هم با آن برخورد نميشود. ميآيند ميگويند اين شرايط را گذاشتيم هر كسي ميخواهد در ورزش سرمايهگذاري كند، بيايد. در حوزه فرهنگي و آموزشي هم همين است.
باز هم ميرسيم به بحث خصوصيسازي و حق و پخش و اين داستانهاي تكراري!
آن بحث جداگانه است كه بايد به آن پرداخته شود.
اما مثال زديد با كشورهاي ديگر دنيا، خب راههاي درآمدزايي در كشور ما تقريبا براي سرمايهگذاران بخش خصوصي در ورزش بسته است!
وقتي بخش خصوصيسازي بيايد ورزشگاه بسازد با تيمداري فرق دارد اين را يادتان باشد! يكي ميآيد يك مجموعه ميسازد و تيمها در آنجا اردو ميزنند. مثل تيمهاي فوتبال و واليبال ما كه به تركيه ميروند خب چرا نبايد در ايران اين امكانات را داشته باشيم تا پول مملكت را نبرند تركيه خرج كنند؟ اگر توجيه اقتصادي باشد و حمايت مالي فراهم كنيم بخش خصوصي اين كارها را انجام ميدهد.
در مجموع برآورد كلي شما از بودجه در نظر گرفته براي ورزش را مناسب تفسير ميكنيد؟
كاريش نميشود كرد با همين شرايط بايد رشتهها اولويتبندي شود و تا زماني كه مديريت كارآمد نباشد، بودجهها هرز ميرود! مثل يك چاه ويل كه هر چي داخل آن بريزيد، پر نميشود.